تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


April 20, 2006 02:15 PM

پنج شنبه 31 فروردين 85

بيانيه يكصد و بيست نفر از شاعران و نويسندگان در اعتراض به تخريب مزار شاملو
تهران- خبرگزاري كار ايران


جمعي ار نويسندگان و شعرا ، با صدور بيانيه‌‏اي كه نسخه‌‏اي از آن به گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ، نمابر شده است ، مراتب اعتراض خود را نسبت به تخريب سنگ مزار " احمد شاملو " اعلام كردند.
به گزارش ايلنا ، در اين بيانيه آمده است : آن چه جهان شاعر را با روح و روان مردم پيوند مي‌‏زند ، آگاهي و مبارزه پيوسته عليه خودخواهي‌‏ها و تجاوز به روح و روان انسان‌‏هاست و البته بي‌‏دريغ دوست داشتن ايشان.
جايگاه شعر، شخصيت و انديشه " احمد شاملو " در ادبيات فارسي و بين فرهنگ‌‏دوستان و عامه مردم بي‌‏شك جز اين نمي‌‏تواند باشد و البته اگر امروز شاملو توان نوشتن و گفتن داشت ، شايد از اين كه بارها و بارها سنگ مزارش را شكسته‌‏اند ، آزرده خاطر نمي‌‏شد كه تكرار مي كرد :
چراغي به دست ام چراغي در برابرم / من به جنگ سياهي مي روم
ما شاعران و نويسندگان امضاء كننده‌‏ اين متن نيز هم‌‏صدا با آن چه بر فراز بودن انديشه و جهان هنرمند در برابر اين گونه حقارت‌‏هاست ، داد اعتراض به خاطر شكستن سنگي كه بر سينه ماست ، سر نمي‌‏دهيم ، بلكه اعتقاد داريم ، برهنه ماندن خاك خفته بر پيكر اين شاعر خود اقدام عليه نگاه ارتجاعي است كه هرگز تاب تحمل هنر را ندارد.
بنابراين گزارش شعرا و نويسندگاني چون ، فرزاد آبادي ، بكتاش آبتين ، سعيده آبشناسان ، علي‌‏رضا آبيز ، محمد آشور ، ميرزا آقا عسگري ، شمس آقاجاني ، فرزانه آقايي‌‏پور ، علي آموخته‌‏نژاد ، مسعود احمدي ، پگاه احمدي ، شهرام اديبي‌‏پور ، رضا استيلي ، مريم آموسا ، رضا اكوانيان ، نعمت‌‏الله اسلامي ، علي الفتي ، ميترا الياتي ، دلارام امين‌‏زاده ، هوشيار انصاري‌‏فر ، منصور اوجي ، عباس اوجي‌‏فر ، علي باباچاهي ، علي رضا بابايي ، حجت بداغي ، محمود بدر طالعي ، موسا بندري ، سيمين بهبهاني ، فانوس بهداروند ، علي‌‏رضا بهرامي ، علي‌‏رضا بهنام ، فتح‌‏الله بي نياز ، مسعود بيزار گيتي ، منصور بني‌‏مجيدي ، مجتبي پورمحسن ، رويا تفتي ، ناما جعفري ، مهري جعفري ، پرويز جلال‌‏وند ، شاهپور جوركش ، جاهد جهانشاهي ، روجا چمنكار ، فرخنده حاجي زاده، محمدحسن مرتجا ، پرويز حسيني ، محسن حكيمي ، فرهاد حيدري گوران ، ابوتراب خسروي ، محمد خليلي ، خندان مه‌‏آبادي ، هادي خوانساري ، مجيد دانش‌‏آراسته ، ابراهيم دم‌‏شناس ، مريم رئيس‌‏دانا ، قاضي ربيحاوي ، محمد زندي ، سهراب رحيمي ، بهاره رضايي ، شهرام رفيع‌‏زاده ، مجيد روانجو ، م. روانشيد ، بهمن ساكي ، علي سجاديه ، فرامرز سدهي ، عليشاه مولوي ، مزدا شاهاني ، حسين شريفي ، ساغر شفيعي ، علي‌‏رضا شكرريز ، محمد شمس لنگرودي ، رضا شمسي ، مظاهر شهامت ، داوود صالحي ، سيدعلي صالحي ، محمدعلي سپانلو ، ايرج صف‌‏شكن ، روزبه صف‌‏شكن ، حسين صفاري‌‏پور ، حسن صفدري ، مهدي صمداني ، طاهره طاهري ، سعيد طباطبايي ، رضا عباسي ، علي عبداللهي ، پويا عزيزي ، مشيت علايي ، ميثم عليپور ، كاميار عابدي ، ابوذر غلامي ، طاهره غمخوار ، حسين فاضلي ، مهرداد فلاح ، احمد قربان‌‏زاده ، فرامرز قره‌‏باغي ، علي قنبري ، آزيتا قهرمان ، رقيه كاوياني ، ناهيد كبيري ، علي رضا كرماني ، قاسم كشكولي ، آذر كياني ، انيسه كريميان ، منيژه گازراني ، حسن گوهرپور ، رضا گودرزي ، جواد مجابي ، حافظ موسوي ، بهزاد موسائي ، شيدا محمدي ، مجيد مددي ، آيدين مسنن ، اقبال معتضدي ، شيوا معتمدي ، داريوش معمار ، داريوش مهبودي ، علي ميركازهي ، مازيار نيستاني ، ح. هاتف ، فرزين هومانفر ، حسينعلي نوروزي و پيمان يزدان پناه.


 



قاضي دادگاه صدام:
صدام در زندان شعر مي‌‏خواند و فيلم‌‏هاي ويدئويي تماشا مي‌‏كند
تهران- خبرگزاري كار ايران


ايلنا، گروه بين‌‏الملل: قاضي دادگاه صدام جزئياتي از وضعيت رئيس‌‏جمهوري مخلوع عراق در زندان را ذكركرد.
روزنامه «الشرق الاوسط» چاپ لندن نوشت كه «جعفر عبدالواحد الموسوي» دادستان دادگاه صدام پس از نجات ازحمله تروريستي و قتل برادر و راننده وي همچنان به فعاليت خود ادامه‌‏مي دهد.
او مي‌‏گويد كه به طور مرتب محل اقامت خود را تغييرمي‌‏دهد و برنامه امنيتي ويژه‌‏اي را براي حفاظت از جان خود در پيش گرفته‌‏است.
وي در پاسخ به سؤالي درباره احساس خود از اينكه به عنوان دادستان كل در مقابل صدام مي‌‏ايستد، گفت: «براساس مفاد قانوني با متهمان برخوردمي‌‏كنم, بدون آنكه شخص متهم براي من مهم باشد.»
وي ادامه داد: «پرونده قتل 148 نفر در حادثه روستاي «الدجيل» متشكل از سه بخش و هر بخش بيش از 600 صفحه است كه همه آن مورد بررسي قرار گرفت، البته پرونده «انفال» كردستان نيز شامل 9 بخش است. محاكمه صدام در موضوع پرونده الدجيل هم اكنون در مرحله پاياني است و پس ازآن پرونده قتل‌‏هاي واقعه انفال كردستان و سپس پرونده كشتارهاي سال 1991 ميلادي پس از حمله به كويت مورد بررسي قرارخواهندگرفت.»
الموسوي ادامه داد: «بسياري از وقت‌‏ها صدام را ملاقات‌‏مي‌‏كنم. او برعكس دادگاه، بسيار با آرامش با من برخوردمي‌‏كند.»
وي ادامه داد: «پس از انتشار اخباري از سوي وكلاي صدام مبني بر آزار، اذيت و شكنجه وي، به ديدار صدام رفتم و از او در اين باره پرسيدم كه او آن را تكذيب‌‏كرد و گفت كه زندانبانان با احترام با من رفتار مي‌‏كنند.»
الموسوي افزود: «صدام در حالي با من سخن مي‌‏گفت كه سيگاري در دست داشت. از همان سيگارهايي كه پيش از اين استفاده مي كرد. سيگاري نيز به من هم تعارف كرد.»
وي افزود: «صدام در اتاقي به سرمي‌‏برد كه تمامي امكانات را داراست و در كنار آن مركز پزشكي و محوطه كوچكي براي پياده‌‏روي نيز در اختيار وي قرارداده‌‏است، همچنين صدام شعر مي‌‏خواند و تعداد زيادي روزنامه و كتاب در اختيار دارد.»
دادستان دادگاه عالي جنايي عراق ادامه داد: «با درخواست من، براي صدام تلويزيون نيز فراهم‌‏شد و وي فيلم‌‏هاي ويدئويي را مشاهده مي كند. صدام همچنين هر روز از فهرست غذايي، گزينه مورد نظر را انتخاب‌‏مي‌‏كند.»
الموسوي ادامه‌‏داد: «به صدام گفتم كه آيا خواهان گفت‌‏وگوي تلفني يا ديدار با خانواده خود هست يا خير كه او اين پيشنهادها را ردكرد.»


 



از صبح امروز در ابركوه يزد برپا شده است كنگره سراسري شعر كوير با حضور شاعران بومي سراسر كشور 


خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا ) – گروه فرهنگ و هنر
دومين كنگره سراسري شعر كوير از صبح امروز در ابركوه يزد آغاز به كار كرد،
به گزارش ايانا در اين كنگره چهل شاعر برگزيده شامل ده نفر از شاعران استان يزد، شهرستانها و روستاهاي تابعه آن و نيز سي شاعر از مناطق مختلف كشور نظير نيشابور، آران و بيدگل، شاهرود، شيراز، اصفهان، كرمانشاه و رشت به شعرخواني در قالبهاي غزل، قصيده و رباعي مي پردازند.
بنابر اعلام دبيرخانه كنگره ، اين تعداد آثار برگزيده و داوري شده طي سه مرحله، از مجموع 600 اثر ارسالي و 293 شاعر از سراسر كشور انتخاب شده است.
دومين كنگره سراسري شعر كوير عصر فردا به كار خود پايان خواهد داد.



 
محسن فرجي : داستان هايم حول محور جنگ شكل مي گيرند
تهران- خبرگزاري كار ايران


نويسندگان جنگ به جنگ بيشتر نگاهي ستايش آميز دارند و كمتر به پس لرزه‌‏هاي آن و زنان پرداخته اند كه سهم بسزايي در جنگ داشته و لطمات بسياري نيز ديده اند .
"محسن فرجي"، داستان‌‏نويس به مناسبت سالروز تولدش در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا گفت‌‏: من در 20 فروردين ماه سال 1351 در تهران متولد شدم ،در خانواده ام مشوقي براي ادبيات نداشتم و در 14 سالگي بود كه با "سهراب سپهري" با شعري كه در اطلاعات هفتگي از او خواندم ،آشنا شدم و از همان زمان بود كه اولين جرقه هاي شعر در ذهن من زده شد .
وي تصريح كر‌د : اولين نوشته هايي كه در آن روزها شعر مي خواندمش را سال 1369 نوشتم، سال 1370 راهي سربازي شدم و با توجه به حال و هواي خشن دوران سربازي اين روحيه و علاقه در من تقويت شد و تا سال 75 با نشريات محلي قزوين، هفته نامه ولايت و حديث قزوين در حوزه نقد فيلم و نقد عكس فعال بودم و در كنار آن شعرهايي را از خودم نيز در اين نشريات منتشر مي كردم .ولي در سال هاي بعد رسما از شعر خداحافظي كردم و شاعري را بوسيدم و كنار گذاشتم .
نويسنده "يازده دعاي استجابت نشده" در ادامه افزود‌‏: از سال 1373 كه در رشته روان شناسي وارد دانشگاه تهران شدم، فعاليتم را به عنوان خبرنگار جدي‌‏تر گرفتم، سال 1375 فعاليتم را در حوزه داستان آغاز كردم و همزمان در گزارش فيلم و روزنامه صبح مشغول به كار شدم، سال 1377 فعاليتم را با مجله آدينه ادامه دادم كه با توقيف آن , كار من نيز در آن نشريه خواه ناخواه به پايان رسيد و فعاليتم را با صبح , گزارش روز , مجله پيام ارتباطات و روزنامه مناطق آزاد و انتخاب ادامه دادم .
وي خاطر نشان كرد : سال 75 به داستان نويسي روي آوردم، سال 1379 اولين مجموعه داستانم را با نام "يازده دعاي استجابت نشده" توسط نشر ماريه منتشر كردم. اين كتاب در آن زمان با استقبال خوبي روبرو شد و "عبدالعلي دستغيب" , "علي اصغر شيرزادي" و "اسدالله امرايي" نيز نقدهايي بر اين كتاب نوشته و داستان "كجايي" نيز خبر تك داستان هاي برگزيده بنياد گلشيري در سال 80 شده و در نقش 79 نيز منتشر شد.
فرجي با اشاره به اينكه تا كنون در عرصه داستان نويسي تحت تعليم هيچ نويسنده اي يا استادي نبودم، ادامه داد: داستان هاي من همه در حول محور جنگ و تنهايي آدم ها شكل گرفته اند‌‏, من به جنگ به شكل مستقيم در آثار نگاه نمي كنم و قصد دارم تا پس لرزه هاي جنگ را به عنوان آسيب هاي بزرگ روحي و رواني و اجتماعي در آثارم انعكاس بدهم .
وي افزود : متاسفانه نويسندگاني كه به جنگ پرداخته اند؛ رويكردشان بيشتر ستايش آميز بود و آنچنان كه بايد به آسيب هاي رواني جنگ و پس لرزه هاي آن نپرداخته اند و زنان نيز با اينكه در جنگ آسيب هاي بسياري ديده اند, اما نويسندگان جنگ در آثارشان كمتر به آنها پرداخته‌‏اند .
فرجي در ادامه اظهارداشت: در حال حاضر مجموعه داستاني با نام "چوب خط" كه در برگيرنده 15 داستان است را آماده چاپ دارم كه تا نمايشگاه توسط نشر "قطره" روانه بازار كتاب مي‌‏شود. تم داستان هاي اين مجموعه، زنان ، جنگ ، تنهايي و تزلزل روابط خانواده هاست.
در اين مجموعه برخلاف مجموعه پيش كه بيشتر در پي تجربه هاي زماني بود‌‏, گرايشي به سمت محتوا بوده است .
اين خبرنگار و نويسنده پيرامون تاثيرگذاري كار مطبوعاتي بر داستان هايش گفت‌‏: با توجه به آشنايي به تاثير سوء كار مطبوعاتي بر زبان و لحن داستان سعي كرده ام تا جايي كه ممكن است از اين تاثير گذاري جلوگيري كنم و تا به امروز به دليل بعضي از كردارها و رفتارهاي نادرست اهالي ادبيات‌‏, در هيچ يك از داستان هايم شخصيتي را خلق نكردم كه كار مطبوعاتي يا خلاقه ادبي داشته باشد. در حال حاضر نيز خوشبختانه خبرنگار ادبي نيستم .
اين داور جوايز ادبي در ادامه خاطر نشان كرد: من با توجه به اينكه چند دوره به عنوان داور ادبي در جوايز ادبي فعال بودم و همه داستان هاي منتشر شده را دنبال كرده ام؛ آينده داستان نويسي در ايران را بسيار خوب مي بينم و آينده درخشاني براي نويسندگاني چون "علي رضا محمدي ايرانمهر" , "مرتضي كربلايي", "بيتا ملكوتي" و "محمد حسن شهسواري" مي بينم .
وي در ادامه سخنان خود گفت : تاكنون كتاب "زندگي نامه خاقاني" را براي گروه نوجوان توسط انتشارات "مدرسه" روانه بازار كتاب كرده ام. دو عنوان كتاب از اين مجموعه با نام هاي "زندگي نامه داستاني پروين اعتصامي" و استاد "احمدي رشت" را نيز زير چاپ دارم .
فرجي در پايان اظهارداشت‌‏: به نظرم نويسندگان بايد قدرت تحمل خود را افزايش بدهند و بدون تفكر نيز در پي پذيرفتن حرف ها و نقد و نظرات ديگران نباشند.


 


مجموعه داستان هاي نوجوانان منتشر مي شود
تهران- خبرگزاري كار ايران


"امير مهدي حقيقت" كه پيش از اين، ترجمه رمان‌‏هاي "همنام" و "مترجم دردها" از او روانه بازار كتاب شده بود، مجموعه داستان‌‏هاي نوجوانان را ترجمه مي كند.
"امير مهدي حقيقت" در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا,گفت‌‏: داستان هاي نوجوانان موضوعي است و هر جلد اختصاص به موضوعي چون داستان هاي ترسناك و داستان هاي خنده دار دارد .
وي خاطر نشان كرد‌‏: در اين مجموعه داستان ها آثاري از بزرگترين نويسندگان جهان و نويسندگان جوان ديده مي‌‏شود كه مي‌‏توان به داستان‌‏هايي از "هانس كريستين اندرسون" و "چارلز ديكنز" اشاره كرد. با توجه به اينكه كتاب ها مصورها هستند، مدت زمان بيشتري انتشارشان طول مي كشد. اين مجموعه توسط نشر "ماهي" روانه بازار كتاب مي‌‏شود .


 


سالمرگ " سيمون دوبوار " ، نويسنده و فيلسوف فرانسوي
تهران- خبرگزاري كار ايران


جمعه 14 آوريل (25 فرودين ) سالروز درگذشت "سيمون دوبوار" , نويسنده و فيلسوف فرانسوي است.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, "سيمون دوبوار"، ژانويه سال 1908 در پاريس متولد شد و آوريل سال 1986 درگذشت . او تعدادي رمان‌‏, تك نگاره‌‏هايي در باب فلسفه‌‏, سياست و موضوعات اجتماعي , تعدادي مقاله , زندگي نامه و زندگي نامه خود نوشت دارد . مشهورترين اثر وي , "جنس دوم" است كه سال 1949 منتشر شد و تحليلي از سركوب زنان است .
او در موسسه كاتوليك به تحصيل رياضي , در موسسه سنت ماري به تحصيل ادبيات و زبان و سپس در دانشگاه سوربن به تحصيل فلسفه پرداخت .
در دانشگاه سوربن و سال 1929 با "ژان پل سارتر" آشنا شد و در همين دانشگاه بود كه اسم مستعار "كاستور" كه واژه اي فرانسوي براي بيدستر ( نوعي جانور ) است را بر وي نهادند .
يكي از كتاب هاي او "اخلاقيات ابهام" است كه سال 1947 منتشر شد، اين اثر چندان مورد توجه قرار نگرفته است، اما از نظر نقطه ورود به اگزيستانسياليسم فرانسوي اثر بسيار مهمي به شمار مي رود و به زباني ساده نيز نگاشته شده است .
ديگر آثار "دوبوار" عبارتند از:
او براي ماندن آمد 1943
خون ديگران 1945
چه كسي خواهد مرد ؟ 1945
همه مردان فاني اند 1946
امريكا روز به روز 1954
مارس طولاني 1957
خاطرات يك دختر وظيفه شناس 1958
اصل زندگي 1960
يك مرگ بسيار ساده 1964
زن ويران 1967
همه گفته ها و كرده ها 1972
نامه اي به "سارتر" 1990


 


تجليل از منتقدان برتر در حوزه ادبيات و هنر معاصر ايران
تهران- خبرگزاري كار ايران


خانه نقد بنياد نويسندگان و هنرمندان در مراسم اختتاميه نخستين جايزه سالانه نقد ادبي , هنري از سه منتقد و پژوهشگر تجليل به عمل مي آورد .
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا به نقل از روابط عمومي بنياد نويسندگان و هنرمندان ،در اين مراسم ضمن تجليل از "دكتر قيصر امين‌‏پور" , "حسن ميرعابديني" و "عنايت سميعي", پنج منتقد برگزيده در رشته‌‏هاي ادبيات داستاني , شعر , موسيقي , سينما و هنرهاي تجسمي معرفي مي‌‏شوند .
دبيري اين همايش را "عبدالعلي دستغيب" و دبير اجرايي آن را "شاهرخ تندرو صالح" بر عهده دارند و" فتح اله بي نياز" , "دكتر اميد روحاني", "دكتر مسعود كوثري" , "مديا كاشيگر" , "دكتر سيما وزير نيا"، هيات داوران نخستين جايزه نقد بودند .
مراسم اختتاميه جايزه نقد روز چهارشنبه 6/2/85 از ساعت 18 در محل بنياد نويسندگان و هنرمندان واقع در خيابان اقدسيه , خيابان گلستان جنوبي شماره 22 برگزار مي شود .


 


به مناسبت سالروز درگذشت "ياسوناري كاواباتا "
پيوند سنت‌‏هاي ژاپن با ادبيات پيشرو
تهران- خبرگزاري كار ايران


" ياسوناري كاواباتا " مهم‌‏ترين نويسنده ژاپني است كه در آثار خود ، سنت‌‏هاي مردم سرزمين اش را با با ادبيات پيشرو پيوند مي زند.
به گزارش خبرنگار فرهنگ وانديشه ايلنا ، كاواباتا در همان سال هاي آغاز كودكي پدر ومادرش را از دست داد و پس از آن روزهاي سختي را گذراند تا سرانجام در در دانشگاه توكيو به تحصيل ادبيات ژاپني و غربي مشغول شد.
در سال 1921 ، او مجله " افكار نو " را را بنيان گذاشت و در همان روزها نويسندگي را آغاز كرد . وي از سال 1935 تا 1947 مشغول نوشتن رماني به نام "سرزمين برفي" بود . كاواباتا در سال 1943 جايزه " كوكونتي كان" را از آن خود كرد ودر سال 1948 به رياست انجمن قلم برگزيده شد . او پس از اين دوران رمان " انبوه پرندگان سفيد " را نوشت كه 4 سال بعد به عنوان كتاب سال ژاپن انتخاب شد.
وي در سال 1968 به خاطر نوشتان رمان " سرزمين برفي " جايزه نوبل را از آن خود كرد.
كاواباتا ، پس از خودكشي " ميشيما يوكيو " حامي خود در سال 1970 ، در تاريخ 16 آوريل سال 1972 خودكشي كرد.


 


پنجمين دفتر شعر " مهدي فرجي "
منم كه مي گذري !
تهران- خبرگزاري كار ايران


"مهدي فرجي " پنجمين مجموعه شعر خود را با عنوان " منم كه مي گذري "منتشر مي كند.
فرجي در گفت وگو با خبر نگار گروه فرهنگ وانديشه ايلنا ، در اين باره گفت : " منم كه مي‌‏گذري" ، گزيده اي از 4 دفترشعر اول به انضمام نو سروده‌‏ها است و شعرهاي اين مجموعه همه در قالب غزل سروده شده اند.
وي تصريح كرد : سرودن شعر را به شكل جدي از سال 77 آغاز كردم و از همان آغاز به قالب غزل گرايش داشتم و تم غزل هايم عاشقانه ، اجتماعي و مذهبي است. البته در اين سال ها در قالبي كه تلفيقي از غزل وقصيده است ، تلاش هايي كرده و اسم آن را " تغزل" گذاشته‌‏ام.
شاعر مجموعه " روسري باد را تكان مي داد " افزود : يكي از معدود شاعران غزل سرا هستم كه با شاعراني كه دست به نوآوري هاي سطحي در غزل زده اند ، همراه نشده‌‏ام و معتقدم كه غزل بايد سير منطقي داشته باشد.
فرجي در خاتمه گفت : غزل را بايد با قابليت هاي خودش سنجيد و آن را نبايد با تئوري هاي شعر بي وزن وترجمه سنجش نمود.


 


 نسرين وكيلي:
تكيه بر ارزش‌هاي مشترك انساني شرط لازم در حوزه‌ي خلق ادبيات است، ولي كافي نيست
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


اگر چه تكيه بر ارزش‌هاي مشترك انساني وجه مشترك اساسي ادبيات، بويژه ادبيات كودك است، اما براي تاثيرگذاري و مانا شدن شروط ديگري هم لازم است.
نسرين وكيلي مترجم ادبيات كودك و نوجوان در گفت‌وگو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: اگر قلم نويسنده، قلم توانايي باشد و بتواند از عناصر داستاني خوب استفاده كند، شرايط، زمانه و فضاي داستان را متناسب با ديگر ابعاد آن تنظيم كند و در نهايت تمام ابعاد داستان را با هم به گونه‌اي هماهنگ شده به كار گيرد، در اين صورت است كه اثري موفق خواهد شد.
اين مترجم با تاكيد بر اين‌كه درونمايه‌ي خوب به تنهايي براي مانايي هيچ اثري كافي نيست گفت: ارزش‌هاي انساني، ارزش‌هاي جهاني هستند و در نزد تمام ملل مقبول و مطلوبند. ولي آن‌چه باعث ماندگاري اثر ادبي مي‌شود، صرفا پرداختن به ارزش‌هاي انساني نيست، بلكه ديگر عناصر هم نياز است.
نسرين وكيلي تاكيد كرد: من فكر مي‌كنم برخي از آثار ما ضمن پرداختن به مباحث انساني، قدرت مانايي را هم در خود دارند. چنان‌كه كتاب «بچه‌هاي خاك» محمدرضا يوسفي اين ويژگي‌ها را توامان داراست.
وي گفت: بچه‌هاي خاك به بحث كودكان خياباني مي‌پردازد و با پرداختن به آن مشكلات اين بچه‌ها را از ابعاد خاص مورد بررسي قرار مي‌دهد. اين در حالي است كه همه جاي دنيا، بچه‌هاي خياباني بچه‌هاي نام آشنا هستند. پس مي‌بينيم كه نويسندگان ما هم در ارايه‌ي حرف‌هاي جهاني، و در واقع خلق ادبيات ماندگار توانمندند.
وي گفت: ما نويسندگان خوبي در زمينه‌ي خلق ادبيات جهاني داريم، نويسندگاني كه مي‌توانند مشكلات جهاني را ببينند، لمس كنند و در نهايت در آثارشان به تصوير بكشند.


 


مهسا محب‌علي:
پرهيز از درگيري‌هاي حضور در اجتماع، از دلايل رويكرد زنان به ادبيات است
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


مهسا محب‌علي معتقد است: پيشرفت كمي و كيفي روزافزون زنان در ادبيات، از رسيدن آن‌ها به اين باور ناشي است كه براي بروز خلاقيت، دانش و هنرشان، ابزاري پيدا كنند تا استفاده از آن كم‌تر متضمن حضور در اجتماع و درگيري‌هاي پيرو آن باشد.
اين داستان‌نويس به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان گفت: اين اواخر خانمي به نام مهسا كرم‌پور كه از طرف دانشگاه علوم سياسي پاريس زير نظر دكتر خسرو خاور - جامعه‌شناس - به پژوهش و تحقيق درباره زنان نويسنده مي‌پردازد، به ايران آمده و با تعدادي از نويسندگان زن ايراني مصاحبه ‌كرد. ضمن گفت‌وگويي كه با من انجام داد، از آماري كه درباره نويسندگان زن ايراني به دست آمده، خبر داد و گفت تعداد نويسندگان زن ايران در دهه 70 نسبت به دهه 60، 13 برابر شده و اين در حالي است كه تعداد نويسندگان مرد در دهه 70 نسبت به دهه 60 تنها دو و نيم برابر شده است. هدف از اين تحقيق هم احتمالا پاسخ به همين پرسش است كه چه اتفاق جامعه‌شناختي افتاده كه چنين پيشرفت كمي و البته كيفي در آثار نويسندگان زن حاصل شده است. همان‌طور كه مي‌دانيم بيش‌تر جايزه‌هاي ادبي بزرگ در اين چند ساله به آثار نويسندگان زن تعلق گرفته است.
به اعتقاد محب‌علي، شايد يكي از دلايل رويكرد روزافزون زنان به ادبيات، مشكل‌هاي فراوان براي وارد شدن در عرصه‌هاي ديگر مثل تئاتر، ‌سينما، موسيقي و درگيري‌هاي زيادي است كه به دنبال آن با دولت و اداره‌هايي مانند وزارت ارشاد پيدا مي‌كنند؛ اما حوزه ادبيات به گونه‌اي است كه براي فعاليت در آن، در خانه مي‌توانند بنشينند و بدون اين‌كه با جامعه چندان درگير باشند، كارشان را انجام دهند.
او هم‌چنين گفت: روي‌هم‌رفته پيش از انقلاب، ما زنان هنرمند را در ميان هنرپيشه‌ها مي‌شناختيم؛ درحالي‌كه بعد از انقلاب زن‌ها بيش‌تر به اين سمت رفتند كه از ذهن، خلاقيت و شعورشان براي مطرح شدن استفاده كنند؛ تا از زيبايي‌شان، و البته به خاطر محدوديت‌هاي فراوان، زمينه‌هايي را انتخاب كردند كه به ارتباط عمومي زيادي احتياج ندارد.
نويسنده «عاشقيت در پاورقي» خاطرنشان كرد: اين‌طور به‌نظر مي‌آيد كه در دهه 60 نويسندگان زن فقط حرف‌هاي‌شان را مي‌خواستند بزنند، اما به‌خاطر فشارهايي كه در اين دهه بر آن‌ها وارد آمد و سركوب تاريخي كه شدند، در دهه 70 به اين باور رسيدند كه به اثر هنري‌شان اهميت بيش‌تري بدهند تا حرف‌هايي كه مي‌خواهند، بزنند.


 
 
" جاهد جهانشاهي " ؛ ترجمه "رييس جمهور " و نگارش مجموعه داستان
تهران- خبرگزاري كار ايران


قرار بود كه تا زمان نمايشگاه ، سه اثر از من منتشر شود كه " زندگي‌‏نامه برشت" كه در برگيرنده آلبوم عكس او نيز بود ، به نمايشگاه نرسيد و نمايشنامه " رييس جمهور" نوشته " توماس برنان هارد " و چاپ سوم " عشق و شياطين " نوشته " گابريل گاريس ماركز " از سوي انتشارات" نگاه" روانه بازار كتاب خواهد شد.
"جاهد جهانشاهي" در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و انديشه ايلنا , ضمن اعلام اين خبر گفت : نمايشنامه " رييس جمهور " نوشته " توماس برنان‌‏ هارد " نويسنده منتقد اتريشي است . اين نمايش چند شخصيت اصلي و چند شخصيت فرعي دارد و موضوع آن به رييس جمهور و نديمه‌‏ ها و همسرش باز مي‌‏گردد.
جهانشاهي خاطر نشان كرد‌‏ : در حال حاضر مشغول نگارش و گردآوري مجموعه داستانم هستم كه به زودي آن را به ناشر خواهم سپرد.


 


/هم‌زمان با سال‌روز تولد شيخ بهايي/
«ويژگي مشترك شعرهاي بهايي ميل شديد به زهد، تصوف و عرفان است»
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


چهارصد و هشتاد و هفت سال از تولد شيخ بهايي مي‌گذرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مقام علمي و ادبي و شخصيت علمي بهايي از آن نظر مورد توجه و اعجاب است كه وي در تمام علوم رسمي زمان خود دست داشت و در شماري از آن‌ها منحصر به فرد بود. او در حوزه معارف ديني و علوم اسلامي استاد بود و از خود خلاقيت بسيار نشان داد. در سلسله اجازات روايي، از محدثان امامي برجسته قرن يازدهم به شمار مي‌رود و طرق بسياري از اجازات محدثين در قرون اخير به او و از او به پدرش و شهيد ثاني منتهي مي‌شود.
محمدهاني ملازاده هم‌چنين در جلد چهارم «دانش‌نامه‌ي جهان اسلام» درباره‌ي مقام علمي و ادبي شيخ بهايي نوشته است: بهايي آثار برجسته‌اي به نثر و نظم پديد آورده است. به نوشته موسوي حسيني، وي با زبان تركي نيز آشنايي داشته است. تذكره‌نويساني چون نصرآبادي، هدايت، آذر بيگدلي و محمد قدرت‌الله گوپاموي او را از شاعران فارسي‌زبان دانسته و در تذكره‌هاي خود، شرح حال و نمونه‌هايي از شعرهايش را آورده‌اند. «عرفات العاشقين»، اولين تذكره‌اي است كه در زمان حيات بهايي از او نام برده است.
بهترين منبع براي گردآوري شعرهاي بهايي، «كشكول» است، تا جايي‌كه به عقيده برخي محققان، انتساب شعرهايي كه در كشكول نيامده است، به بهايي ثابت نيست. از شعرها و آثار فارسي بهايي دو تاليف معروف تدوين شده است؛ يكي به كوشش سعيد نفيسي با مقدمه‌اي ممتع در شرح احوال بهايي، ديگري توسط غلامحسين جواهري وجدي كه مثنوي منحول «رموز اسم اعظم» را هم نقل كرده است. با اين همه هر دو تاليف حاوي تمام شعرها و آثار فارسي شيخ نيست.
شعرهاي فارسي بهايي عمدتا شامل مثنويات، غزليات و رباعيات است. وي در غزل به شيوه فخر‌الدين عراقي و حافظ ، در رباعي با نظر به ابوسعيد ابوالخير و خواجه عبدالله انصاري، و در مثنوي به شيوه مولوي، شعر سروده است. ويژگي مشترك شعرهاي بهايي ميل شديد به زهد و تصوف و عرفان است. از مثنويات معروف شيخ مي‌توان از اين‌ها نام برد: «نان و حلوا» يا «سوانح سفر الحجاز»، اين مثنوي ملمع چنان‌كه از نام آن پيداست در سفر حج و بر وزن مثنوي مولوي سروده شده است و بهايي در آن بيت‌هايي از مثنوي را نيز تضمين كرده است. او اين مثنوي را به طور پراكنده در كشكول نقل كرده و گردآورندگان ديوان فارسي وي ظاهرا به علت عدم مراجعه دقيق به «كشكول» متن ناقصي از اين مثنوي را ارايه كرده‌اند.
«نان و پنير» نيز بر وزن و سبك مثنوي مولوي است. «طوطي‌نامه» نفيسي اين مثنوي را كه از نظر محتوا و زبان نزديك‌ترين مثنوي بهايي به مثنوي مولوي است، بهترين اثر ادبي شيخ دانسته و با آن‌كه آن را در اختيار داشته، جز اندكي در ديوان بهايي نياورده و نام آن را نيز خود بر اساس محتوياتش انتخاب كرده است.
«شير و شكر»، اولين منظومه فارسي در بحر خبب يا متدارك است. در زبان عربي اين بحر شعري پيش از بهايي نيز مورد استفاده بوده است. «شير و شكر» سراسر جذبه و اشتياق است و علي‌رغم اختصار آن مشحون از معارف و مواعظ حكمي است، لحن حماسي دارد و منظومه‌اي بدين سبك و سياق در ادب فارسي سروده نشده است. مثنوي‌هايي مانند «نان و خرما»، «شيخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نيز منسوب بدو دانسته‌اند كه مثنوي اخير به گزارش ميرجهاني طباطبايي از آن سيدمحمود دهدار است. شيوه مثنوي‌سرايي بهايي مورد استقبال ديگر شاعران، كه بيش‌تر از عالمان اماميه‌اند، واقع شده است. تنها نثر ادبي فارسي بهايي كه در ديوان‌هاي چاپي آمده‌ «‌رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش» است. بعضي مكتوبات ملمع بهايي چاپ شده است.
بهايي در عربي نيز شاعري چيره‌دست و زبان‌داني صاحب‌نظر است و آثار نحوي و بديهي او در ادبيات عرب جايگاه ويژه‌اي دارد.
بهايي در ارجوزه‌سرايي نيز مهارت داشت و دو ارجوزه شيوا يكي در وصف شهر هرات به نام هراتيه يا الزاهره و ديگر ارجوزه‌اي عرفاني موسوم به «رياض‌الارواح» از وي باقي مانده است.
نامدارترين اثر بهايي «الكشكول»، معروف به كشكول شيخ بهايي است كه مجموعه گران‌سنگي از علوم و معارف مختلف است و آينه معلومات و مشرب بهايي محسوب مي‌شود. اثر منحولي نيز به نام «مخلاه» به سبك كشكول، ولي خلاصه‌تر و سست‌تر از آن به نام بهايي منتشر شده است.
در ادامه‌ي مقاله‌ي يادشده آمده است: بهايي در شكوفايي علمي حوزه اصفهان نقشي اساسي داشت، به طوري كه بعضي منابع، وي را موسس چندين مدرسه علمي در اصفهان دانسته‌اند . گزارشي نيز از جاذبه علمي بهايي و كيفيت استفاده شاگردان از محضر او حتا در ايام تعطيل در منابع آمده است.
شاگردانش، از جمله محمدتقي مجلسي، فضل و دانش و كثرت محفوظات او را ستوده‌اند. هر چند بهايي در علوم و معارف اسلامي موسس نبوده و نوآوري علمي به‌ندرت در آثارش ديده مي‌شود، اما جامعيت او سبب شده است كه در ارايه و تدوين مطالب، ذوق و ابتكار و نوعي نبوغ خاص از خود بروز دهد.
گذشته از علوم و معارف اسلامي، مهم‌ترين حوزه فعاليت علمي بهايي، رياضي و سپس معماري و مهندسي است. مهم‌ترين آثار بهايي در نجوم «تشريح الافلاك» و دو رساله «اسطرلاب» به فارسي وعربي است.
بهايي در جغرافيا نيز آثار متعددي دارد كه معروف‌ترين آن‌ها «تضاريس الارض» يا «رساله في كرويه الارض» است .
هم‌چنين، تبحر بهايي در علوم غريبه ريشه انتساب بعضي افسانه‌هاي ديگر است، مانند آگاهي شيخ از سرمه خفا و تعليم آن به نااهل و دفن كردن دو قطعه سنگ در شيراز و اصفهان براي دفن وبا و طاعون . بعضي منابع اين حكايات را ساختگي دانسته و بعضي ديگر آن‌ها را تلقي به قبول كرده‌اند. در اين ميان استفاده شيخ از كتابي با عنوان «كله‌سر» كه شامل علوم كيميا، ليميا، هيميا، سيميا و ريميا بوده است، به گزارش خود او مستند است. هم‌چنين، مصاحبت وي با آگاهان از علوم خفيه به گزارش محمدتقي مجلسي متيقن است. در «كشكول» نيز مطالبي در علوم غريبه و طلسمات آمده كه حاكي از اطلاع بهايي بر آن‌هاست.
هم‌چنين فال‌نامه‌هايي كه به نام بهايي به طبع رسيده، فاقد اعتبار، ولي و حاكي از نفوذ شخصيت او در فرهنگ عامه است. نيز كتاب «اسرار قاسمي» كه به قاسم‌نامي از شاگردان بهايي منسوب است و درباره آن حكايات غريبي نقل شده است، با آن‌كه محدث نوري به نقل از «محبوب القلوب»، آن را آورده، بي‌اساس مي‌نمايد. آن‌چه مسلم است، به گزارش سيدحسن كركي، بهايي از دانش‌هايي كه هيچ‌كس از علماي عامه و خاصه قبل از او و در زمان او، از آن‌ها اطلاع نداشتند، آگاهي داشته و همين سبب شده است كه هر امر عجيبي را بدو نسبت دهند.
به گزارش ايسنا، بهاءالدين محمد عاملي در 26 ذي‌الحجه سال 953 هجري قمري در جبل عامل لبنان در خانواده‌اي شيعي‌مذهب چشم به جهان گشود. پدرش عزالدين حسين از شاگردان شهيد ثاني بود كه پس از قتل شهيد ثاني، به ترك وطن تصميم گرفت و به ايران عازم شد. خاندان شيخ بهايي در قزوين - پايتخت صفوي - مورد توجه و عنايت دربار شاه طهماسب قرار گرفتند و شاه در نكوداشت بهاء‌الدين و فراهم كردن اسباب تعليم و معيشت وي، توصيه و سفارش بسيار كرد.
با روي كار آمدن شاه عباس اول در سال 966 هجري قمري و برقراري نظم و امنيت در كشور و تغيير پايتخت از قزوين به اصفهان، شيخ بهايي به اصفهان فراخوانده شد. در نيمه اول قرن يازدهم هجري، حوزه علميه اصفهان از وجود نوادري چون شيخ بهايي، مجلسي اول، مجلسي دوم، ميرداماد، ملاصدرا و ميرفندرسكي بهره مي‌برد. از اين ميان نزديك‌ترين عالمان زمان به شاه عباس، شيخ بهايي بود. شيخ بهايي از جمله نادر دانشمندان و عالماني است كه علاوه بر علوم ديني و حكمي و عرفاني، بر علومي هم‌چون رياضي، هندسه و فيزيك تسلط داشت. از شيخ آثار و تاليف‌هاي بسياري در علوم گوناگون بر جاي مانده و نام بيش از يك‌صد اثر وي در كتاب‌ها ذكر شده است كه بعضي از آن‌ها عبارت‌اند از: «نان و حلوا»، «شير و شكر»، «جامع عباسي»، «كشكول»، «تشريح الافلاك»، «خلاصه‌الحساب»، «فوائد‌الصمديه»، «موش و گربه» و «حبل‌المتين في احكام» (با كسره الف) احكام (با فتحه الف) دين.
اين دانشمند بزرگ در زمينه معماري نيز منشاء آثار گران‌قدري شد كه عمده‌ترين آن‌ها عبارت‌اند از: مسجد امام، حمام شيخ، ساعت شاخص اوقات شرعي، شهر نجف آباد و هم‌چنين طرح تقسيم آب زاينده‌رود.
شيخ در ‌12 شوال سال ‌1030 هجري قمري درگذشت و جنازه او به مشهد مقدس منتقل و در جوار حرم مطهر امام رضا(ع) دفن شد.


 
 
شب شعر استاني «وحدت» در خاش برگزار مي‌شود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - زاهدان
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


به مناسبت ميلاد پيامبر گرامي اسلام و امام جعفر صادق (ع) و هفته وحدت ، شب شعر استاني «وحدت» با حضور شاعران معتبر استان، 24 فروردين سال جاري در محل حوزه علميه مخزن العلوم اهل سنت خاش برگزار مي‌شود.
رييس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي خاش در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در سيستان و بلوچستان، با اشاره به نام‌گذاري سال جاري به نام پيامبر اعظم (ص) اظهار داشت: پيامبر (ص) مجموعه تكامل‌يافته فضايل همه انبيا و صالحان در طول تاريخ و درخشان‌ترين كهكشان عالم وجود است كه هزار منظومه و خورشيد درخشان فضيلت و كرامت را در خود جاي داده است .
احد عبدالهي تصريح كرد: درس‌هاي اخلاق، عزت، علم‌آموزي، رحمت، كرامت و وحدت که پيامبر مكرم اسلام (ص) به ما ياد داده، درس‌هاي زندگي ماست و ما با سرمشق گرفتن بايد آن‌ها را برنامه زندگي خويش قرار دهيم .
وي با بيان اين‌كه دشمنان اسلام درصدد ايجاد تفرقه بين مسلمانان و نيل به اهداف شوم و پليدشان هستند، گفت: امروز ملت ايران و امت اسلام بيش از هميشه به پيغمبر اعظم ( ص) نيازمند است.
وي اجراي اسلامي و ديني برنامه‌هاي فرهنگي را توسط هنرمندان مورد تاكيد قرار داد.


 
 
غلامحسن اولاد:
برخي شاعران پست‌مدرن به ناكارآمدي شعرشان پي برده‌اند
چاپ آثار بي‌محتوا در گريزاندن مخاطب سهم بسياري داشته است

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - شيراز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


غلامحسن اولاد گفت: بزرگ‌ترين آسيب را به شعر امروز کساني زدند که يک‌شبه ره صدساله را مي‌خواستند بپيمايند.
اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در فارس گفت: اين روزها پس از سال‌ها آزمون و خطا بعضي از نظريه‌پردازان و شاعران پست‌مدرن کشور به ناکارآمدي اين‌گونه شعرها و تاثيرش در بحران مخاطب‌گريزي و آشوب‌زدگي بازار کتاب پي برده‌اند و هر کدام مساله را به گونه‌اي مي‌کوشند توجيه کنند.
وي افزود: روزي گفتم آن‌چه امروز به عنوان شعر و ادبيات پست‌مدرن در مجله‌هاي به‌اصطلاح روشن‌فکرانه چاپ مي‌شود، اصلا شعر نيست و ساليان دراز به خاطر اين نوع شعر و انديشه، تحرکي کارساز در شعر نداشتيم.
اولاد گفت: نظريه‌پردازان اين جماعت هم متاسفانه بدون درنظر گرفتن زمينه رشد پست‌مدرن و نگرشي نو به ريشه ادبيات کهن ايران‌زمين، در پوست بعضي‌ها باد دميدند و جالب‌تر اين‌که اين آقايان (چه پير چه جوان) خودشان هم باورشان شده بود که از نيما يوشيج و احمد شاملو نيز عبور کرده‌اند و به اين بهانه که شعر بايد فقط محصول ناآگاهي شاعر و نابخردي او در حوزه دانش و فرهنگ باشد، تا واقعي جلوه كند (همان حرف‌هاي دادائيست‌هاي فرانسوي و خروس جنگي‌هاي ايراني) و با ستيزي تند و پرخاشگرانه هرگونه وزن و قافيه و رديف و موسيقي دروني کلام و حتا محتوي و معنا را نوعي ضعف تاليف و بازدارنده احساس‌ها و عواطف و مانع هيجان‌هاي روحي شاعر ناميدند .
اين شاعر شيرازي اضافه کرد: آنان مطالعه متن‌هاي کلاسيک، اسطوره‌ها و تايخ را يکسره جهت سوخت و ساز و بارگيري ذهن و زبان به پشتوانه قريحه شاعرانه، مزاحم اين موهبت ذاتي تلقي کردند و کار را به جايي کشاندند که شعر چيزي شبيه به زبان ياجوج ماجوج شد. بعضي از جرايد هم در بيش‌تر مواقع آتش‌بيار معرکه يا تماشايي بي‌طرف بودند.
وي گفت: اما حالا بعضي وقت‌ها که روزنامه‌ها و مجله‌ها و سايت‌هاي فرهنگي و هنري را مي‌خوانم، مي‌بينم جماعتي کلان از همين جنس شاعران به قول معروف پست‌مدرن به اين نتيجه رسيده‌اند که آن‌چه بيش‌تر مردم و حتا روشن‌فکران و سخن‌وران و فرهنگ‌وران را از شعر امروز دور کرده همين زبان ياجوج ماجوج در شعر است، شعري که با بضاعت فکر و انديشه و با مطالعه همان متن‌هاي مرجع در زمينه مدرن و پست‌مدرن، به جاي دست و پاگيري براي شاعر و از آن سوي بام افتادن وي، بالنده و توانمند مي‌تواند باشد. شايد هنوز هم بعضي نمي‌دانند وزن، قافيه، رديف، آهنگ و صنايع و بدايع شعري وقتي ملکه ذهن و زبان شاعر شد، نه تنها دست و پاگير نيست؛ بلکه از طريق شبکه دروني تداعي معاني و يادآوري، بال پرواز او نيز هست.
او ياد آور شد: البته هنوز هم عده‌اي از اين عزيزان، حرف خودشان را در مدينه خيالي مي‌زنند و براي برائت خويش مي‌گويند اگر مثلا حافظ و سعدي و مولوي و نظامي يا احمد شاملو، نيما يوشيج، فروغ فرخزاد و سهراب سپهري هم حالا زنده بودند و شعر مي‌گفتند، بهتر از ما از پس کار برنمي‌آمدند و سرنوشتشان همين بود که ما داريم.
وي گفت: اما علي‌الظاهر اين عزيزان يک چيز را ناديده گرفته يا فراموش کرده‌اند، که شاعراني با آن همه ابهت و عظمت و سترگي فکر و خيال و توسع ديد و جهان‌بيني ژرف اصلا چه اجبار و الزامي داشتند، بدون درک واقعيت‌هاي زماني و اقتضاي طبيعت ايراني اين‌جور چيزهايي را به نام «شعر» در هم ببافند؟ اين قياس مع‌الفارق است و قصاص قبل از جنايت. بي‌شک شاعران بزرگ و بافرهنگ و تجربه‌ديده ما پيش از هر چيز و درهر برهه‌اي به ذات اصيل شعر مي‌انديشند و کاربرد و ايجاد رابطه آن را در جان و روان و هستي مردم درنظر مي‌گيرند. اين انديشه به طور ناخودآگاه و ناخواسته و در تخيل و شعور برتر آن‌ها شکل مي‌گيرد و هيچ وقت وسوسه و دغدغه راه افتادن به دنبال موج‌هاي وارداتي را به ذهنيت خود راه نمي‌دهند.
اولاد گفت: آن‌چه براي يک شاعر مهم است، اين است که خودزني نکند و در هر مقطع از زمان و مکان به اقتضاي حال و احوال و با تعمق در خواست‌ها و نيازهاي جامعه، به آفرينش بپردازد و راز و رمز بزرگي اين‌گونه شاعران در همين نکته است. يعني نحوه نگاه‌ها، ديدگاه‌ها و تشخيص و تشخص‌ها؛ نه دست و پا گم کردن و با جريان آب‌ها ليز خوردن و در سمت و سوي بادها کج و راست شدن !
او تاکيد كرد: مشکل ما در تمايل نداشتن به کتاب شعر و شعرخواني، از وجود کامپيوتر، اينترنت، سي دي ، ويدئو، ماهواره و ... ناشي نيست؛ وگرنه اين چيزها در خارج هم هست و خيلي هم بيش‌تر و گسترده‌تر؛ آيا به راستي آنان نيز شعر نمي‌خوانند؟! و تيراژ کتاب، بويژه شعر، در ساير کشورها نيز به هزار جلد رسيده است؟ نه دوستان عزيز، کارمان را اين‌گونه توجيه نکنيم! واقعيت اين است که ما «سوراخ دعا را گم کرده‌ايم» و با چاپ آثار بي‌محتوا و کتاب‌هاي خالي از حرف، در زمينه شعرهاي آن‌چناني ، سهم بسيار قابل توجهي در رم دادن و گريزاندن مخاطب، داشته و داريم. بارها گفته‌ام: 99 درصد از دختران بااستعداد ايران‌زمين ، پيش از ازدواج، شاعر هستند؛ اما بعد از تشکيل خانواده، شايد فقط يک درصد از اينان شاعري را پي بگيرند و استعداد خود را بارور کنند که با کمال تاسف، از اين يک درصد هم طي سير و سلوک زمان، تنها چند چهره به نسبت شاخص، به دلايلي راه را با گذشتن از هفت خوان رستم ادامه مي‌دهند و سرانجام جوجه را که آخر پاييز مي‌شماري مي‌بيني «باد مهرگان» کار خودش را کرده است و از «ماست که برماست».
وي گفت: اگر واقعا درد سخن داريم و حرفي براي گفتن، آن هم به زبان شعر، که بسيار ساده و در عين حال پيچيده است، به يک خانه‌تکاني حسابي نياز داريم و بايد بدون رودربايستي عميقا به جان و روان شاعرانه خودمان رجوع کنيم و بدون «جوزدگي» به خويشتن خويش بازگرديم و مقتضيات و احوال زمانه را بازشناسيم.
وي گفت: بزرگ‌ترين آسيب را به شعر امروز کساني زدند که يک شبه ره صد ساله را مي‌خواستند طي کنند، بدون دارا بودن هيچ‌گونه پيش‌زمينه يا زمينه‌اي از زبان ادبي و ادبيت زبان. البته من نه تنها هيچ‌گونه دشمني با مکتب‌هاي مدرن و پست‌مدرن و ... ندارم، بلکه خودم نيز ده‌ها شعر در همين مايه‌ها گفته‌ام و چاپ کرده‌ام، اما حرف اين جاست که من هميشه بر اين باور بوده و هستم که هر مقوله‌اي، حساب و کتاب و قواعد خاص خودش را دارد و محال است بدون مطالعه ژرف در آثار گذشتگان و خواندن تاريخ، فلسفه، اسطوره‌ها و ديگر منابع ضروري براي ورز دادن و توانمند کردن ذهن و وسعت بخشيدن به اجزا و ابعاد خيال، صرفا به اعتبار اندکي کشف و شهود به جايي رسيد.
اولاد در پايان گفت: ادبيات و فرهنگ و هنر اين سرزمين با ويژگي‌ها و ارزش‌هايي که دارد، تشنه شعر است، شعري که شخصيت، ظرفيت، توانمندي، پويايي و هويت داشته باشد و از درون و حتا با زبان ايهام با مخاطب خود ارتباط برقرار كند. باري «رقصي چنين ميان ميدانم آرزوست». 
 

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است