تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


July 30, 2006 08:55 PM

اول مرداد 1385


درگذشت شاعر و نويسنده معروف تونسي


جام جم آنلاين: الميداني بن صالح، نويسنده و شاعر معروف تونسي به دليل ابتلا به بيماري ناعلاج در سن 77 سالگي درگذشت.

به گزارش پايگاه اينترنتي الجزيره، اين نويسنده مشهور تونسي 15 سال رئيس اتحاديه نويسندگان اين كشور بود.

وي چند سال گذشته به دليل ابتلا به بيماري ناعلاجي، ناخوش بود و روز جمعه در منزلش در اريانه در حومه تونس درگذشت.

بن صالح، عضو شوراي مشاوران تونس، سال 1929 در شهر جنوبي نفطه به دنيا آمد. برخي از مجموعه شعرهاي وي به زبان هاي فرانسه و روسي ترجمه شده است.


 

 

حقوق شاعران فراموش شده است


پرويز بيگي حبيب آبادي از مدتها پيش در پي تشکيل انجمني صنفي براي شاعران کشور است. همه جا او را در حال رايزني با شاعران طيفهاي مختلف مي بينيم. به گفته خودش ، تا به حال امضائهاي مختلفي در حمايت از تشکيل اين انجمن جمع آوري کرده است. اگرچه مي گويد زمان اعلام امضائها هنوز فرا نرسيده اما به تشکيل انجمن ياد شده اميد بسته است تا از اين راه حقوق صنفي شاعران بيش از اين پايمال نشود. انجمني که جاي خالي آن در فضاي فرهنگي کشور بشدت احساس مي شود.

بتازگي در خبرگزاري ها مصاحبه اي ازشما در باره ايده تشکيل انجمن صنفي شاعران منتشر شد ؛ سوال اول من اين است که اصولا هدف از تشکيل چنين انجمني چيست؟

بحث انجمن صنفي شاعران بحث جديدي نيست و سالهاست بين شاعران مطرح بوده در حالي که اين کار در تمام دنيا شکل گرفته است. در ساير کشورها سنديکاها يا تشکلهاي کاري مسوول رسيدگي به دغدغه ها و مشکلات صنفي خود هستند و سعي مي کنند با پرداختن به اين موضوع فضاي مناسب تري براي فعاليت هنري صنف خود به وجود آورند. سالهاي گذشته شاهد بوده ايم که برخي شاعران بنا به مشکلاتي نتوانسته اند آن طور که بايد از توانايي ها و پتانسيل خود بهره بگيرند.

من معتقدم اگر شاعري 24 ساعتش صرف مسائل روزمره شود فرصتي نمي يابد که دست به تحقيق و مطالعه و خلق اثر هنري بزند. اين انجمن قصد دارد با مرتفع کردن اين گونه مشکلات ، زمان و فضاي بيشتري در اختيار شاعران قرار دهد.

تاکنون برخي مراکز و نهادها حرکتهايي داشته اند ؛ اما اين حرکات اولا مستمر و ثانيا گسترده نبوده و بعضي حرکات نيز به دلايلي مخدوش شده است.

مثلا بحث بيمه شاعران گرچه در حال مطرح شدن است ؛ اما هنوز به طور جدي به آن پرداخته نشده ضمن اين که شاعران نيز حق دارند مانند ديگر اقشار هنري براي خودشان انجمن داشته باشند و افرادي که مورد وثوقشان هستند، در آن تصميم گيرنده باشند.

حمايت از اين ايده در چه سطحي بوده است؟

تقريبا 95 درصد کساني که تا به حال درباره اين طرح با آنها صحبت شده ، علاقه مند به امضاي آن بوده اند.مسوولان دغدغه هاي ما را درک مي کنند و اگر اين حرکت صورت بگيرد مي تواند مورد حمايت مسوولان قرار گيرد.

ما تشکيلاتي داريم که به هنرمندان مي پردازد اما اولا اين تشکيلات مختلط هستند يعني مختص شاعران نيستند و ثانيا مستمر نيستند.

انجمن صنفي دقيقا مشخص مي کند سهم اعتبار و حمايت از شاعران چقدر است.

در قانون کار ايران شاعري شغل محسوب نمي شود آيا براي اين مشکل تدبيري انديشيده ايد؟

اتفاقا سوال خوبي کرديد. خيلي چيزها بوده که قبلا وجود نداشته اما الان وجود دارد و شعر هم از آن جمله است. مثلا داوري مسابقات يک نوع کار است. پس اينجا شغل تعريف مي شود يا کساني که براي تحقيق و پژوهش با موسسه اي قرار داد مي بندند و پژوهش مي کنند داراي يک شغل مرتبط با شعر هستند. کساني که بازخواني و ويراستاري کتابهاي شعر را انجام مي دهند نيز در حقيقت از طريق شعر درآمدزايي مي کنند. خلاصه اين که شعر آنقدر گسترش دارد که بتوانيم آن را در قانون کار تعريف کنيم. من فکر مي کنم وزارت ارشاد هم در صحبتهايي که داشتيم به اين نتيجه رسيده است که شعر مي تواند کار تلقي شود.

يعني يک شاعر اگر به شغلي که مربوط به شعر است ، مشغول باشد شامل اين حقوق است و شعر در معناي عام نمي تواند يک شغل تلقي شود؟

شاعر چه گناهي دارد که پس از 30 سال تلاش فرهنگي و آيينه تمام نماي بخشي از جامعه بودن ، پس از رسيدن به دوران کهنسالي رها شود؟ اين ظلم است و ما معتقديم که بله شاعر هم بايد دوره اي داشته باشد و کار کند و حتي مسائل بازنشستگي شاعران بايد مدنظر قرار بگيرد همان طور که براي ساير اقشار اين حمايت وجود دارد. ما معتقديم حقوق شاعران مورد غفلت واقع شده و بايد حق از دست رفته به آنها باز گردانده شود.

آيا تا به حال اقدامات مثبتي انجام گرفته است؟

اولين قدم اين بود که همه شاعران به تشکيل اين انجمن علاقه مند شوند. دومين اقدام اين بود که نامه اي طراحي کرديم که شاعران از آن استقبال کرده اند و همچنان اين استقبال ادامه دارد و هر روز بر تعداد اين امضاها افزوده مي شود و سومين قدم هم فعلا در حد رايزني هايي است که با برخي سازمان ها انجام داده ايم و آنها قول همکاري مساعد داده اند.

وقتي ما از کلمه شاعر استفاده مي کنيم خيلي گسترده است. اين که دقيقا چه کساني مي توانند عضو اين انجمن شوند يا تشخيص شاعر بودن و نبودن يک شخص بر چه مبنايي است؟

در اين انجمن افرادي که مورد وثوقند و در دهه هاي اخير ادبي ايران شناخته شده اند انتخاب خواهند شد. ملاک ، تشخيص اين افراد و آثار خود شاعران است که اين آثار الزاما نبايد چاپ شده باشد؛ چون شاعران زيادي داريم که کتابي ندارند و کتابهاي شعر زيادي که شاعر ندارند، ضمن اين که حتما از کمک ساير انجمن ها هم استفاده خواهيم کرد.

در جامعه ادبي امروز ايران ، يک سري جناح بندي هايي وجود دارد که باعث تقابل برخي گروهها با هم شده است. مثلا يک شاعر آوانگارد حاضر نيست در حمايت يک طيف سنتي باشد يا بالعکس. چه تضميني وجود دارد که اين انجمن يک انجمن صنفي باشد و عده اي باعث حذف عده اي ديگر نشوند؟

همين واژه صنفي خودش تضمين است. همين که ما مي گوييم انجمن صنفي يعني بدون هيچ جهت گيري سياسي و حزبي و سليقه اي و... تشکيلاتي خواهد بود که فقط به شعر مي پردازد.

سوال من هم دقيقا اين است که چه تضميني وجود دارد، اين انجمن آن طور که از نامش برمي آيد عمل کند؟

صددرصد همين طور خواهد بود. هنوز اسامي کساني که اين طرح را امضا کرده اند اعلام نکرده ام. بعد از اعلام اين اسامي خواهيد ديد که از هر حزب و جناح و ژانر شعري با اين طرح موافقند و اگر فقط به اسم چند نفر اکتفا کرده ام ، براي شروع کار بوده است.

اين اسامي را کي اعلام مي کنيد؟

گام به گام پيش مي رويم و سعي مي کنيم در اين کار حساب شده و دقيق عمل کنيم. اسامي هم ان شائالله طي يک ماه آينده اعلام مي شود و بسياري از ابهامات با همين اسامي برطرف خواهد شد.

يک انجمن صنفي بايد براي خودش درآمد داشته باشد و مستقل از کمکهاي دولتي باشد ؛ اما شعر به خودي خود نمي تواند درآمدزايي خاصي داشته باشد. اين مساله را چطور حل مي کنيد؟

خيلي ها هستند که به ادبيات اين کشور عشق مي ورزند و حاضرند کمک کنند و خيلي ارگان ها و تشکيلات حمايتي هم وجود دارد که حاضرند به اين انجمن کمک کنند. ضمن اين که اين گونه انجمن ها در رديف بودجه هاي دولتي تعريف دارند. حالا استفاده از اين امکانات به نظر شما اشکالي دارد؟

منظورم اين نبود. منظور من اين است که اين انجمن براي خودش مي تواند درآمدزايي داشته باشد يا نه؟

بله ، مثلا شما فکر کنيد 5شاعر برجسته دنيا به ايران دعوت شوند. خب اين موضوع يا چاپ آثار براي ما درآمدزا خواهد بود. من با روشها و صحبت هايي که با مسوولان داشته ام فکر مي کنم اين انجمن اگر يکي دو سال به حيات خودش ادامه دهد به استقلال مالي هم خواهد رسيد و همين استقلال مالي باعث ايجاد يک فضاي کاملا آزاد فکري براي شاعران مي شود.

آيا ساماندهي خاصي در نشر کتاب شعر تحت نظارت اين انجمن پيش بيني مي کنيد؟

منظور شما کتابهاي ضعيفي است که چاپ مي شود؟کتابهاي ضعيفي است که چاپ مي شود و کتابهاي خوبي است که به دليل مسائل مالي چاپ نمي شود.همه اينها بستگي به اين دارد که اين انجمن تشکيل شود و افراد توانمند همکاري کنند و بعد اگر مثلا کتاب ضعيفي چاپ شود اين انجمن معترض شود و چه بسا به عنوان يک ناظر بر نشر کتاب شعر نظارت مستقيم داشته باشد و همين طور چاپ آثار شاعراني با کارهاي ارزشمند را هم حمايت کند. در کشور ما اگر 10 تا فيلم سينمايي مبتذل ساخته شود کسي استقبال نمي کند و به نحوي جلوي اين کار گرفته مي شود ؛ اما درباره چاپ کتاب با يک مشکل عجيب روبه رو هستيم. من معتقدم از هر 100 کتابي که چاپ مي شود 10 تاي آن تاثير گذارند و 20 تاي آن هم متوسط و مابقي با تيراژهاي حتي 300 - 200 نسخه حرکتي ايجاد نمي کنند و حتي مخاطب را دچار سردرگمي مي کنند. به نظر من رسيدگي به همه اين امور به عهده اين انجمن است.همه هدف من اين است که اين کار در مسير صحيح و دور از فراز و نشيب و تصميم گيري هاي عجولانه هدايت شود و اگر روزي به اين نتيجه برسيم که اين محفل نمي تواند فراهم شود، حداقل وظيفه خود را انجام داده ايم و صداي خود را به گوش مردم و مسوولان رسانده ايم.


 

 

جايزه ادبي فلسطين» اهدا مي شود


پانزدهمين کنگره سراسري شعر دفاع مقدس ، با هدف پاسداشت مقاومت مردم فلسطين ، براي نخستين بار "جايزه ادبي فلسطين" را به خالقان برترين اشعار با موضوع يادشده اهداء مي کند.

اين جايزه در پانزدهمين کنگره سراسري شعر دفاع مقدس که شهريور امسال در اروميه برگزار مي شود، اهدائ خواهد شد. شاعران معاصر از سراسر کشور مي توانند تا پايان مرداد سال جاري ، تازه ترين اشعار خود را با موضوع فلسطين و مقاومت هوشيارانه مسلمانان اين خطه اشغال شده در برابر متجاوزان صهيونيست ، به بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس ارسال کنند ، مشروط بر اين که اين اشعار تا به حال در نشريات يا کتب به چاپ نرسيده باشد. نتيجه داوري و ارزيابي اين آثار طي برگزاري کنگره پانزدهم شعر دفاع مقدس ، مشخص و برگزيدگان معرفي و تقدير مي شوند. همچنين در کنگره امسال ، بخش شعر دانش آموزي نيز با موضوع فلسطين و دفاع مقدس مردم ايران فعال خواهد بود. حوزه هنري استان تهران درتهيه جايزه ادبي فلسطين با بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس مشارکت مي کند.


 

 

شعرخواني محتشم در تلويزيون!


با يکي از مقامات فرهنگي داشتيم از يک نمايشگاه خوشنويسي اشعار عاشورايي بازديد مي کرديم ، رسيديم به کتيبه هايي از ترکيب بند محتشم ، مقام فرهنگي فرمودند: اين شعرها از کيست؟ خيلي زيباست! گفتند: ترکيب بند معروف محتشم است.

مقام فرهنگي فرمود: ايشان را در تلويزيون هنگام شعرخواني ديده ام!

مقام فرهنگي ديگري فرموده بودند که استاد شهريار، افتخار مردم شهريار است که زاده اين ديار است!!

ديگري گفته بودند که سيدجمال الدين اسدآبادي معاصر مولانا بوده اند!! و يکي ديگر از همين مقامات ، از دوستان شاعر خواسته بودند که بيدل دهلوي را براي شعرخواني به دانشگاه دعوت کنند و آن يکي به هوس شاعري ، مثنوي فرموده بودند با اين مطلع:

بشنو از من چون حکايت مي کنم

از جدايي ها شکايت مي کنم

تا رسيده بودند به اين بيت درخشان:

عده اي سوي يمين رفتند عده اي سوي شمال

سفر شمال از آن گه آغاز شد تا گه حال

از اين کرامت ها فراوان است و حکايت ها بر سر زبانهاست ، گذشته از اعتماد به نفسي که ناشي از رياست است و برخي مقامات را به وسوسه مي اندازد که خود را جامع معقول و منقول بدانند و بي نياز از مشورت و آموختن و تجربه اندوختن. اصل سخن اين است که آشنايي با فرهنگ و زبان و ادبيات در حد اطلاعات عمومي ، کمترين چيزي است که از مديران فرهنگي مي توان متوقع بود. وقتي از مقامات ارشد دانشگاهي و فرهنگي ، نامه اي دريافت مي کني که پر از غلطهاي نگارشي و املايي است ، متوجه مي شوي که گويا مديريت فرهنگي و دانشگاهي هم نظير بسياري از امور بي اهميت ديگر!! يعني معلمي و شاعري و نويسندگي و سردبيري مطبوعات ، کاري است که نيازي به تخصص ندارد و از هرکسي برمي آيد لابد! وقتي از همکارت که سالهاست استاد ادبيات است ، مي شنوي که از عرفان در شاهنامه فردوسي و حتي در مسمطهاي منوچهري دامغاني!! صحبت مي کند، درمي يابي که ما چگونه ميراث عظيم نياکاني را پاس داشته ايم و مي توانيم به خود بباليم که...به خود بباليم و بلکه مغرور و فريفته شويم که مقامي فرهنگي هستيم و هنوز غلط املايي داريم ، استاد ادبياتيم و هنوز شيوه خواندن يک شعر به صورت صحيح و آبرومند را نمي دانيم ، براي فرهنگ و ادبيات و هنر اين مردم تصميم گيري مي کنيم و هنوز نامه هايمان پر از غلطهاي نگارشي است و... چه مي گويم هنوز روخواني قرآن را بلد نيستيم ؛ يعني همان چيزي که در مکتب خانه هاي قديم ، کودکان خردسال در چند ماه اول مي آموختند و با شيوايي و زيبايي تمام ، قرآن را ختم مي کردند.

اگر لوله کشي و سيم کشي ساختمانمان را به غيرمتخصص بسپاريم ، ويراني اش حتمي است ، اگر فرمان اتوبوس مسافربري را به نورچشمي که رانندگي نمي داند ؛ بدهيم به دره سقوط خواهيم کرد. اگر برادرزاده و پسر خاله اي را که توصيه شده اند، بدون کسب مهارت هاي لازم ، حتي به باغباني بگماريم ، باغچه را خشک و ويران خواهند کرد.

اما زمام فرهنگ و ادبيات و زبان و شعر را به هر کسي مي توان سپرد، زيرا تا آشکار شدن ويراني ها، چند سالي فرصت باقي است.

اسماعيل اميني


 

 

شاعران شهرستاني را دريابيد


به دنبال مطرح شدن بحث تلاش گروهي از شاعران معاصر براي ايجاد تشکلي صنفي به منظور رفع مشکلات دست اندرکاران حوزه شعر ، گروهي از شاعران در اين خصوص به اظهارنظر پرداخته اند.

اين گروه که از طيفهاي مختلف ادبي هستند، ضمن تاکيد بر موثر بودن تشکيل انجمن صنفي شاعران در جهت حفظ شان و حقوق شاعران معاصر نسبت به رعايت ديدگاه همه جانبه گرايانه و وارد نشدن به حوزه هايي که به حرکتهاي صنفي آسيب مي زند، هشدار داده اند.

توجه به شاعران شهرستاني

محمدجواد محبت ، شاعري است که به رغم سالها حضور جدي در عرصه شعر معاصر ، همچنان در زادگاه خود کرمانشاه ساکن است.

او که با مشکلات شاعران شهرستاني آشناست ، بر رفع همين مشکلات انگشت مي گذارد. وي در گفتگو با مهر با تاکيد بر اين که توان سرودن يک موهبت الهي است و با معيارهايي نظير مدرک تحصيلي قابل سنجش نيست ، مي گويد: شاعران بخصوص کساني که در شهرستان ها هستند ، مورد اجحاف واقع شده اند ، گاه کساني در مرکز استان يا مرکز کشور به خاطر دسترسي داشتن به منابع تبليغاتي و رسانه ها و به سبب نوعي دادوستد ادبي ، از موقعيت هاي خوبي برخوردارند ، در حالي که در شهرستان ها اين گونه نيست.

گروه گرايي ممنوع

سيدمحمود سجادي ، شاعر پيشکسوت بر نکته اي ديگر تاکيد مي کند؛ پرهيز از يکجانبه نگري و گروه گرايي. وي در گفتگو با مهر با اظهار اميدواري به اين که «اين تشکل از حد يک انجمن بالاتر رود» مي گويد: انجمن بايد حامي و حافظ حقوق معنوي و بويژه «مادي» شاعران باشد چراکه اغلب شاعران ايران زمين در حال حاضر هيچ حمايت مادي نمي شوند. وي مي گويد: به عقيده من اين انجمن مي تواند به دو شاخه مهم تقسيم شود ، يکي براي تجمع و تشکل شاعران در جهت آموزش شاعران جوان و ديگري نمايش آثار و به قضاوت گذاشتن شعر شاعران و رعايت حقوق مادي آنان.

وي با تاکيد بر اين که شاعري را در ايران سراغ ندارم که از راه شعر بتواند امرار معاش کند ، مي گويد: بنده به عنوان شاعري با داشتن چهل و چند سال پيشينه شاعري ، با اين تشکل صنفي موافق هستم.

مواظب سياسي کاران باشيد

اما ديدگاه عبدالرضا رضايي نيا نيز خواندني است. او در مجموع نگاه مثبتي به تشکلهاي ادبي ندارد ، چراکه مي گويد: تجربه دو دهه مستمر در وادي ادبيات به من آموخته است که اين تشکلهاي بظاهر فراگير و حتما خيرخواهانه در نمايه نهادهاي دولتي يا مجامع غيردولتي ، اغلب در معرض دو آسيب ويرانگر بوده اند. وي در تشريح اين دو آسيب مي گويد: اين آسيبها که سرشت و سرنوشت تشکلهاي اينچنيني را به باد فنا داده است ، يکي سوئاستفاده آدمها و جمعهاي سياسي کار از آنها بوده است و ديگري ايجاد فرصت رانت و فرصت ويژه براي چند آدم مرتبط با هنر. اين شاعر و مترجم که به گفته خود در اين 10 ، 15 سال در هيچ حلقه و انجمن و کانون دولتي يا غيردولتي شرکت نکرده است ، مي افزايد: بسياري از شاعران شريف و نجيب در سراسر کشور ما به عسرت زندگي مي کنند و آبروي فقر و قناعت را نمي برند اما تني چند از شاعران و متشاعران در بلعيدن امکانات دولتي و غيردولتي بر طبل «هل من مزيد» مي کوبند.


 

 

داستان ، روايت غيرمعقول زندگي است


جامعه ايراني به طور سنتي روايت پرداز است و ادبيات در ايران ، جورکش همه هنرهاي ديگر بوده و روايت با فرهنگ ادبي ما تنيده شده است.

دکتر بهزاد برکت در نشست کانون ادبيات ايران پيرامون روايت شناسي با بيان اين مطلب افزود: به نظر مي رسد آدمي در همه عصرها ترجيح مي داده اطلاعاتش را به صورت داستان ارائه کند البته داستان در اينجا به معناي عام آن و استناد به امري خيالي براي بيان امور است.

برکت افزود: برخورد واقعي با امور ، شايد ما را از پرده هاي پنهان آن غافل کند و داستان ، روايتي غيرمعمول از زندگي و توسل به داستان پردازي ، براي رمز گشايي از اسرار زندگي است.

استاد نقد ادبي دانشگاه با اشاره به وجه عقلايي زبان و بيان واقعيت هاي زندگي و دغدغه رمز گشايي از اسرار هستي ، گفت : نگاه سنتي نگاهي تحليلگر و عقلايي نيست بلکه نگاهي کل نگر است و به جزييات و استدلال کاري ندارد و تماميت را ارائه مي کند. کالبد شکافي متن خاص دوران مدرن و علم گرايي و سيطره علم حتي در ادبيات است.


 


شاعران از «گلوله و زيتون» مي گويند


فراخوان شعر مقاومت در تجليل از حماسه مردم قهرمان فلسطين و لبنان اعلام شد.

به گزارش خبرنگار ما ، اين مسابقه شعر را که «گلوله و زيتون» نام دارد ، فرهنگسراي انقلاب برگزار مي کند و شاعران تا 15 مرداد براي ارسال سروده هاي خود مهلت دارند. براي شرکت در اين فراخوان شعر ، شاعران مي توانند آثار خود را به نشاني بزرگراه شهيد نواب صفوي ، تقاطع کميل شرقي ، فرهنگسراي انقلاب ارسال کنند.


 

 

ديدار بزرگان شعر و موسيقي با يکديگر


اول بگويم با يک کرشمه به دو مقصود نايل آمدن ، نشانه نوعي هوشمندي است. و بعد بگويم چند شب پيش به دعوت مرکز موسيقي صداوسيما، پس از سالها به ساختماني در کوچه صارمي از خيابان نجات اللهي (ويلا) وارد شدم که اين مکان هم در حافظه من از چند دهه پيش يادي خوش به جا گذاشته و هم در تاريخ موسيقي و ادبيات موسيقايي ما، نقشي سازنده و مثبت و تاثيرگذار داشته است.

وارد بناي قديمي اما مرمت شده مرکز حفظ و اشاعه موسيقي سابق که شدم ، در سايه روشن غروب ، دلم چراغاني شد. پيش تر شنيده بودم اين مکان که در اختيار صداوسيما بوده بر اثر بي توجهي و بي برنامگي و بي پولي و رديف بودجه نداشتن و بي مديري ، چندان کارآيي نداشته است ؛ اما حالا با بنايي مرمت شده هم يادآور آن سنت است و در عين حال مناسب براي امروز، حال و هوايي در تو ايجاد مي کند که از اتاق ها، سالن اجتماع و سخنراني جمع و جورش و حياط باصفايش ، دل نمي تواني کند.

يعني مديريت جدي و پيگير مرکز موسيقي صداوسيما، اين مکان مناسب در مرکز شهر و يادآور حضور بزرگان موسيقي ايران را که بر اثر بي توجهي سالها به کار نمي آمده رونقي بخشيده. چند دهه پيش بزرگان موسيقي فرهنگي و جدي ما، در اينجا آثاري ماندگار و فاخر پديد آورده اند.

نام برخي از بزرگان گذشته و حال کافي است تا شما اهميت مکان را دريابيد ؛ دکتر داريوش صفوت ، استاد روانشاد نورعلي خان برومند، استاد محمدرضا لطفي ، استاد هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سايه)، استاد جلال ذوالفنون ، استاد محمدرضا شجريان ، استاد محمدعلي کياني نژاد، استاد حسين عليزاده ، استاد روانشاد نورالدين رضوي سروستاني ، استاد روانشاد محمد علي حدادي ، استاد حسن ناهيد، استاد شاپور رحيمي ، استاد مرتضي اعيان و...و...و...و...و...

اين مکان ها، يادآور تلاشهاي جدي گروهي از هنرمندان فرهيخته در سالهاي پيش از دهه 50 به بعد است که مي خواستند در آن دوره ، از موسيقي نازل و بي جهت آن زمانه که نهايتا به کاباره ها مي انجاميد فاصله بگيرند، آن هم با نگاهي عميق و پويا در بازگشت به سنت و حفظ آنچه در اين سده اخير و پيش از آن براي ما باقي مانده است.ع ع ع مقصود ديگري که در آن ميهماني ساده ولي صميمانه شام به آن رسيديم ، همت مرکز موسيقي سازمان صداوسيما در گردآوري ، همنشيني و همسخني و همدلي و همراهي اصحاب کلام و نوا که امروزه گرد هم آمدن هنرمندان با سلايق گوناگون و تنوع تفکر و هنر و ايجاد ديالوگ و برقراري گفتگو در ميان آنها، خدمت به ياد ماندني به هنر، جامعه و خود آن هنرمندان است. ما از برخي فاصله ها که با دلخوري و غيبت و پشت سر هم حرف زدن و گلايه هاي غير حضوري بوده ، ضربه ها ديده ايم. در سياست و اقتصاد و اجتماعيات نمي دانم اوضاع چگونه است.

در هنر-که اصل بر حسن تفاهم ، گفتگوي روبه رو و مجادله رودرروست - نيازي جدي به اين همنشيني ها داريم و اين اتفاق که چند نسل از شاعران و موسيقيدان هاي مطرح ، با سلايق متنوع کنار هم بنشينند و مجادله کنند و در جايي به گفتگو بپردازند و حتي مخالفت هاشان را بيان کنند، اتفاق فرخنده اي است.

همچنين اصحاب شعر و ترانه و نواسازان و نوازندگان ، همنشيني شان ، مي تواند در پيوند و يگانگي اين دو هنر - که در اصل يک جهت دارند -کمکي ارزنده باشد.در آن ميهماني صميمانه ، هنرمندان و پيشکسوتاني مانند استاد مصطفي پورتراب ، استاد حسين دهلوي ، استاد فريدون حافظي ، استاد علي اکبرپور، استاد محمد سرير، استاد داوود گنجه اي ، استاد حسين يوسف زماني ، استاد درويش رضا منظمي ، استاد هادي آرزم ، استاد محمدعلي کياني نژاد و...و...تا نسلهاي بعدي شعر و موسيقي حضور داشتند. مانند فرهاد برنجان ، امير بکان ، مهرداد دلنوازي ، محمدرضا چراغعلي ، مزدا انصاري و...و...و...و از شاعران ، ساعد باقري ، عبدالجبار کاکايي ، فاضل نظري ، عليرضا قزوه ، محمدعلي شيرازي ، اسماعيل اميني ، عباس سجادي و...و... و....

و با دست مريزادي به عزيز تلاشگر کرم رضا پيريايي و همکاران او مانند سيدمحمد ميرزماني و خانم جوادي و...و...که اين گونه کنار هم بودن ها همتي جانانه مي طلبد که اين گراميان در کار خويش مصروف داشته اند.

...و توفيق از اوست

سهيل محمودي


 

 

مجموعه غزلهاي «اقليت» در کانون ادبيات نقد مي شود


يکصد و شصت و سومين نشست هفته کانون ادبيات ايران به نقد و بررسي مجموعه غزل «اقليت» سروده فاضل نظري اختصاص دارد.

نقد اين کتاب با حضور منتقدان و شاعراني از جمله : هادي سعيدي کياسري ، مرتضي اميري اسفندقه ، شهرام ميرشکاک و مرتضي کاردر برگزار مي شود. اين نشست روز دوشنبه 9 مرداد ساعت 17 در محل کانون ادبيات ايران واقع در خيابان مفتح جنوبي ، روبه روي ورزشگاه شيرودي ، خيابان اردلان ، شماره 31 برگزار مي شود.


 

 

بهت سنگين شعر


جنايت هاي ارتش صهيونيستي در سرزمين زخمي لبنان اين روزها قلب هر انسان آزاده اي را به خون نشانده است.

شاعران و هنرمندان بيش از هر قشري تحت تاثير عاطفي اين رويدادها هستند و از آنان انتظار مي رود در صف نخستين واکنش ها به اين رويدادها باشند. در روزهاي اخير شاهد آن بوده ايم که گروهي از شاعران و هنرمندان به بازتاب هنري اين رويدادها پرداخته اند اما حجم آثاري که در اين زمينه توليد شده ، با عمق تاثيرگذاري عاطفي مصايبي که بر مردم لبنان مي رود همگون نيست.

برخي چهره هاي ادبي و شاعران معاصر در اين خصوص موضع خود را بيان کرده و به دلايل نسرودن آثاري در خصوص فجايع لبنان پرداخته اند.

اين روزها حرف زدن از شعر سخت است

محمد شمس لنگرودي مي گويد: وقتي وضعيت دنيا اين قدر بحراني است و اسرائيل در لبنان دست به اين همه جنايت مي زند ، چگونه مي توان درباره شعر حرف زد؟

وي در گفتگو با ايسنا ، يادآور شد: اين روزها هر صحبت و سوالي که درباره شعر مي شود ، برايم سنگين است وقتي اسرائيل اين همه در لبنان جنايت مي کند و از او بسيار هم حمايت مي شود ، چگونه مي توانم درباره شعر حرف بزنم !

مي بايد چندي براين رخداد بگذرد

دکتر ميرجلال الدين کزازي با اشاره به حمله اسرائيل به لبنان معتقد است : با ستم به هر شيوه اي که باشد مي بايد ستيزيد ، اين خوي و منش آزادي است ، تنها بردگانند که در برابر ناروايي ها، خاموش و بي واکنش مي مانند. وي در گفتگو با ايکنا مي افزايد: هنرمند از آن ديد نزد مردمان گرامي است که بيش از هرکس مي تواند آنچه را بر مردم جهان مي گذرد نخست در خود بيازمايد سپس در آفريده هنري خويش به نمود بياورد. هنرمند از آنجا که بسيار اثرپذير و حساس است ، بيش از ديگران از رخدادهاي بزرگ در جهان پيرامون خويش اثر مي پذيرد و از آنها مايه و انگيزه اي براي آفرينش هنري مي سازد. اين پژوهشگر ادبي در ادامه درباره واکنش هنرمندان ايراني به چنين فجايعي در طول تاريخ گفت : سخنوران بزرگ ايران چون هنرمند بوده اند ، در برابر اين فجايع خاموش نمانده اند اما ويژگي آزمون هنرمندانه و شاعرانه اين است که کارکردي همه سويه و همه رويه مي يابد. وي با بيان اين که رخداد جنوب لبنان هنوز بسيار تازه است ، ادامه داد: مي بايد چندي بر آن بگذرد تا آن واکنش ناخواسته و کمابيش ناآگاهانه را در هنرمند پديد آورد.

صداي کلمات به گوش هيچ متني نخواهد رسيد

سيدعلي صالحي ، شاعر و پژوهشگر ادبي نيز مي گويد: لحظه به لحظه سعي مي کنم حوادث خونين اين خطه را دنبال کنم ، نه از سر ميلي که بوي سياست بدهد بلکه به اميد توقف جنگ.

جهان در بي پناهي مطلق به سر مي برد. آژير قرمز در هر کجاي جهان به صدا درآيد ، اينجا جان و تن من است که مي لرزد. صالحي ، قدرتمندان امريکايي و اسرائيلي را ديوانگاني مي داند که ناجوانمردانه و در سکوت مجامع بين المللي جان انسان هاي بي گناه را به بازي گرفته اند. وي با بيان اين که وقتي با توپ به پروانه شليک مي کنند ، صداي کلمات به گوش هيچ متني نخواهد رسيد ، مي گويد: کلام البياتي بزرگ را تکرار مي کنم: "اينجا سرزمين گندم و کبوتر است ، دوباره برمي گرديم و تو را در تکلم زيتون مي سازيم".


 

 

جشنواره ملي شعر کوثر پايان يافت


هفتمين جشنواره ملي شعر کوثر با شناخت برترين ها در مجتمع فرهنگي - هنري شهميرزاد سمنان پايان يافت.

ايرنا: اين جشنواره با شرکت 400 شاعر از استان هاي مختلف کشور به مدت 2 روز و در موضوع هاي شخصيت بانوي بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) ، اهل بيت ، امام موسي کاظم (ع) و موضوع آزاد برگزار شد. در پايان اين جشنواره مهدي رحيمي از دليجان در بخش مربوط به حضرت فاطمه زهرا (س) و عليرضا اخلاقي از ساوه در بخش مربوط به امام موسي کاظم (ع) رتبه اول را کسب کردند.

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است