تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


May 25, 2006 01:02 AM

سه شنبه 26 ارديبهشت 85

مجموعه‌ي شعر جديد عليرضا طبايي بررسي شد
«تأثير طبايي بر شعر معاصر خيلي زياد است؛ هم با قلم و هم با قدمش»

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


نشست نقد و بررسي مجموعه‌ي شعر جديد عليرضا طبايي با عنوان «شايد گناه از عينك من باشد»، عصر روز گذشته در كانون ادبيات ايران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، طبايي كه در اين مجموعه، غزل‌ها و شعرهاي نيمايي خود را ارايه كرده است، با اشاره به اين‌كه غزل را پابه‌پاي قالب نيمايي ادامه داده، ولي كارهايش را در اين زمينه كم‌تر چاپ كرده است، با اشاره به اقبال خوب غزل در دو سه دهه‌ي اخير، از نام‌هايي همچون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نيستاني، نادر نادپور، فريدون توللي، و فروغ فرخزاد نام برد و آن‌ها را از تاثيرگذاران بر روند تكويني غزل معاصر دانست.
او همچنين به اشاره به جريان بعدي يادآور شد: سيمين بهبهاني هم از دهه‌ي 50 به بعد غزلش پوسته مي‌اندازد و دگرديسي پيدا مي‌كند، اما قبل از او هم خيلي‌ها بودند كه تجربه‌هاي ارزنده‌اي داشتند.
او با يادي از حسين منزوي و محمدعلي بهمني، به جريان نسل تازه رسيد كه تجربه‌هاي ارزنده‌اي در غزل داشته و جسارت‌ها و جرأت‌هايي كه ما را به آينده‌ي غزل اميدوار مي‌كند.
او همچنين پيش‌بيني كرد كه بعد از سعدي، حافظ و مولوي، مجددا طلوع جريان تازه و شكل و محتواي همراه با زندگي امروز را در غزل شاهد خواهيم بود.
به‌اعتقاد طبايي، بعضي تلاش‌ها براي كم و پررنگ كردن بعضي چهره‌ها، اگر برپايه واقعيت نباشد، بعد از مدتي از بين مي‌رود.
او همچنين با اشاره به اين‌كه به هيچ ايسمي اعتقاد ندارد و شعر زنده و پرتپش را از ايسم‌ها جدا مي‌بيند، هيجان‌ها و التهاب‌هاي سال‌هاي پيروزي انقلاب و پس از آن را ازجمله دلايل چاپ نكردن شعرهايش عنوان كرد.
عبدالعلي دستغيب نيز با سخناني درباره‌ي شعر، غزل را نوعي از شعر دانست كه فقط به تغزل و عشق مي‌پردازد.
او با اشاره به اين‌كه طبايي در به‌كار بردن واژه‌ها دقيق است، «شايد گناه از عينك من باشد» را داراي دو نوع غزل دانست كه نوع اول بيش‌تر مدرن است و نوع دوم، طبق حال و هواي قديمي گفته شده است كه البته بيت‌هاي درخشاني هم در اين بين وجود دارد؛ اما به اعتقاد او اين تعابير قديمي را نمي‌توان پذيرفت.
دستغيب در عين حال در مقابل تركيب‌هايي كه به اعتقاد او كهنه هستند، به تركيب‌هايي در شعر طبايي اشاره كرد كه كاملا تازگي دارند و برخي از آن‌ها نوعي آشنايي‌زدايي است.
به گفته‌ي او، در تحول غزل و حركت از مفاهيم قديم به سوي مفاهيم جديد، نمونه‌هاي بسيار خوبي در كتاب طبايي هست. او از منزوي، صلاحي، بهبهاني و طبايي به عنوان تاثيرگذاران در تحول غزل ياد كرد و غزل « شعري براي دست‌هايت» مجموعه‌ي يادشده را از نمونه‌ي اين كارها دانست.
اين منتقد در پايان، خاطره‌ي شعر «آه خاموش كنيد» طبايي را براي ويتنام، تعريف كرد كه عباس پهلوان آن را در فردوسي چاپ كرده و زماني به دستغيب گفته 60 دفتر آزادي‌بخش و حقوق بشر به آن توجه نشان داده‌اند.
عمران صلاحي، ديگر سخنران اين مراسم بود كه يادآور شد: طبايي با سابقه‌ي كاري طولاني، در چاپ شعر امساك كرده و با اين‌همه اگرچه آثار او كم است، ولي محتوا هميشه ارزشمند بوده است.
به اعتقاد او، در اين سال‌ها در حق بعضي شاعران ظلم و سكوت شده كه يكي از آن‌ها طبايي است. او از سيروس مشفقي، اصغر واقدي و جعفر كوش‌آبادي هم ياد كرد.
صلاحي با ياد كردن از مجله‌ي پرمخاطب جوانان كه صفحه‌هاي شعرش توسط طبايي اداره مي‌شد، افزود: علاوه بر اين صفحه‌ها، تالار اجتماعات مؤسسه‌ي اطلاعات، دوشنبه‌ي هر هفته، جلسه‌هاي شعرخواني به همت طبايي داشت كه سال‌هاي سال برگزار شد و چه شاعراني كه از آن‌جا پيدا شدند. تأثير طبايي بر شعر معاصر خيلي زياد بود؛ هم با قلم و هم با قدمش.
صلاحي ويژگي غزل‌هاي طبايي را هم آشنايي‌زدايي آن‌ها دانست و گفت: به وزن‌ها و قافيه‌ها و اجراي معمول شعر معتاد شده‌ايم كه طبايي در غزل‌هايش سعي كرده در وزن‌هاي غزل دخالت كرده؛ گاهي وزن‌هاي غريب به‌كار برده و گاهي با اضافه يا كم كردن يكي دو سيلاب به وزن‌هاي معمول، آشنايي‌زدايي كند.
او همچنين معتقد است: خيلي شاعران نوپرداز وزن‌هاي معمول را گسترش داده‌اند و وزن عروضي را كش داده‌اند، ولي اكثرا به دست‌انداز دچار شده‌اند؛ اما طبايي همان وزن عروضي را در شعرهاي نيمايي‌اش گسترده كرده، بدون اين‌كه در دست‌انداز بيفتد.
صلاحي مضمون غزل‌هاي طبايي را هم عاشقانه و اجتماعي دانست و افزود: اگرچه به تعبير دستغيب، غزل به مفهوم واقعي‌اش عاشقانه است، ولي در كار طبايي، غزل‌هايي كه با ديد نيمايي گفته شده، ديد اجتماعي دارد.
او همچنين گفت: طبايي خيلي از پيري صحبت كرده، اما در اين پيري، يك نوع جواني است؛ طبايي با ضد پيري، پيري را به تأخير مي‌خواهد بيندازد و از عشقي كه دارد مدد مي‌گيرد و به همين دليل با اين‌كه از پيري مي‌گويد، شعرش افسرده نيست.
اين شاعر طنزپرداز، به طنز، بخصوص در شعرهاي نيمايي طبايي اشاره كرد و از شعرهاي «روح سنگي»، «دهكده‌ي بازي»، «شايد گناه از عينك من باشد» و «من و حوا» در اين زمينه ياد كرد.
او در پايان ابراز اميدواري كرد كه چاپ پي‌ در پي شعرهاي طبايي را شاهد باشيم تا نسل امروز ما يادشان بيايد چه شاعراني را داشته‌ايم و حتا شاعراني كه امروز شعر مي‌گويند، به نحوي مديون آن‌ها هستند.
در ادامه اين نشست، عليرضا بهرامي با اشاره به تأثيرگذاري طبايي بر چند نسل از شاعران معاصر، به عنوان نماينده‌اي از نسل واپسين سخن گفت و يادآور شد:‌ علاقه‌ي طبايي بيش‌تر به شعر نيمايي است و آن‌را قالب اصلي شعري خود مي‌داند، ولي نسل من او را به عنوان غزل‌سرا بيش‌تر مي‌شناسد و در نزد كساني كه غزل نو كار مي‌كنند، چهره‌ي محبوبي است.
او با اشاره به انتشار غزل‌هايي از طبايي در نيمه‌ي دوم دهه‌ي 70 در مجله‌هاي «ادبستان» و «شعر» گفت كه به‌جد معتقد است اين غزل‌ها روي نسل او بسيار تأثيرگذار بوده است و وزن و اتفاقي را كه در رديف آن‌ها افتاده، ازجمله‌ي اين تأثيرگذاري‌ها دانست؛ مثلا رديف «اما...»، كه بعدا توسط بعضي‌ها به‌كرات استفاده شد؛ نوعي رديف كه يك كلمه به نمايندگي از جمله يا مفهومي ناتمام مي‌آيد در پايان مصرع مي‌نشيند كه البته بعد افراط ‌هايي در اين زمينه شد.
او سپس با ياد كردن از فعاليت طبايي در صفحه‌هاي شعر مجله‌ي جوانان امروز، يادآور شد: نام‌هاي بزرگي از حال حاضر عرصه‌ي شاعري، شعرهاي اوليه‌شان را آن‌جا چاپ كرده‌اند، بخصوص شاعراني كه آن‌زمان ساكن شهرستان بوده‌اند، به‌خاطر رويكرد طبايي به اين طيف.
بهرامي سپس با برشمردن ويژگي‌هايي از طبايي، به اين موضوع پرداخت كه شاعر امروز از شاعر پيشكسوت چه انتظاري دارد.
او قضاوت و داوري منصفانه، ميل به پويايي و نوگرايي در عين پرهيز از وادادگي، هنرمندي در تلفيق بين متانت و صراحت بي‌رحم در برابر شعر و تعهد مستدام و بدون هيچ چشم‌داشت! را از ويژگي‌هاي طبايي برشمرد و از صرف انرژي 25 ساله‌ي اين شاعر توانمند و تاثيرگذار، در تدريس انشا در دبيرستان‌هاابراز تأسف كرد.
او همچنين غزل‌هاي مدرن طبايي را هم مديون صداقت در شاعري‌اش دانست.
محمد رمضاني فرخاني نيز كه اجراي اين برنامه را بر عهده داشت، در پايان تأكيد كرد: شاعر ناچار از نوعي روابط عمومي است كه انتشار اثر در اين زمينه نقش مهمي دارد.
وي همچنين اين پرسش را مطرح كرد كه چرا باب شعر نيمايي بسته شده است.


 
 
كاظم‌ سادات اشكوري:
بسياري از ترانه‌هاي امروز مشكل شعري دارند

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


طراوت نداشتن، تنها به ترانه اختصاص ندارد، بلكه در كل هنرهاي ما زمينه‌اي از غم وجود دارد.
كاظم‌ سادات اشكوري با بيان اين مطلب در گفت‌وگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: بسياري از ترانه‌هاي امروز از نظر شعري اشكال دارند؛ در گذشته ترانه‌هاي ما از نظر ويژگي‌هاي شعر در سطح بالايي بودند و گاهي حتا تا شعر اصلي ارتقا مي‌يافت و شاعراني قدر و درست و حسابي، اين ترانه‌ها را مي‌سرودند.
وي با تأكيد بر اين‌كه ترانه‌هاي امروز ما از نظر شعري، اشكالات فراواني دارند، افزود: در ترانه‌هاي امروز، حتا وزن و قافيه درست رعايت نمي‌شود و اين ترانه‌ها، بسيار پيش پا افتاده هستند.
سادات اشكوري از ديگر دلايل طراوت نداشتن ترانه امروز را به فضاي جامعه وابسته دانست و گفت: فضاي امروز جامعه ما چندان شفاف نيست، مردم هم غمگين هستند. گذشته از آن، اغلب هنرهاي ما حتا اگر شاداب هم باشند، مايه‌اي از غم را در خود دارند. اين موضوع از گذشته وجود داشته و با توجه به اوضاع زمانه، بيش‌تر يا كم‌تر شده است.
او همچنين متذكر شد: حتا در شعر شاعران معاصر نيز بارقه‌اي از غم و اندوه ديده مي‌شود، بنابراين اين موضوع مختص ترانه امروز نيست؛ ولي اگر در ترانه‌هاي گذشته غم و اندوه هم وجود داشت، حداقل از نظر شعري بسيار قوي بودند كه ترانه‌هاي امروز، حتا از نظر شعري هم اشكال دارند.


 
 
علي عبداللهي در هفتمين فستيوال شعر برلين شركت مي‌كند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


علي عبداللهي براي ادامه همكاري با كارگاه ادبيات برلين و شركت در هفتمين فستيوال شعر برلين، به آلمان سفر مي‌كند.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هفتمين فستيوال شعر برلين از 26 مي تا چهارم ژوئن در برلين برگزار مي‌شود.
وي در اين سفر به ارايه و معرفي كار شاعران ايراني به زبان آلماني و شاعران آلماني خواهد پرداخت.
همچنين در سمينار «ترجمه، مشكلات، راهكارها و برآيندهاي آن در زبا‌ن‌هاي مختلف» شركت مي‌كند و در هفتمين فستيوال شعر برلين نيز حضور خواهد يافت.
او تاكنون 10 شاعر ايراني از جمله محمد شمس‌ لنگرودي، عليرضا آبيز، حافظ موسوي، رضا چايچي، ناهيد كبيري، اسماعيل جنتي و شعرهايي از خود را به آلماني ترجمه و معرفي كرده و امسال قرار است در مرحله دوم همكاري با سايت ‏‏‏‏ lyrik line، شعرهاي محمدحسين عابدي، محمدهاشم اكبرياني و غلامحسين گهكندي‌نژاد را ترجمه كند.
شعرهاي علي باباچاهي، جواد مجابي، م. روان‌شيد، پونه ندائي، اسدالله شعباني، رسول يونان، منصور
مؤمني، عباس عارف، بهزاد خواجات و ... نيز در حال آماده شدن هستند كه در مرحله بعد روي سايت قرار خواهند گرفت.
عبداللهي همچنين در سمينار «ترجمه درباره شعر و ترجمه آن از ديدگاه تازه‌اي» سخن خواهد گفت.
وي در اين سمينار درباره ترجمه از زبان‌هاي اول و دوم، آسيب‌شناسي هر كدام، شعر چگونه به زبان و فرهنگ ديگري راه پيدا مي‌كند، شعر چه نقشي در ديالوگ ميان فرهنگ‌ها دارد، شاعر و مترجم چگونه شعر را به جهان ديگري مي‌برد و چگونه و چه چيزي را ترجمه مي‌كند، با طرف‌هاي ديگر بحث و مذاكره خواهد داشت.
در نشست امسال بيش‌تر به ابعاد فرهنگي، فلسفي و بوتيقاي ترجمه شعر پرداخته مي‌شود.
شركت‌كنندگان در اين نشست از كشورهاي تركيه، ليتواني، لتوني، لهستان، بلژيك، بلاروس، فرانسه، صربستان، هلند، نروژ، مجارستان و هندوستان هستند كه علاوه بر آن، استادان دانشگاه‌هاي آلمان در رشته‌هاي ادبيات، زبان‌شناسي، فلسفه و معماري، نمايندگاني از سازمان يونسكو، مؤسسه گوته، وزارت فرهنگ و شاعران معاصر آلماني حضور دارند.
روز بعد از نشست نيز برنامه‌هاي كاري هر كدام از كشورها، تجربه‌ها، دستاوردها و مشكلات هر يك از نماينده‌ها مورد بحث قرار مي‌گيرد و بعد از آن، شب شعر بزرگي در ميدان بوتردام برلين، با حضور ده‌ها شاعر از سراسر جهان و شعرخواني به زبان اصلي و ارايه ترجمه‌هاي كتبي آن‌ها به آلماني برگزار خواهد شد.
هر ساله تعداد زيادي در اين شب شعر، حضور دارند كه اين برنامه بعد از شب شعر يادشده به مدت يك هفته در سالن‌هاي مختلف برلين ادامه دارد.
از علي عبداللهي تا كنون بيش از 35 عنوان كتاب چاپ شده است. آخرين كتاب منتشرشده او نيز «شيلر براي معاصران است» كه به تازگي توسط نشر مركز انتشار يافته است.


 
 
همايش يك دهه داستان‌نويسي شاهرود برگزار مي‌شود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


همايش يك دهه داستان‌نويسي شاهرود برگزار مي‌شود.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فراخوان آثار اين برنامه كه نهم خردادماه ازسوي حوزه‌ي هنري شاهرود برگزار مي‌شود، اواخر سال گذشته اعلام شده است.
دبيرخانه همايش علاوه بر تقدير و تشكر و اهداي هديه به تمامي داستان‌نويسان شاهرودي، به اهداي 11 جايزه ويژه با عنوان‌هاي پيشكسوت، صداي جديد، نويسنده زن، منتقد، آن‌سوي پيرنگ، جريان‌ ساز، معلم داستان، ادبيات نمايشي، داستان برگزيده دبيرخانه، اقتباس از داستان‌هاي شاهرود و داستان‌نويس برگزيده هنرمندان نيز اقدام كرده است.


 
 
/همايش پژوهشي بررسي آثار و احوال فردوسي/‌
منصور رستگار فسايي: شاهنامه نخستين متن شعر فارسي است که محبوبيت اجتماعي پيدا کرد

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


انطباق سخن فردوسي با تفکرات ايراني، باعث شد کتاب شاهنامه به سند هويت ايراني تبديل شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در خراسان، دکتر منصور رستگار فسايي - استاد دانشگاه شيراز و پژوهشگر شاهنامه - در هميش پژوهشي بررسي آثار و احوال فردوسي که در تالار مجتمع کانون‌هاي فرهنگي و هنري دانشگاه فردوسي مشهد برگزار شد، با بيان اين مطلب از معيار درست‌گويي در زبان فارسي و معيار زيبايي در شعر فارسي به عنوان امتياز ديگري براي شاهنامه فردوسي ياد کرد.
وي گفت: پس از شاهنامه، شاعر بايد از حيث محتوا فردوسي‌وار سخن مي گفت. در واقع فردوسي زباني پيدا را کرد که مقبول مردم بود؛ زبان فردوسي به زبان مردم تبديل شد و زبان مردم به همان زيبايي کلام فردوسي نيز نزديک شد.
او به امانت‌داري فردوسي اشاره کرد و گفت: فردوسي در آن‌چه کرد، آن‌چنان امانت‌دارانه انجام داد که امروز پس از هزار سال به استناد اين متن پهلوي، آن‌چنان دقيق و صحيح مي‌توان سخن گفت و امروز به اين امانت ايراني فردوسي با ستايش عجيب مي‌توان نگريست.
وي گفت: فردوسي حتا وقتي داستاني اساطيري يا افسانه‌يي را بازگو مي‌کند، درباره کاموس به خود مي‌بالد.
«سرامد کنون رسم کاموس نيز / دراز است و تفتاد از او يک پيشيز
گر از داستان يک سخن کم بدي / روان مرا جاي ماتم بدي»
رستگار فسايي در ادامه با تاکيد به اين‌که بايد متني نزديک به سخن فردوسي يافت، گفت: بايد اين واقعيت را پذيرفت که دو تا سه قرن قريمي‌ترين متن‌هاي ما با زمان فردوسي فاصله دارند و همه آنان که در کار شاهنامه کوشش کرده‌اند، ،بر مبناي همين آثار و ترجمه بنداري کوشيده‌اند تا راهي به آن دنياي و متن از دست‌رفته، پيدا کنند و اين کوشش‌ها آن‌جا که با شعور انساني و با اسناد موجود همراه مي‌شود، بسيار ارزنده و معتبر است.
وي افزود: اتکا به قديمي‌ترين نسخه، نسخه‌اي در قرن‌هاي هفت و هشت هجري، عقل و خرد ما را از ما نمي‌تواند بگيرد و ما را از کاوش منطقي و مستند به دور بدارد.
او با اظهار تاسف از اين که شاهنامه هنوز تمام نشده بود که به مردم ايران عرضه مي‌شد، گفت: شاهنامه فردوسي هنوز تمام نشده بود، فردوسي مي‌سرود و مردم مي‌آمدند و مي‌نوشتند و مي‌خواندند.
بزرگان و با دانش آزادگان / نوشتند هر يک سخن رايگان
در واقع يک خلأ چندقرني در شناخت فرهنگ ايران، مردم را آن‌چنان مشتاق ديدن خود در آينه فردوسي و شاهنامه مي‌کرد که هر روز به سوي او مي‌آمدند و سخن فردوسي را راز دل خود مي‌دانستند.
رستگار فسايي تصريح کرد: فردوسي شعر را با زندگي مردم ايران پيوند زد و آن‌را براي مردم ايران به يک احساس عمومي تبديل کرد. او با کلام خورشيدي خويش و با کلامي که سخن دل همه مردم بود، به درون خانه‌هاي مردم راه پيدا کرد. قصه‌هاي شاهنامه، قصه مادران براي فرزندان، قصه شهر و روستا شد و از همين جا بود که اين متن ( شاهنامه) و سازنده آن ( فردوسي) به يک پديده استثنايي در جامعه تبديل شدند.
او با بيان اين که فردوسي همتاي قهرمانان شاهنامه که خود ساخته بود، شد، گفت: وقتي که روابط فردوسي با محمود غزنوي به هم خورد، مردم گويي قهرماني شاعر را کشف کردند که مردانه در مقابل قدرت زمان خويش ايستاده بود؛ به همين دليل مردم به جاي فردوسي سخن گفتند. در واقع هجوهايي که ساخته شد و در متون معتبر نيست، کساني ساخته بودند که با احساس مشترک فردوسي به سراغ محمود مي‌رفتند و او را مي‌خواستند محکوم کنند .
وي افزود: پس از فردوسي، شاهنامه بيش از هر کتاب شعري در زبان فارسي خوانده شد و داستان‌هايش نقل شد و در زمينه‌هاي مختلف اثرگذاري کرد؛ به طوري که به مدرسه‌اي بدل شد، مجموعه خردورزانه اطلاعاتي که از گذشته بود و از دل مردم برآمده بود؛ به همين دليل انطباق آن با تفکرات ايراني، باعث شد شاهنامه به سند هويت ايراني تبديل شود.


 
 
/درآستانه‌ي روز بزرگداشت شاعر فيلسوف/
«خيام» به‌روايت «صادق هدايت»؛
"من زان خودم هر آن‌چه هستم، هستم"

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


صادق هدايت دو كتاب درباره‌ي خيام دارد؛ «رباعيات عمر خيام» و «ترانه‌هاي خيام» كه به‌ترتيب در سال‌هاي 1303 و 1313 منتشر شده‌اند. او در اين كتاب‌ها علاوه بر ارايه‌ي شعرهاي خيام، زندگي‌نامه‌اي را از او ارايه داده و به «خيام شاعر» و «خيام فيلسوف» هم پرداخته است.
به گزارش بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هدايت در بخشي از زندگي‌نامه‌اي كه از زندگي شاعر فيلسوف ايران ارايه مي‌دهد، مي‌نويسد: اشخاصي كه در فلسفه و مشرب خيام تحقيقاتي نموده‌اند، اغلب عقيده او را مخالف يكديگر اظهار داشته‌اند و اين اختلاف آرا نه فقط منحصر به مستشرقين و خياميون جديد است، بلكه مابين قدما هم نيز وجود داشته؛ چنان‌كه مطابق رواياتي، علما و متصوفين خيام را گاهي صوفي و حنيف و زماني دهري و طبيعي تقلي نموده‌اند و اين اشكالي است كه هميشه در اطراف افكار بزرگ روي مي‌دهد. مثلا نيكلا خيام را صوفي دانسته، درصورتي‌كه فيتز جرالد او را طبيعي صرف معرفي مي‌كند. لكن فلسفه خيام با اين عقايد متفاوت است.
هر چند خيام در رباعيات خود مضامين و الفاظ صوفي استعمال نموده، اما زمينه خيالات و مستي كه دايما نصيحت مي‌كند، به‌هيچ‌وجه مشابهتي با عقايد اين طايفه ندارد.
از طرف ديگر متكي به فلسفه يوناني بوده و فقط حادثات را مدار فلسفه‌يي خود قرارمي‌دهد؛ ولي اين عقيده را هم نمي‌شود دهري تأويل كرد، زيرا در بعضي از رباعيات خود اقرار مي‌كند به محدود بودن علم و ناتواني انسان در معرفت حقيقت اشيا و اسراري كه احاطه شده‌ايم.
بالاخره منتهي مي‌شود به اعتراف يك قوه مافوق‌الطبيعه كه فكر انسان در شناسايي آن به جايي نمي‌رسد، يا به عبارت ديگر به كنه واجب‌الوجود نمي‌توان پي برد، پس طبيعي ناميدن خيام نيز خطا خواهد بود.
به هر حال خيام را زاهد هم نمي‌شود گفت، بلكه فيلسوفي بوده كه از اشياي ظاهر و محسوس طلب آسايش و شادي مي‌كرده است. چيزي كه بيش‌تر ذهن خيام را به خود معطوف داشته، عبارت از مسائل مهم زندگي، ‌مرگ، قضا، جبر و اختيار بوده و هرقدر كه علوم و فلسفه و مذهب را براي حل آن مسائل به كمك طلبيده، هيچ كدام او را قانع نمي‌كنند. بنابراين يأس و نااميدي تلخي بدو روي داده كه منجر به شكاكي مي‌شود، چنان‌كه نسبت به تمام اشيا اظهار شبهه كرده و دايما طريق مشكوكي را پيموده است.
ترديد روح خيام، شكاكي دردناك او در مقابل قضا و مطابق علوم رياضي و افكار شاعرانه‌اي كه داشته، يك سودا و اندوهي بر او مستولي مي‌شود كه پيوسته سعي كرده با شادي‌هاي مختصر و حقيقي تسكين دهد. پس مانند « بودلر» تشكيل بهشت مصنوعي مي‌دهد. اما اين آسايش‌طلبي گريبان او را از دست غم خلاص نكرده و شاعر از خود سؤال مي‌كند آن‌چه در پس پرده ضخيمي كه مابين انسان و عالم ديگر كشيده شده، حتا تا آخرين ذرات وجود انسان را در پياله سفالي يا در خم باده تعقيب مي‌كند.
مانند «لوكرس»، خيام از جاده كاروان انسان به دور افتاده و تنها در مقابل آستانه اسرار ماند. لكن «لوكرس» حادثات زمانه را با خونسردي و بي‌اعتنايي نگريست و مطابق سبك و فلسفه‌اي كه برگزيد، او را تسكين داد.
خيام در اثر افكار تاريك خود، مشاهده عمر گريزپا و ناپايداري دنيا، محدود بودن دانش - خصوصا خودپسندي و مظالم انسان و تزوير اطرافي‌هاي خود - بر كدورت و پژمردگي روح خيام افزود و شكاكي او مبدل به بدبيني مي‌شود. يعني از زندگي بيزار شده و قريحه‌ او متوجه افكار حزن‌انگيزي مي‌گردد كه يك كابوس مهيب جان‌گدازي دايم در او توليد مي‌كند. از اين جهت خيلي مناسب است مقايسه او با شوپن‌آور و گوته.
اما هدايت در بررسي «خيام شاعر»، در بخش‌هايي مي‌نويسد: نفوذ فكر، آهنگ دل‌فريب، نظر موشكاف، وسعت قريحه، زيبايي بيان، صحت منطق، سرشاري تشبيهات ساده بي‌حشو و زوايد و مخصوصا فلسفه و طرز فكر خيام كه به آهنگ‌هاي گوناگون گويا است و با روح هر كس حرف مي‌زند، در ميان فلاسفه و شعراي خيلي كمياب، مقام ارجمند و جداگانه‌اي براي او احراز مي‌كند.
رباعي كوچك‌ترين وزن شعري است كه انعكاس فكر شاعر را با معني تمام برساند. هر شاعري خودش را موظف داشته كه در جزو اشعارش كم و بيش رباعي بگويد. ولي خيام رباعي را به منتهادرجه اعتبار و اهميت رسانيده و اين وزن مختصر را انتخاب كرده، در صورتي‌كه افكار خودش را در نهايت زبردستي در آن گنجانيده.
ترانه‌هاي خيام به قدري ساده، طبيعي و به زبان دل‌چسب ادبي و معمولي گفته شده كه هر كسي را شيفته آهنگ و تشبيهات قشنگ آن مي‌نمايد، و از بهترين نمونه‌هاي شعر فارسي به شمار مي‌آيد. قدرت اداي مطلب را به اندازه‌اي رسانيده كه گيرندگي و تأثير آن حتمي است و انسان به حيرت مي‌افتد كه يك عقيده فلسفي مهمي چگونه ممكن است در قالب يك رباعي بگنجد و چگونه مي‌توان چند رباعي گفت كه از هر كدام يك فكر و فلسفه مستقل مشاهده بشود و در عين حال با هم، هماهنگ باشد.
اين كشش و دل‌ربايي فكر خيام است كه ترانه‌هاي او را در دنيا مشهور كرده؛ وزن ساده و مختصر شعري خيام خواننده را خسته نمي‌كند و به او فرصت فكر مي‌دهد.
خيام در شعر پيروي از هيچ‌كس نمي‌كند. زبان ساده او به همه اسرار صنعت خودش كاملا آگاه است و با كمال ايجاز، به بهترين طرزي شرح مي‌دهد. در ميان متفكرين و شعراي ايراني كه بعد از خيام آمده‌اند، برخي از آن‌ها به خيال افتاده‌اند كه سبك او را تعقيب بكنند و از مسلك او پروي بنمايند. ولي هيچ‌كدام از آن‌ها نتوانسته‌اند به سادگي و گيرندگي و به بزرگي فكر خيام برسند. زيرا بيان ظريف و بي‌مانند او با آهنگ سليس مجازي كنايه‌دار او مخصوص به خودش است. خيام قادر است كه الفاظ را موافق فكر و مقصود خودش انتخاب بكند. شعرش با يك آهنگ لطيف و طبيعي جاري و بي‌تكلف است، ‌تشبيهات و استعاراتش يك ظرافت ساده و طبيعي دارد.
طرز بيان، مسلك و فلسفه خيام تاثير مهمي در ادبيات فارسي كرده و ميدان وسيعي براي جولان فكر ديگران تهيه نموده. حتا حافظ و سعدي در نشئات ذره، ناپايداري دنيا، غنيمت شمردن دم و مي‌پرستي اشعاري سروده‌اند كه تقليد مستقيم از افكار خيام است. ولي هيچ‌كدام نتوانسته‌اند در اين قسمت به مرتبه خيام برسند.
حافظ و مولوي و بعضي از شعراي متفكر ديگر، اگر چه اين شورش و رشادت فكر خيام را حس كرده‌اند و گاهي شلتاق آورده‌اند، ولي به قدري مطالب خودشان را زير جملات و تشبيهات و كنايات اغراق‌آميز پوشانيده‌اند كه ممكن است آن را به صدگونه تعبير و تفسير كرد.
مخصوصا حافظ كه خيلي از افكار خيام الهام شده و تشبيهات او را گرفته است و مي‌توان گفت او يكي از بهترين و متفكرترين پيروان خيام است.
اگر چه حافظ خيلي بيش‌تر از خيام، رؤيا، قوه تصور و الهام شاعرانه داشته است، ولي افكار او به پاي فلسفه مادي و منطقي خيام نمي‌رسد و شراب را به صورت اسرار‌آميز صوفيان درآورده. ولي خيام احتياج به پرده‌پوشي و رمز و اشاره ندارد، افكارش را صاف و پوست‌كنده مي‌گويد. همين لحن ساده، بي‌پروا و صراحت لهجه، او را از ساير شعراي آزادفكر متمايز مي‌كند.
شعراي ديگر نيز از خيام تبعيت كرده‌اند و حتا در اشعار صوفي كنايات خيام ديده مي‌شود.
از همه تأثيرات و نفوذ خيام در ادبيات فارسي چيزي كه مهم‌تر است، رشادت فكري و آزادي است كه ابداع كرده و گويا به قدرت قلم خودش آگاه بوده. چون در «‌نوروزنامه» در فصل «اندر ياد كردن قلم» حكايتي مي‌آورد كه قلم را از تيغ برهنه مؤثرتر مي‌داند و اين‌طور نتيجه مي‌گيرد: «... و تأثير قلم صلاح و فساد مملكت را كاري بزرگ است، و خداوندان قلم را كه معتمد باشند، عزيز بايد داشت.
تأثير خيام در ادبيات انگليس و آمريكا، تأثير او در دنياي متمدن امروزه، همه اين‌ها نشان مي‌دهد كه گفته‌هاي خيام با ديگران تا چه اندازه فرق دارد.
خيام اگر چه سر و كار با رياضيات و نجوم داشته، ولي اين پيشه خشك مانع از تظاهر احساسات رقيق و لذت بردن از طبيعت و ذوق سرشار شعري او نشده، و اغلب هنگام فراغت را به تفريح و ادبيات مي‌گذرانيده. اگر چه مابين منجمين مانند خواجه نصير طوسي و غيره شاعر ديده شده و اشعاري به آن‌ها منسوب است، ولي گفته‌هاي آن‌ها با خيام، زمين تا آسمان فرق دارد. آنان تنها در الهيات و تصوف يا عشق و اخلاق و يا مسائل اجتماعي رباعي گفته‌اند. يعني همان گفته‌هاي ديگران را تكرار كرده‌اند و ذوق شاعري در اشعار و قافيه‌پردازي آن‌ها تقريبا وجود ندارد.
شب مهتاب، ويرانه، مرغ حق، قبرستان، هواي نمناك بهاري در خيام خيلي مؤثر بوده. ولي به نظر مي‌آيد كه شكوه و طراوت بهار،‌ رنگ‌ها و بوي گل، چمن‌زار، جويبار، نسيم ملايم و طبيعت افسون‌گر، يا آهنگ چنگ ساقيان ماهر كه فصل بهار و نوروز را تكميل مي‌كرده، در روح خيام تأثير فوق‌العاده داشته. خيام با لطافت و ظرافت مخصوصي كه در نزد شعراي ديگر كمياب است، طبيعت را حس مي‌كرده و با يك دنيا استادي وصف آن را مي‌كند:
روزي است خوش و هوا نه گرم است و نه سرد...
بنگر ز صبا دامن گل چاك شده..
ابر آمد و زار بر سر سبزه گريست...
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست...
مهتاب به نور دامن شب بشكافت...
خيام در وصف طبيعت تا همان اندازه كه احتياج دارد، با چند كلمه محيط و وضع را مجسم و محسوس مي‌كند... در نگارش اين مطلب از كتاب «خيام صادق» با گردآوري جهانگير هدايت استفاده شده است.


 
 
يادمان «منوچهر آتشي» در دانشگاه بوعلي سينا برگزار شد
«زبان متمايز، او را در عرصه‌ي شعر سر پا نگه داشت»

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - همدان
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


يادمان منوچهر آتشي - شاعر فقيد معاصر - در سالن سينماي دانشگاه بوعلي سينا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حافظ موسوي در اين مراسم گفت: آتشي در هر كاري جدي و بسيار سخت‌كوش بود. او در برخوردهاي اجتماعي بسيار مؤدب و خوش‌رو بود و تمام مهرباني ايلياتي‌اش را حفظ كرده بود.
موسوي افزود: شعر منوچهر، پاك، درخشان و به دور از هرگونه آلايش بود. آتشي زبان خاص خودش را داشت و به گفته‌ي خودش، از روي دست كسي نمي‌نوشت و همين صداي متمايز، او را در عرصه شعر ايران‌زمين سر پا نگه داشت.
وي همچنين تصريح كرد: آتشي شاعري بود حساس به زندگي اجتماعي و مردمان پيرامون خود؛ اغلب شعرهاي او اجتماعي بود. چشمش را به اجتماع گشوده بود و ذهنش فعال بود.
موسوي خاطرنشان ساخت: ويژگي بارز شعرهاي آتشي، فضاي بومي آن بود. او همان كاري را كه نيما در شمال كرد، در جنوب توانست انجام دهد؛ واژه‌هاي بومي را در شعرش جاي داد و به آن‌ها مفهومي تازه بخشيد. زبان آتشي، تركيب ويژه‌ خودش را داشت.
در پايان مراسم، شعرخواني و موسيقي سنتي توسط دانشجويان اجرا شد.


 
 
جليل صفربيگي:
در ترانه‌ي امروز سطحي‌نگري به‌جاي شاعرانگي نشسته است

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


تلفيق ترانه با موسيقي، طراوت و نشاط را به جامعه تزريق مي‌كند و در شوراندن عواطف و احساسات مردم نقشي انكارناپذير دارد.
جليل صفربيگي در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متذكر شد: ترانه از ديرباز آلام و آمال اقوام و فرهنگ‌هاي مختلف را بازتاب داده است؛ ترانه شعر زندگي است، سرشار از احساس و شاعرانگي با درون‌مايه‌اي كه با فرهنگ و باورهاي مردم گره خورده است.
وي افزود: سهل و ممتنع بودن ترانه، رويكرد بسياري از شاعران را به ترانه‌سرايي باعث شده كه به صورت طبيعي، آسيب‌هايي را نيز در پي دارد. اگر چه در كنار خيل زياد ترانه‌هاي كوچه‌بازاري و كم‌محتوا، آثار ارزشمندي نيز خلق شده، اما امروزه بسياري از شاعران از سر تفنن و به صورت آماتور به ترانه‌سرايي روي آورده‌اند.
اين شاعر ادامه داد: در اغلب آثار خلق‌شده توسط اين طيف، جاي خالي كشف و شهود شاعرانه مشهود است و سطحي‌نگري به جاي ژرف‌انديشي و شاعرانگي نشسته است. تقليد و كپي‌برداري نيز محدود شدن دايره واژگاني ترانه‌ها را باعث شده واغلب ترانه‌ها، فضا، تركيب و تصويرهاي مشتركي دارند.
وي همچنين يادآور شد: اگر چه تلاش براي ارايه ترانه‌هايي با مضامين ديني و اخلاقي، توسعه دامنه ترانه را باعث شده و آثار ارزشمندي نيز در اين زمينه خلق شده، اما بيم آن مي‌رود با سفارشي و تجاري شدن ترانه، راه بر كشف و شهود بسته شود و شعر در ورطه‌ي تكلف و تكرار بيفتد.
صفربيگي عملكرد شوراي شعر و موسيقي صدا و سيما را در ارايه قرائتي رسمي و دولتي از ترانه و سفارش و توليد ترانه‌هايي با مضامين خاص، قابل بررسي و بازنگري دانست و متذكر شد: شفافيت در اين عرصه به تلطيف فضاي ترانه‌سرايي در كشور كمك مي‌كند.
وي با اشاره به جاي خالي نقد خوب در حوزه ترانه و ترانه‌سرايي گفت: جاي خالي نقد در حوزه ترانه‌سرايي باعث شده كم‌تر به تبيين اصول و قواعد ترانه‌سرايي پرداخته شود و به نظر مي‌رسد ترانه امروز، به آسيب‌شناسي جدي نياز دارد و در اين ميان، نظرات اصحاب شعر و موسيقي، راهگشاي ترانه‌سرايان جوان كشور مي‌تواند باشد.


 
 
مهلت پاياني شركت در "جايزه‌ي شعر خبرنگاران" اعلام شد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


دبيرخانه‌ي "جايزه‌ي شعر خبرنگاران"، مهلت ارسال آثار را براي شركت در داوري اين جايزه، اعلام كرد.
بر اين اساس، تمامي شاعراني كه يك يا چند مجموعه‌ي شعرشان را در سال 1384 منتشر كرده‌اند، مي‌توانند آثار خود را تا پايان خردادماه 85 به دبيرخانه‌ي اين جايزه ارسال كنند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، طبق اعلام، آثاري مي‌توانند در اين جايزه شركت كنند كه به زبان فارسي سروده و در داخل كشور منتشر شده باشند. علاوه بر اين، كتاب‌ها مي‌بايد چاپ اول بوده و براي نخستين‌بار به‌چاپ رسيده باشند.
بيانيه‌ي دبيرخانه‌ي «جايزه‌ي شعر خبرنگاران» - با داوري محمدهاشم اكبرياني، عليرضا بهرامي، محمدحسين عابدي، سپيده جديري و پوريا گل‌محمدي - در توضيح بيشتر مي‌افزايد: با توجه به آن‌كه برخي كتاب‌ها در اواخر سال 1383 منتشر شده و در سال 1384 از طريق وزارت ارشاد اعلام وصول و توزيع شده‌اند، لذا آن دسته از شاعراني كه تاريخ قيدشده در كتابشان 1383 بوده، اما در سال 1384 اعلام وصول شده‌اند، مي‌توانند با انضمام كپي برگه‌ي اعلام وصول، اثر خود را در جايزه شركت دهند.
برپايه اين گزارش، از هر اثر، بايد پنج نسخه به نشاني تهران، صندوق پستي 1344 – 14155، فرستاده شود كه ارسال كتاب، به‌معناي موافقت صاحب ‌اثر و ناشر با شركت در داوري «جايزه‌ي شعر خبرنگاران» است.


 
 
مراسم بزرگداشت "سيدحسن حسيني" برگزار شد
«شاعر درد بود، آزاده و صادق، و خود، يك نشانه»

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


روز گذشته در محل خانه‌ي شاعران ايران و دفتر شعر جوان‎، از شاعري گفتند كه شاعر درد و اندوه بود‏، آزاده و صادق و به‌دور از ريا، و خود، يك نشانه.
به‌گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در مراسم بزرگداشت سيدحسن حسيني كه در حوالي دومين سال درگذشتش برگزار شد‏، سهيل محمودي سخن گفتن از حسيني را سخن گفتن از گذشته‏، حال و آينده دانست كه در كم‌تر كسي جمع مي‌شود و از بزرگداشت اين شاعر، به‌عنوان بزرگداشت خصلت‌هاي فرهنگي و خلاقيت‌هاي هنري ياد كرد.
محمودي كه اجراي برنامه را برعهده داشت، همچنين با اشاره به اين‌كه نگاه حسيني در آثار آخرش، نگاه معرفتي دقيق است، گفت: او در عين حال به‌ نوعي تلخي هم رسيده بود.
مشفق كاشاني نيز با ياد كردن از سيدحسن حسيني به عنوان سيد‌الشعرا،‌ او را مجموعه‌اي از فضايل، كمالات، بزرگواري، آزادگي و مظهر صداقت دانست.
وي همچنين اين شاعر فقيد را از تابناك‌ترين چهره‌هاي شعر معاصر دانست، در اوج فصاحت و بلاغت و شور و احساس.
مشفق كاشاني، در ادامه، حسيني را هنر مصور و شعر مجسم ناميد و در بيان اخلاق و خصايص روحي او گفت: شأن و منزلت داشت. هرگز به آن‌چه اعتقاد نداشت‏، تظاهر نمي‌كرد. از دورويي و نفاق برحذر بود. بي‌پروا آن‌چه را در دل و ذهنش مي‌گذشت، آشكارا بيان مي‌كرد و از طعن كج‌انديشان هراسي نداشت.
او همچنين به سروده‌هاي خالصانه‌ي حسيني براي اهل بيت (ع) و هشت سال دفاع مقدس اشاره كرد.
در ادامه، احمد مسجد‌جامعي، در سخناني، حسيني را شاعر اندوه دانست و متذكر شد: يك شاعر اخلاقي، بدون درد نمي‌تواند باشد.
او با بيان اين‌كه در عمل اخلاقي، رنج و زجر هست، يادآور شد: اين اندوه حاصل از اخلاق، انزوا را هم باعث نمي‌شود و به حضور بيش‌تر و روحيه‌ي پرتلاش مي‌انجامد.
به‌گفته‌ي مسجدجامعي‏، عشق ويژه به اهل بيت (ع)، راه را در حوزه‌هاي مختلف براي حسيني هموار مي‌كرد.
او با ياد كردن از داوري حسيني در مسابقه‌ي شعر رضوي، آن را يادآور روحيه‌ي سال‌هاي شكل‌گيري دفتر شعر جوان دانست و بر توجه او به آثار شاعران جوان تأكيد كرد.
وزير پيشين فرهنگ و ارشاد اسلامي، در پايان پيشنهاد داد اين برنامه به مناسبتي دايمي تبديل شود و با اهداي جايزه يا برنامه‌اي همراه شود كه اين خاطره را هر سال با حركتي در شعر جوان همراه كند.
فاطمه راكعي نيز در سخنان كوتاهي، بر ابعاد چندگانه‌ي وجودي حسيني، ازجمله شاعر،‏ مترجم‏، منتقد و محقق بودن او تأكيد كرد و علاقه‌ي بسيار زياد او را به يادگيري زبان‌هاي مختلف، از ويژگي‌هاي عجيبش برشمرد. وي سه شعر را به "سيدي كه در بهار آمد و در بهار رفت" و به همسر او تقديم كرد.
محمود شاهرخي هم از حاضران در مراسم بود كه در سخناني گفت: بدون مداهنه و مبالغه، ‌سيد (رضوان‌الله تعالي عليه) پديده‌اي بود؛‏ هم از نظر دانشوري، فرهنگ و علم و هم از نظر شخصيت و منش. بسياري كسان دنيازده براي رسيدن به تمكن نفاق مي‌كنند، كه سيد اين‌گونه نبود.
سپس حسين يوسف‌زماني به اجراي دو قطعه موسيقي ازجمله «مرغ سحر» پرداخت و در ادامه، قيصر امين‌پور كه بنا بر وصيت حسيني، نظارت بر چاپ آثار او را برعهده دارد،‌ پشت تريبون قرار گرفت.
او با خواندن بيتي با مضمون «به‌رغم مدعياني كه منع عشق كنند / جمال جلوه‌ي تو حجت موجه ماست»، با اشاره به سخنراني چندي پيشش در دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت سيدحسن حسيني، گفت: درست است كه آثار بر صاحب اثر دلالت مي‌كنند،‏ ولي بسياري ويژگي‌ها هست كه در آثار مكتوب‏، هيچ نمودار نمي‌شود. چگونه مي‌شود آن نكته‌يابي، حاضرجوابي، نكته‌پراني، حضور ذهن، سرعت انتقال و سخن گفتن به اقتصاي حال و مقام را در آثار ديد؟! مگر اين‌كه كسي در محضر آن شخص بوده باشد.
امين‌پور با اشاره به اين‌كه قصد سخنراني ندارد و آثار سيد هست و آن‌ها را مي‌توان خواند، ‌غزلي را به او تقديم كرد.
سيداحمد نادمي، آخرين سخنران مراسم بود كه صحبت‌هايش را حول اين محور تعريف كرد كه چرا به سيدحسن حسيني نياز داريم و اين‌كه چرا هنوز وقتي از او مي‌خواهيم صحبت كنيم، از سيدي كه هست، صحبت ‌مي‌كنيم و نه از سيدي كه بود.
او خاطرنشان كرد: براي امثال من كه با ادبيات انقلاب آشنا شدند و به اين پديده اعتقاد دارند‏، سيدحسن حسيني يك نشانه است و به نشانه در زمان هرج و مرج و آشوب نياز است.
به‌اعتقاد او، نشانه بودن،‌ نه فقط در آثار مكتوب حسيني، كه در رفتار اجتماعي و زندگي او هم به‌خوبي نمايان بود.
او رفتارهاي سيد را براي اين نسل، حجت موجه دانست و گفت: سيد براي نسلي كه به‌شدت تشنه‌ي عدالت است، يكي از بهترين نشانه‌هاست و فراموش نمي‌كنيم موضع‌گيري‌هاي به‌موقع او را.
نادمي همچنين متذكر شد: سيد نه فقط در رفتار اجتماعي، كه در رفتار ادبي‌اش هم براي ما نشانه‌ي مؤثري است. از «هم‌صدا با حلق اسماعيل» كه بگذريم، «گنجشك و جبرئيل‌» در ادب ما يك اتفاق است؛ به‌خاطر اين‌كه هميشه به ذهنمان مي‌رسيد شعر بعد از نيما، به‌خاطر جهان‌بيني‌هاي خاصي كه ارايه شد، كاركرد خاص دارد، اما كاركردي كه حسيني از شعر آزاد، سپيد و نيمايي ارايه داد،‌ راه‌هاي بسيار زيبايي را باز كرد و هر كتاب شعر خوبي كه از قواعد و قالب‌هاي كلاسيك پيروي نكند و در سوي نوعي ايدئولوژي حركت كند، قطعا وامدار اين كتاب است.
مهد‌يار حسيني - فرزند سيدحسن حسيني - نيز به‌مناسبت انتشار مجموعه‌ي شعر جديد او - «در ملكوت سكوت» - به چگونگي آماده شدن اين مجموعه كه گزيده‌اي از شعرهاي سپيد چاپ‌نشده‌ي حسيني است، اشاره كرد و به حجم زياد دست‌نوشته‌هاي باقيمانده از او.
وي جنبه‌ي برجسته‌اي از كارهاي پدرش را به‌جز شعر، كارهاي تحقيقاتي دانست و مهم‌ترين بخش آن را، زبان‌شناسي حافظ و قرآن.
در پايان اين مراسم كه با تأخيري حدودا يك‌ساعته شروع شد و دو ساعت به‌طول انجاميد، كساني همچون غزل تاجبخش، مصطفي رحماندوست‏، محمدعلي ابطحي، بيوك ملكي و محمود سجادي حضور داشتند و‌ فيلم كوتاهي از مراسم خاكسپاري و صحبت‌هايي درباره‌ي حسيني پخش شد.
همچنين عنوان شد، سيدمحمد خاتمي قرار بوده در اين مراسم حضور داشته باشد كه اين امر ميسر نشده، اما او پيامي را به اين مناسبت نوشته كه به‌دليل تعطيل بودن دبيرخانه‌اش، نرسيده و بعدا در اختيار مطبوعات قرار خواهد گرفت.
ساعد باقري - از اعضاي هيات مديره خانه شاعران ايران - كه نامش جزو كساني عنوان شده بود كه قرار است صحبت كنند يا شعر بخوانند، و محمدرضا عبدالملكيان - مديرعامل دفتر شعر جوان - نيز در مسافرت بودند.


 
 
اعتراض يك وكيل دادگستري به صادر نشدن مجوز پخش كتابش
احمد فتحي گزارش داستاني از نظم حقوقي، عاطفي حاكم بر زن ايراني را منتشر مي‌كند

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


احمد فتحي - وكيل دادگستري - گفت كه پنجمين كتابش پس از اخذ مجوز انتشار، هنوز اجازه توزيع نيافته است.
فتحي در گفت‌وگو با خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، توضيح داد: كتاب «نرخ عدالت» در دوره تصدي‌گري پيشين، پس از دوبار رد و اصلاح و تقريبا 15 مورد حذف كه مدت يك سال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود، بالاخره مجوز چاپ گرفت.
او گفت: اين كتاب در بهمن - اسفند 84 منتشر شد و مايل بودم كه مثل كار هر نويسنده ديگري كه علاقه‌مند است آثار تازه‌اش در نمايشگاه كتاب عرضه شوند، اين كتاب نيز به نمايشگاه برسد؛ اما با وجود پيگيري‌هاي مكرر ناشر، اجازه پخش كتاب و حضورش را در نمايشگاه ندادند و هنوز هم اين كتاب اجازه پخش نگرفته است.
فتحي در ادامه يادآور شد: كتاب در تيراژ سه هزار نسخه و 445 صفحه توسط نشر اشكال منتشر شده و مجموعه مقاله‌هاي اجتماعي، ادبي و فرهنگي است كه با زبان روايت نوشته شده‌اند. نرخ عدالت، قضاوت احساسي غيرعلمي، نقد و بررسي سه جلسه از دادگاه شهلا جاهد، سياست و مصلحت در قضا، تحليل حقوقي حكم آغاجري و دادگاه پنج زن، و چندين نگاه، ازجمله اين مقاله‌ها هستند.
او همچنين گفت: اگر به اين كتاب اجازه پخش ندهند، آن‌را در خارج از كشور منتشر مي‌كنم؛ چون اين كتاب متضمن افترا، اهانت و تشويش اذهان عمومي نيست، بلكه مجموعه‌اي از نقد و نظر است. انتظار دارم با توجه به اين كه كادر جديد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و خود وزير، مطبوعاتي بوده‌اند، در اين مساله دقت كنند.
اين وكيل دادگستري افزود: براي چاپ دوم «فن دفاع»، جلد چهارم با عنوان «جدال من و پاسبان» نيز مجوز دايمي از ناشر گرفته كه گفته‌اند بايد براي چاپ‌هاي بعدي مجوز مجدد بگيرد.
كتاب «گل بهار»، گزارش داستاني از نظم حقوقي، عاطفي حاكم بر زن ايراني به قلم احمد فتحي نيز براي انتشار آماده است.


 
 
يك شاعر جوان «كليه و دمنه» را در قالب شعرهاي كودكانه تنظيم مي‌كند
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - يزد
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


يك شاعر جوان ‌از‌ تنظيم حكايت‌هاي كليله و دمنه به صورت شعرهاي كودكانه، براي درك بهتر كودكان خبر داد.
رقيه حسيني - دانشجوي سال سوم زبان و ادبيات فارسي دانشگاه يزد - در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در يزد، اظهار داشت: ‌در زمان طي درس كليله و دمنه در دانشگاه به داستان‌ها و حكايت‌هايي برخوردم كه در دوران كودكي با آن‌ها آشنا شده بودم.
وي افزود: با توجه به اين‌كه در حال حاضر درك و فهم كامل‌تري از كليله و دمنه دارم، ترجيح دادم آن را به صورت شعرهاي كودكانه تنظيم كنم تا كودكان نيز از حكايت‌هاي جالب آن آگاهي پيدا كرده و با آن ملموس شوند كه در آينده اين كتاب، كتاب بيگانه‌اي براي آن‌ها نباشد.
او در پايان با اشاره به فعاليت‌هاي ديگر خود در زمينه ادبيات فارسي، اظهار داشت:‌ در حال حاضر به تحقيق و بررسي كتاب سمك عيار نوشته فرامرز بن خداداد بن ارجاني مشغولم كه در اين كتاب به حيله‌ها و مكرهايي كه در زمان‌هاي گذشته براي پيشبرد امور استفاده مي‌كردند، پرداخته شده است.


 

 

IranPoetry.com//©2004-2008 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است