تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


March 14, 2006 06:21 PM

دوشنبه 22 اسفند 84

 محمدرضا شالبافان:
جامعه‌ي ما اتفاقا بايد با شعر آشوب‌زده رابطه‌ي خيلي بهتري داشته باشد
مخاطب نداشتن شعر به گردن مخاطب است؛ نه شاعر

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


مهم‌ترين عامل كاهش مخاطبان شعر و ادبيات در سال‌هاي اخير، سرخوردگي آنان از انتظارهايي است كه از شعر داشتند.
محمدرضا شالبافان در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: اگر بخواهيم شعر معاصر را با شعر دهه‌هاي 40 و 50 از نظر مخاطب مقايسه كنيم، مهم‌ترين بحث به خود مخاطبان بازمي‌گردد و مخاطبان ما در دهه‌هاي 40 و 50، كاناليزه شده بودند، مخاطباني كه ذهنيت و انتظار خود را از وقايع اطراف و از ادبياتي كه مي‌خواهند بخوانند، مي‌دانستند. در آن دوره با ذهنيت‌هاي مختلفي روبه‌رو بوديم، ذهنيت چپ كه در آن زمان بسيار در جامعه و بالطبع در ادبياتمان رايج بود. ذهنيت‌هاي ايده‌آل‌گرا، آرمان‌گرا، اسلام‌گرا و ... كه جامعه دهه‌هاي 40 و 50 با آن‌ها درگير بود.
اين شاعر جوان افزود: وقتي به ادبيات كلان بعد از نيما بنگريم، يك‌سري شاعران موضعي، در برخورد با مخاطب را شاهديم. مخاطبان شعرهاي كساني مانند سياوش كسرايي و در مرحله‌اي احمد شاملو، در آن موقع كاملا واضح بودند. بعد يك‌سري افراد مي‌آيند و از ذهنيتي درباره مخاطبانشان استفاده مي‌كنند و آن را با ذهنيت خود تطبيق مي‌دهند. احمد شاملو تقريبا تا آخر عمرش ايده‌آل‌گرا ماند، همان فردي كه با ذهنيت اپوزيسيون به وقايع اطراف مي‌نگريست و گاهي اوقات ديد سياهش را در شعرش رايج مي‌كرد؛ ولي ديگر براي مخاطبانش شعر نگفت. از تجربه‌هايي كه نسبت به سليقه‌هاي مخاطبان اندوخته بود، استفاده كرد و به عنوان يك پدر جاافتاده، شعر سپيد خود را در شعرهايش بروز مي‌داد.
او يادآور شد: آن‌چه كه در اواخل عمر شاملو باعث شد شعرهايش خوانده شوند و كتاب‌هايش به فروش برسند و به‌طور متوالي چاپ شوند، يكي اسمش بود و ديگر زبان منحصر به‌فردش بود؛ به اين دليل خيلي نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم شاعر امروز خيلي راحت با پروسه مخاطب بتواند رابطه برقرار كند.
وي اتفاق‌هاي بعد از انقلاب و جنگ تحميلي را باعث به وجود آمدن فضاي سنگين و كسل‌كننده شعري كه در جنگ رواج يافت، دانست و آن‌را باعث فراري شدن مخاطب از ادبيات ذكر كرد.
شالبافان هم‌چنين گفت: بسياري از شاعراني كه به جريان شعر جنگ و پس از جنگ معتقدند، كاهش مخاطبان امروز ما را ناشي از شعر دهه 70 مي‌دانند، ولي چنين مساله‌اي را قبول ندارم. شعر دهه 70 اتفاقا زماني رخ داد كه كاهش مخاطبان ما به صورت قابل توجهي در حال رخ دادن بود و نمونه سينوسي برخورد مخاطبان ادبيات با شعر رو به افول بود. در اواسط دهه 70 يك‌سري جوان با ايده‌هايي جديد، اتفاقا براي نجات شعر معاصر پا به عرصه گذاشتند و در كنار نقاط ضعفي كه داشتند، كليت عملكردشان قابل قبول بود.
وي با اشاره به حضور رسانه‌ها و تاثيرشان در افزايش مخاطبان ادبيات در ادامه توضيح داد: اگر به سال‌هاي پيش از 57 بنگريم، احمد شاملو شاعري اپوزيسيون نسبت به نظام سلطنتي بود، مهدي اخوان ثالث هم همين‌طور. حتا ما ردپاهايي از انتقاد را در آثار فروغ فرخزاد هم مي‌بنيم؛ ولي قبل از انقلاب اين‌ها به معناي واضح كلمه به محدوديت بياني دچار نبودند. ما حضور هفتگي اخوان ثالث را در راديو و تلويزيون شاهد بوديم كه شعر خود و ديگران را مي‌خواند. كاري به نظام سلطنتي و عملكرد رسانه‌يي‌اش در آن زمان ندارم، ولي احساسم اين است اگر امروز در تلويزيون يك يا دو برنامه ادبي ثابت داريم، در بدترين زمان‌هاي ممكن آن برنامه‌ها پخش مي‌شوند. از طرف ديگر اين برنامه‌ها گرايش مشخصي براي آشتي مخاطبان با ادبيات ندارند. اگر انتظار داريم كه شعري مخاطب داشته باشد، اول بايد اين اجازه را به آن دهيم كه با مخاطبش رابطه برقرار كند و توسط مخاطبش شنيده شود؛ بله مشكل پخش و نشر هست، ولي مگر چه‌قدر كتاب توسط مخاطبان ما خريده مي‌شود.
او يادآور شد: در دهه‌هاي 40 تا 50 در عرض يك سال «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد به چاپ چهاردهم مي‌رسد، ولي اكنون همين اثر مگر چند تيراژ دارد و چند نفر از مردم ما اين كتاب را مي‌خرند. امروز كاهش سطح مطالعه مردم به‌صورت كلان رخ داده است و اين مساله چندان به ادبيات هم باز نمي‌گردد.
وي متذكر شد: الان اصولا از شعري كه توسط مخاطب شنيده نمي‌شود، نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم كه با مخاطب رابطه برقرار كند.
شالبافان با بيان اين مطلب كه نداشتن مخاطب به ضعف شاعر بازنمي‌گردد، گفت: اگر ضعف از يكي از دو طرف شاعر يا مخاطب باشد، عمده ضعف به مخاطب بازمي‌گردد؛ هر چند مخاطب مقصر اصلي و عمده نيست. مقصر اصلي، فضاي رايج در جامعه است. فضاي امروز ما، ادبيات را نمي‌خواند و كاري هم ندارد كه ادبيات درد او را مي‌گويد يا نه و با او هم‌دردي مي‌كند يا نه؛ درد مردم را گفتن در ادبيات امروز چيز مبتذلي شده است، زيرا آن‌قدر در دوراني توسط شاعراني كه امروز خود را شاعران اعتراض مي‌دانند، بد مطرح شد، كه الان مخاطب ترجيح مي‌دهد اگر دردي قرار است شنيده شود، خود بنشيند و در خلوت خود براي خودش درد دل كند؛ چرا برود از زبان شاعري كه هزار و يك بي‌دردي دارد، بشنود.
او افزود: امروز مخاطبان ما به دليل همين بدبيني به هم‌دردي‌ها و هم‌دلي‌هاي شاعران جواب نمي‌دهند. جامعه امروز ما بدون شك، جامعه‌اي آشوب‌زده است و اين جامعه بايد نسبت به شعر آشوب‌زده رابطه خيلي بهتري داشته باشد؛ شعري كه به هر دليل در جامعه امروز ما در قالب‌هاي مختلف به نام شعر متفاوت مشهور شده و شعري كه با نگرش پست‌مدرن به دنيا نگاه مي‌كند.
شالبافان بدبيني مخاطب را نسبت به شعر، دليل ديگر خوانده نشدن شعر امروز دانست و ادامه داد: بزرگ‌ترين مشكل رابطه مخاطب و ادبيات در حال حاضر به رسانه‌هايي برمي‌گردد كه نفوذ زيادي در جامعه و بويژه عوام دارند و تا زماني كه اين مشكل حل نشود، در مخيله‌ام نمي‌گنجد كه چندان تغيير اين رويه را شاهد باشيم. در جواب آن عده‌اي كه مي‌گويند شعر دهه 70 مخاطب ندارد، من مي‌گويم اگر اين شعر، هفته‌اي يا ماهي يك‌بار در تلويزيون خوانده مي‌شد، مخاطب خود را به دست نمي‌آورد؟ آيا واقعا شعر سهراب سپهري شعري است كه بايد مخاطب عام داشته باشد؛ به عقيده من چنين نيست. شعر سهراب به قول سيدحسن حسيني، شعر هندي‌وار است و به نظرم شعر او مخاطب‌پران بوده و شعري نيست كه مخاطب خاصي از جامعه ادبي عوام آن را درك كند؛ ولي آن‌قدر شعر تكرار و بازخواني شد كه ارتباط مخاطب با آن را شاهد بوديم. ولي چنين موقعيتي در اختيار هيچ‌كدام از شعرهاي نسل واقعي بعد از انقلاب - نه شاعراني كه شعر جنگ را سامان دادند و هميشه با اقبال رسانه‌ها روبه‌رو بودند - قرار نگرفت. اين شعر اگر در چنين موقعيتي قرار مي‌گرفت آن‌وقت مي‌توانيستم قضاوت كنيم كه اين واقعا در ارتباط با مخاطب مشكل داشته يا مخاطب در رابطه با شعر مشكل داشته است.


 
 
"وصله‌هاي درويشي"؛ نخستين مجموعه‌ي شعر مهدي شريفي (م. اشتاد)
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


"وصله‌هاي درويشي" عنوان مجموعه‌ي شعري نخست مهدي شريفي (م. اشتاد) است كه ازسوي انتشارات مهر جاويدان در سه‌هزار نسخه منتشر شده است.
به‌گزارش بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه، هفت مثنوي بلند (در 156 صفحه) را با عنوان‌هاي: اذان دفتر ... جام الهيه، آستان احساس ... جام خلقت، چشمه‌هاي عروج ... جام نبوت، حوالي طلوع ... جام مصطفوي، ملكوت درد ... جام مرتضوي، اقليم عطش ... جام حسيني و هجاء آسماني ... جام مهدوي، دربر مي‌گيرد.
وي اين مجموعه را به آنان كه چوپان پيامبر ذهنشان، در پرسه‌ي مستانه‌ي كوچه‌هاي نيايش مبعوث مي‌شود، تقديم كرده است.


 
 
از سال آينده،
«كتاب سال شعر جوان» انتخاب مي‌شود

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


«كتاب سال شعر جوان» انتخاب مي‌شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دفتر شعر جوان در نظر دارد تا از سال آينده، بين كتاب‌هاي منتشرشده‌ي شاعران جوان از 18 تا 30 سال، مجموعه‌ي برگزيده را انتخاب و معرفي كند.
از برنامه‌هاي جنبي اين طرح نيز، انتخاب مجموعه‌ي برگزيده‌ي شاعران فارسي‌زبان غيرايراني، انتخاب ترجمه‌ي برتر از شعر جوان جهان و متقابلا ترجمه‌ي برتر از شعر جوان ايران و هم‌چنين انتخاب بهترين كتاب درباره‌ي شعر جوان است.
به گفته‌ي محمدرضا عبدالملكيان - مديرعامل دفتر شعر جوان - سه مرحله داوري براي اين گزينش پيش‌بيني شده كه در اعمال تنوع نگاه اعمال سعي خواهد شد. او هم‌چنين گفت كه از اعضاي هيأت مديره‌ي اين دفتر - قيصر امين‌پور، فاطمه راكعي، ساعد باقري و محمدرضا محمدي نيكو - هم كساني در داوري حضور خواهند داشت كه اين به اين معنا نيست كه انتخاب، صرفا توسط اعضاي هيأت مديره‌ي اين دفتر صورت مي‌گيرد.
دفتر شعر جوان هم‌چنين 10 مجموعه‌ي شعر مستقل را از شاعران جوان، 10 مجموعه‌ي شعر جمعي را از شاعران جوان و 16 گزيده‌ي شعر جوان استان‌ها را در طول شش سال فعاليتش منتشر كرده كه هشت مجموعه شامل شعرهاي مربوط به استان‌هاي همدان، سمنان، كردستان، سيستان و بلوچستان، قزوين، گلستان، شهرستان‌هاي استان تهران و تهران براي چاپ آماده هستند.
اين دفتر هم‌چنين در آستانه‌ي عضوپذيري براي دوره‌ي يازدهم خود است كه از 15 تا 25 سال انجام مي‌شود و علاقه‌مندان براي عضويت، اطلاعات و نمونه‌هاي شعري خود را به دفتر شعر جوان (تهران، خيابان كلاهدوز، نبش خيابان نعمتي) مي‌توانند بفرستند.


 
 
به‌بهانه‌ي درگذشت «تسگايه گابر مدهين»، ملك‌الشعراي اتيوپي، در سن 69 سالگي
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


«تسگايه گابر- مدهين»، نمايش‌نامه نويس مطرحي كه ملك الشعراي اتيوپي نيز خوانده مي‌شود، در سن 69 سالگي در منهتن درگذشت. وي از سال 1998 در آمريكا زندگي مي‌كرده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از نيويورك‌تايمز، تسگايه در شهر كوهستاني بودا واقع در نزديك آمبو در ايتوپي متولد شد و به يكي از شخصيت‌هاي ادبي مشهور كشورش و نماينده‌ي بين‌المللي فرهنگ‌اش تبديل شد.
تسگايه كه بسياري وي را بزرگترين نمايش‌نامه‌نويس اتيوپيايي مي‌دانند، بيش از 30 نمايش‌نامه نوشت كه همه‌ي آنها به زبان آمهاريك، زبان رسمي اتيوپي نوشته شده است.
وي هم‌چنين بسياري از نمايشنامه‌هاي غربي را به زبان آمهاريك ترجمه كرده است كه از آن جمله مي‌توان به نمايشنامه‌هاي شكسپير، برشت و مولير اشاره كرد. ( زبان بومي‌اش «اورومينا» بود، اما به زبان آمهاريك و چندين زبان آفريقايي و زبان انگليسي تسلط كامل داشت.
او شهرت زيادي نيز در شعر سرودن داشت تا جايي كه اشعار بي شماري با موضوعاتي درباره‌ي جنگ تا صلح نوشته است.
وي با غرق كردن خود در افسانه‌هاي كشورش، به تاريخ اتيوپي به عنوان نماد غرور قاره‌ي آفريقا نگاه مي‌كرد.
تسگايه در سال 1993 گفت: براي آن‌كه آينده‌ي بهتري را براي خودمان رقم بزنيم، بايد از گذشتگانمان بياموزيم. ما نبايد آينده‌اي بر اساس نفرت بسازيم چرا كه نفرت دشمن اميد است.
آيل بكري، مدير برنامه‌هاي مطالعات آفريقايي دانشگاه كرنل در اين باره گفت: تسگايه شخصيت پيشگامي بود كه از شعر براي پيشبرد ايده‌ي اتحاد ملي در ميان تنوع جمعيت اتيوپي استفاده كرد. وي سعي مي‌كرد اين ملت را كه از طريق كودتاها، شورش‌ها و قحطي به نوعي از هم گسسته دچار شده بود، با هم متحد كند.
بكري گفت: براي او ثبات و اتحاد اتيوپي زماني امكان‌پذير بود كه انسان براي فرهنگ‌هاي مختلف احترام قايل باشد.
وي از همان كودكي شاگرد نمونه‌اي در مدرسه بود؛ تا جايي كه در سن 13 سالگي اولين نمايشنامه‌اش را نوشت كه اين نمايشنامه در مدرسه‌اش به روي صحنه رفت.
او آن‌گاه با گرفتن بورس تحصيلي به مدرسه‌ي حقوق بلك استون در شيكاگو رفت و در سال 1959 از آنجا فارغ‌التحصيل شد. اما در سال 1960 به مطالعه‌ي تئاتر تجربي در مركز تئاتر رويال در لندن و مركز كمدي پاريس پرداخت. از سال 1961 تا 1971 به سمت مديريت هنري تئاتر ملي اتيوپي در آمد و در اواخر دهه‌ي 1970 مركز تئاتر دانشگاه آديس‌آبابا كه بزرگترين مركز تئاتر اتيوپي است را راه اندازي كرد.
در سال 1964 نمايشنامه oda oak oracle را كه يك افسانه‌ي اتيوپيايي است را به زبان انگليسي نوشت. اين نمايش در انگليس و آمريكا و چندين كشور ديگر به روي صحنه رفت.
يك دهه بعد نوشته‌هايش از سوي نيروي نظامي جانتا اتيوپي ممنوع الچاپ و خودش نيز دستگير شد.
طي سال‌ها ساير رژيم‌ها نمايش آثار تسگايه را ممنوع كردند تا جايي كه در دوره‌هاي مختلف 18 اثر از 33 نمايشنامه‌هايش مجوز نمايش نگرفتند. با اين وجود آثارش در اتيوپي و كشورهاي خارجي از ارزش زيادي برخوردار بودند. تسگايه با انجام سفرهاي گوناگون به ترويج فرهنگ باستاني مدرن اتيوپي پرداخت.
در سال 1998 تسگايه مجبور شد اتيوپي را براي درمان بيماري كليه‌اش ترك كند.
وي به رغم اينكه از بيماري رنج مي‌برد اما تا لحظه‌ي مرگش هم چنان فعال بود.
در سال 2002، اتحاديه‌ي آفريقايي تازه تشكيل شده يكي از اشعارش را به‌عنوان شعار خود انتخاب كرد.


 
 
شب شعر «رشك قمر» در منقبت حضرت ابوالفضل (ع) برگزار مي‌شود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


شب شعري در منقبت حضرت ابوالفضل (ع) با عنوان «رشك قمر» برگزار مي‌شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، موسسه فرهنگي مطالعاتي شمس‌الشموس كه توسط دانشجويان و فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌هاي تهران اداره مي‌شود، پس از برگزاري شب شعر «صبر در حيرت» در منقبت حضرت زينب (س) و هفت برنامه از سلسله همايش‌هاي «با افلاكيان خاك‌نشين»، در تجليل از مقام معنوي بزرگان عرصه عرفان و معرفت، به برگزاري اين شب شعر اقدام كرده است.
شب شعر«رشك قمر» در روز يك‌شنبه 21 اسفندماه جاري در تالار فردوسي دانشگاه تهران و از ساعت 15 برگزار خواهد شد.


 
 
ترجمه‌ي گزيده‌اي از شعرهاي «سهراب سپهري» در آمريكا توزيع مي‌شود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


ترجمه گزيده‌اي از شعرهاي سهراب سپهري در آمريكا توزيع مي‌شود.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين گزيده با ترجمه علي سيدجوادي - مترجم و پژوهشگر ايراني مقيم آمريكا -، توسط انتشارات ويدا در اين كشور توزيع خواهد شد.
سيدجوادي كه گزيده‌اي از شعرهاي فروغ فرخزاد را با عنوان تولدي ديگر (Another Birth) در دهه 90 ميلادي در آمريكا ترجمه و توسط يك ناشر آمريكايي منتشر كرده بود، متن دوزبانه فارسي - انگليسي كتاب را نيز در ايران منتشر مي‌كند.
هم‌چنين ترجمه و انتشار مجموعه آثار استيون كينگ - نويسنده معاصر آمريكايي - با هم‌كاري يك گروه ترجمه و انتشار داستان كوتاه «برف» با ترجمه محمد قاسم‌زاده كه براساس يك افسانه ژاپني نوشته شده، از ديگر كتاب‌هاي مؤسسه انتشاراتي يادشده هستند.
«گفته‌ها»ي ابراهيم گلستان نيز تا نمايشگاه كتاب سال آينده عرضه مي‌شود.


 
 
بهزاد خواجات:
مخاطب داشتن، محق بودن شعر را تعيين نمي‌كند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


ممكن است شعري مخاطبان اندك يا مخاطبان بسياري داشته باشد، اما اين بر محق بودن هيچ‌كدام دليل نيست.
بهزاد خواجات در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: ممكن است شعري كه چهار خواننده دارد، موفق‌تر از شعري باشد كه هزار خواننده دارد. در داستان و شعر ما تاريخ ثابت كرده است كه هميشه پر فروش‌ترين‌ها، بهترين‌ها نبوده‌اند.
وي افزود: شعر امروز به همان جايي مي‌رود كه زندگي مي‌رود؛ ‌زندگي پيش مي‌رود و مظاهرش را عوض مي‌كند و هر چه به زندگي چسبيده، عوض مي‌شود. انسان به‌طور كلي، آرمان‌هاي كلان خود را در طول دوره‌ها حفظ مي‌كند، اما سعي مي‌كند مظاهر زندگي‌اش را عوض كند؛ به همين دليل شعر نو با توجه به اتفاق‌هايي كه در عرصه ظهورش مي‌افتد، طبيعي است كه تغيير يابد.
سراينده مجموعه شعر «جمهور»، با اعتقاد بر اين‌كه شعر هنر عوام نيست، تصريح كرد: اگر اين پيش‌فرض را برداريم كه شعر هنر عوام نيست، مساله حل خواهد شد. در همه هنرهاي ديگر از نقاشي و سينما و .. فرض را بر اين مي‌دانيم كسي بايد در اين زمينه‌ها تخصص داشته باشد كه آن‌ها را پي‌گيري كند يا بخواند. جهان مدرن در كل اين‌گونه است؛ نه فقط هنر، بلكه همه علوم ديگر دستخوش اين ريز شدن‌ها، شده‌اند. اين اتفاق در شعر هم افتاده است.
وي متذكر شد: وقتي مي‌گوييم مخاطب، با پيش‌فرضي اشتباه،‌ دايره‌اي بزرگ رسم مي‌كنيم و فكر مي‌كنيم هر كس سواد خواندن فارسي دارد، مي‌تواند مخاطب شعر قرار گيرد، ولي اين تصور اشتباه است؛ ‌زيرا خود شعر جريان‌هاي متفاوتي دارد. اينك در غرب در زمينه فلسفه، ‌كسي هايدگر درس مي‌دهد، كسي ديگر فلسفه رنسانس را تدريس مي‌كند، البته نمي‌گويم كه اين اتفاق در شعر بيفتد؛ اما دليلي ندارد كسي كه شعر حافظ را مي‌خواند و مي‌فهمد، شعر نو را هم بفهمد يا از آن لذت ببرد.
خواجات يادآور شد: در شعر نو، مسائل آن‌قدر تخصصي شده كه كسي كه شاملو را مي‌فهمد، دليلي ندارد شعر دهه‌هاي بعد را هم بفهمد؛ شايد آن آدم در عرصه انديشه متوقف شده باشد.
اين شاعر در بحث مخاطب نداشتن شعر، اين موضوع را كه بايد ابتدا دانست مخاطب چه كسي است، مهم ذكر كرده و توضيح داد: منظور از مخاطب، جمع بسيار وسيعي است. همان‌طور كه در جامعه شعرخوان سليقه‌هاي متفاوتي را براي خوانش داريم،‌ در جامعه شاعر هم ناچاريم همين سليقه‌ها و نحله‌ها را داشته باشيم.


 


نيره توكلي و چند كتاب تازه؛
«مجموعه‌ي داستان‌هاي فمينيستي» منتشر مي‌شود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


«مجموعه‌ي داستان‌هاي فمينيستي» با گرد‌آوري و ترجمه‌ي نيره توكلي منتشر مي‌شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه، 10 داستان از 10 نويسنده‌ي فمينيست را از كشورهاي انگليس، آمريكا و كانادا دربر مي‌گيرد كه ويرجينيا وولف، مارگارت اتوود و كاترين او. فلانري (كيت شوپن) از اين جمله‌اند.
توكلي هم‌چنين دو كتاب را در نشر ني زير چاپ دارد: «نقل قول‌هاي كليدي در جامعه‌شناسي» (ترجمه) و «هويت جنسيتي همسران و خشونت با زنان در خانواده»؛ كه دومي رساله‌ي دكتراي جامعه‌شناسي او در سال 82 است.
توكلي كه سابقه‌ي 10 سال تدريس و مشخصا دو سال تدريس «جامعه‌شناسي ادبيات» را دارد، هم‌چنين تصميم دارد تا مباحث تدريسش در اين زمينه، گرد‌آوري و منتشر كند.
«توليد اجتماعي هنر» او نيز توسط نشر آگاه تجديد چاپ خواهد شد. چاپ نخست اين كتاب در دهه‌ي 60 ازسوي نشر مركز منتشر شده است.
ترجمه‌ي «سوسك كافكا»، ‌نوشته‌ي رضا اردوباديان - استاد دانشگاه در آمريكا - و مجموعه‌ي داستان‌هاي طنز «دوشس و جواهرفروش» (گرد‌آوري و ترجمه) از جمله آثار منتشرشده‌ي نيره توكلي هستند.


 
 
داريوش معمار:
شعرخوان‌هاي‌مان كم نشده‌اند
شعر نو، مدرن و حتا شعر زبان، اين‌روزها سخت پرطرفدارند

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


بايد قبول کنيم که عميق‌ترين هنر مدرن ما، امروز باز هم همان شعر است؛ تنها هنري که امروز طرفداران و خوانندگانش کم‌تر از آن به عنوان يک رسانه انتظار دارند و بيش‌تر در بستر هنر، به ساختن و پرداختن به آن سعي مي‌کنند.
داريوش معمار - شاعر - با بيان اين مطلب در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، يادآور شد: شايد بهتر باشد اول تکليف خود را روشن کنيم. شعر آيا يک کالاست که ما از آن ايجاد صحنه‌ي عرضه و تقاضا را انتظار داشته باشيم؛ يا اصولاً هنر کالاست؟ به‌نظرم، هنر کالا نيست، اين نبودنش هم البته نه از قابل عرضه نبودن، بلکه از هنر بودن آن برمي‌آيد.
وي با اعتقاد بر اين‌كه هنر توليد نمي‌شود، در ادامه توضيح داد: هنر به اين دليل كه تعريف نمي‌شود، توليد نمي‌شود. چيزي که آن را نتوان تعريف کرد و از آن شناخت مشخصي به مصرف‌کننده ارايه داد، قابل عرضه و مصرف نيست و چيزي که عرضه و مصرف نشود، توليد هم نمي شود. پس اثر هنري چگونه شکل مي‌گيرد؟ شايد بتوان گفت اثر هنري ساخته مي‌شود. ساخته شدن همان‌طور که مي‌دانيد، لزوماً به‌معناي توليد شدن نيست؛ آن‌طور که انسان ساخته مي‌شود، شکل مي‌گيرد.
اين شاعر جوان در ادامه همين بحث افزود: معناي توليد مثل در انسان، توليد شدن نيست؛ چون انسان قابل عرضه به مثابه کالا نيست. اما حيوان توليد مي‌شود، چون قابل عرضه است. حالا از خود مي‌پرسيم چيزي که قابل توليد وعرضه نيست، چرا قيمت دارد؟ بعد به اين جواب مي رسيم که در اصل آن‌چه که ما مثلاً بابت يک کتاب شعر مي‌پردازيم، قيمت آن نيست؛ چون ما چيزي را مي‌توانيم قيمت‌گذاري کنيم که آن‌را بتوان مصرف کرد؛ درصورتي‌که يک شعر خوب هميشه در حال دوباره شدن است و به همين دليل، هيچ‌وقت مصرف نمي‌شود.
وي معتقد است: آن‌چه پشت جلد يک کتاب شعر با عنوان قيمت ثبت مي‌شود، قيمت شعر نيست، بلکه قيمت چاپ و کاغذ است. درباره اين‌كه گفته مي‌شود شعر امروز اقبال ندارد، بر طبق شناخت از تشکل‌ها، انجمن‌ها و نشست‌هاي شعري که در سراسر ايران برگزار مي‌شود، مي‌گويم شعر نو، مدرن و حتا شعر زبان، اين روزها سخت پرطرفدارند، حتا بيش از شعر کلاسيک و همين‌طور هنر مدرن؛ اما اين وسيله، يعني کاغذ است که امروز اعتبار گذشته را ندارد.
معمار با بيان اين ‌مطلب كه شعر امروز مخاطب خود را دارد، تصريح كرد: سري به اينترنت بزنيد؛ خب اگر شعر معاصر اقبال عمومي ندارد، پس مخاطب اين همه گفت‌وگو و مقاله‌اي که نوشته مي‌شود و از طرف خبرنگاران سايت‌ها و خبرگزاري‌ها انجام مي‌شود، کجاست؟ اين همه وبلاگ ادبي، با اين همه شعر نو از کجا آمده؟ فکر مي‌کنم بايد دقيق‌تر نگاه کنيم.
وي در عين حال افزود: بله، تيراژ کتاب - يعني کاغذي که در دهه‌هاي قبل به دليل نبود تنوع رسانه‌يي، مهم‌ترين رسانه بوده - خصوصاً در مورد شعر، با توجه به نحوه ساخته شدن و در دسترس قرار گرفتنش، پايين آمده است؛ اما شعرخوان‌هاي ما کم نشده‌اند. قبلاً تيراژ کتاب‌ها مثلاً 50 ‌هزار نسخه بود، امروز شده هزار نسخه. در عوض بيش از 50 هزار وبلاگ و بيش از هزار سايت ادبي کوچک و بزرگ ساخته شده که هر کدام در ماه چندين‌هزار بازديدکننده دارند؛ پس روش‌ها عوض شده‌اند.
سراينده‌ي «مريم بنت سعيد» ادامه داد: با اين اوصاف، شعر و هنر اتفاقاً به خودش نزديک‌تر شده است. در ضمن به اين نکته هم بايد اشاره کنم كه شعر کلاسيک هم خوانده‌ مي‌شود. خب شعر کلاسيک چندصد سال به‌دليل نبود هيچ امکان رسانه‌يي و نبود هنرهايي مانند نمايش و نقاشي و حتا موسيقي - که مي‌دانيد در اين‌جا حکم مسخرگي و بي‌اعتباري داشته -، در آن دوران، سخت به طبقه اشراف وابسته بود. تنها شعر به‌عنوان هنري نسبتاً مردمي، حکم رسانه را به‌عهده داشته است.
وي گفت: همين يکه بودن شعر باعث شده، شعر کلاسيک بخصوص غزل، ريشه‌هاي عميقي در فرهنگ مردم ما داشته باشد. اما از سوي ديگر، در بسياري از مواقع، اين وظيفه‌ي رسانه بودن، شعر را از هنر دور کرده، چون رسانه‌ها بر پايه‌ي ارزش‌ها عمل مي‌کنند و هنري که به تبليغ ارزش و عرف خاصي مقيد باشد، نمي‌تواند بالنده شود.
معمار وضعيت شعر نو را با شعر كلاسيك متفاوت دانست و اظهار داشت: شعر نو از بدو شکل‌گيري تا امروز، تا آن‌جا که توانسته، از زير بار اين رسانه بودن و مقيد بودن شانه خالي کرده و به ذات هنر نزديک شده است. ازسويي، ظهور هنر سينما و برداشته شدن قيد و بندها و ممنوعيت هنرهاي ديگري که آمادگي رسانه شدن را داشته‌اند و برعهده گرفتن وظيفه تبليغ ارزش‌هاي عرفي توسط اين هنرها - بخصوص طي چند سال اخير - به‌نوعي باعث شده اين احساس به‌وجود بيايد که شعر يعني همان رسانه آييني، به بحران دچار است؛ درصورتي‌که اين‌طور نيست. شعر، جلوتر از داستان، سينما، نمايش، موسيقي و تئاتر، عليه رسانه بودن شوريده و با غلبه کردن بر رسانه، به خودش نزديک شده است.
وي درباره مقصد شعر امروز و آينده آن معتقد است: شعر امروز به همان ناکجايي که همه اصرار دارند، مي‌رود. اما ناکجا کجاست؟ جايي ديگر است که مفهوم بودن خود را از نرسيدن و همواره در راه بودن و رفتن کسب مي‌کند، و شاعران امروز مسافران اين ناکجا هستند؛ روندگاني که تنها به رفتن فکر مي‌کنند. اگر منصفانه نگاه کنيم، شاعران شعر نو در اين مملکت، پيش‌گامان درک زندگي مدرن و شکستن قالب‌ها و حصارهاي زندگي اين‌جايي بوده و هستند كه اين تهور و نترسي، بنا به سنت عرف و عادت که هميشه در جبهه مبارزه با تغير است، هرچند مهجور و تنهاست، اما بي‌شک ماندگار و هميشه در راه بودن است.
معمار در پايان گفت: وضعيت مخاطب شعر در تمام دنيا به ركود دچار است، به اين دليل که شعر امروز دنيا، بيش و پيش از تمام هنرهاي ديگر از کالا و مصرف شدن و رسانه بودن تن برتابيده و سعي کرده است تا به ذات هنر نزديک شود، و البته شعر امروز ايران هم از اين قاعده مستثنا نيست.


 
 
مجموعه‌اي از شعرهاي «پروين اعتصامي» به انگليسي ترجمه مي‌شود
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


مجموعه‌اي از شعرهاي پروين اعتصامي به‌زبان انگليسي ترجمه و منتشر مي‌شود.
به‌گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مهدي افشار تاكنون 20 قطعه از شعرهاي اعتصامي را ترجمه كرده كه درنظر دارد 50 قطعه شعر ترجمه‌شده‌ي او را با رويكرد اخلاقي و اندرزگونه در كتابي منتشر ‌كند.
او معتقد است: پروين اعتصامي زبان راحتي دارد و گوهر زباني و انديشه‌ي او به‌راحتي قابل انتقال و براي خارجي‌ها هم قابل درك است؛ اما مشكل در ترجمه‌ي آثار او، پيدا كردن رايم و ريتم يا همان وزن و قافيه است.
افشار هم‌چنين با اشاره به شعرهاي پروين درباره‌ي مظلومان، يتيم و شعرهاي بعضا اعتراضي و سياسي او گفت كه در ترجمه‌اش، شعرهايي را كه مشخصا رويكرد اخلاقي و اندرزي داشته‌اند، درنظر گرفته است.
وي هم‌چنين اشاره كرد كه تاكنون ترجمه‌اي از شعرهاي پروين اعتصامي نديده است و اين موضوع را هم ياد‌آور شد كه مترجمان ما كمتر به ترجمه‌ي فارسي به ديگر زبان‌ها پرداخته‌اند و تعداد كساني كه در اين زمينه كار كرده‌اند، خيلي اندك است.
ترجمه‌ي مهدي افشار از شعرهاي پروين اعتصامي به احتمال زياد ازسوي انتشارات دبير منتشر خواهد شد.
او پيش از اين، مجموعه‌ي شعرهايي از سهراب سپهري و فريدون مشيري را ترجمه كرده و هم‌چنين ترجمه‌ي «بازتاب نفس صبح‌دمان» مشيري را در دست دارد.


 
 
صدام در زندان مي‌نويسد وشعر مي‌سرايد!
يادداشت‌هايي از صدام با 25 بيت شعر درسلولش پيدا شد

سرويس: بين‌الملل - منطقه‌يي
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: بين‌الملل - منطقه‌يي


هم‌زمان با برگزاري شانزدهمين جلسه‌ي دادگاه محاكمه‌ي صدام در رابطه با كشتار مردم روستاي الدجيل اعلام شد، يادداشت‌هايي از صدام كه حاوي 25 بيت شعر است، در سلولش پيدا شده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به نقل از پايگاه اينترنتي ايلاف، صدام حسين، رييس‌ جمهور عراق از تاريخ 30 اكتبر گذشته يعني 11 روز بعد از شروع جلسات محاكمه‌اش نوشتن اين يادداشت‌ها را آغاز كرده است. گفته مي‌شود هر بخش از اين يادداشت‌ها با قصايد شعري همراه است و صدام دلايل خودداري‌اش از پاسخگويي به سوالات قاضي پرونده، درباره‌ي اسم، فاميل، شغل و محل خدمتش را توضيح مي‌دهد.
رييس‌ جمهور سابق عراق در ابيات خود به اقداماتي كه عراقي‌ها براي ايجاد موسسات دولتي پرداخته‌اند، اشاره كرده و آورده است: اشغالگران و يهوديان براي جنگيدن و محاكمه‌ي كساني كه عراق را با عظمت ايجاد كردند، به اين كشور آمدند.
صدام نوشتن يادداشت‌هايش را در بازداشتگاه "كروير" در نزديكي فرودگاه بين‌المللي بغداد با نوشتن آياتي از قرآن شروع كرده است. هدف از نوشتن اين يادداشت‌ها رساندن پيام به طرفداران عنوان شده و با امضاي فرمانده‌ي كل نيروهاي مسلح به پايان رسيده است.
رييس جمهور مخلوع عراق در نوشته‌هايش آورده است: اشغالگران هر روز با كينه‌توزي، انتقام‌جويي و در حمايت از صهيونيست‌ها، عراقي‌ها را مي‌كشند.
وي از جعفر الموسوي، دادستان كل دادگاه انتقاد كرده و او را قاطر خوانده است.
صدام نوشته كه اگر چه زنداني است، اما روحش آزاد است.


 


علي باباچاهي:
فلسفه‌ي متأخر غرب، ادبيات و شعر ايران را به انحراف نمي‌كشاند
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


علي‌باباچاهي مطالعه كتاب‌هاي فلاسفه متقدم و متاخر غرب را به شاعران جوان توصيه كرد.
اين شاعر و پژوهشگر ادبي همچنين در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، درباره كتاب ” گزاره‌هايي در ادبيات معاصر ايران“ نوشته دكتر علي تسليمي را كه درباره شعر معاصر ايران است، اظهار كرد: ” گزاره‌هايي در ادبيات معاصر ايران“ بدون غرض‌ورزي و با ذكر نمونه جريان‌هاي شعر دهه 70 را بررسي كرده و بر شعر پست‌مدرن (به تعريف نگارنده) توقف كرده است.
باباچاهي با اشاره به درخور تامل بودن اين كتاب، مطالعه آن را به علاقه‌مندان ادبيات معاصر بويژه دانشجويان توصيه كرد.
شاعر ” رفته بودم به صيد نهنگ “ كتاب ديگري را با نام ” رابطه ميان ايده پسامدرن و عدم تعين“، تاليف احمد تابعي، نيز شايان توجه دانست و گفت: اين كتاب به زبان ساده به جمع‌بندي مباحث فلسفي درباره مولفه پست‌مدرنيسم پرداخته و با همان زبان ساده، فراز و فرودهاي اين مقوله را شرح داده است. اين ويژگي‌ها به كساني كه ترديد دارند به مطالعه اين مقوله‌ها بپردازند يا نه، مي‌تواند كمك كند و باعث مي‌شود به تصور روشن‌تري از اين مقوله‌ها برسند.
وي ” فلسفه هنر هايدگر “ را كتاب مفيد ديگري در اين زمينه عنوان كرد و افزود: اين كتاب را كه با ترجمه امير مازيار در سال 84 براي اولين بار منتشر شده، همين اواخر خواندم. اگرچه عده‌اي از روشن‌فكران خودمان خواندن فلسفه‌ معاصر غرب را تحريم كرده‌اند و معتقدند متن‌هاي فلسفي متاخر، ادبيات و شعر را به انحراف مي‌كشاند؛ به اعتقاد من اين‌گونه نيست و فرهنگ بشري همان‌طور كه از نامش پيداست، به همه تعلق دارد و لازم است ما ـ البته با نگاه انتقادي ـ به اين متن‌ها نزديك شويم.
اين منتقد با تاكيد بر اين كه هر قدر درباره هايدگر و فلاسفه غربي متقدم و متاخر كتاب ترجمه و چاپ شود باز هم كم است، به كتاب ” روشنفكري“ تاليف بابك احمدي اشاره كرد و گفت: اين كتاب نيز تعريف‌هاي مختلفي از ديدگاه‌هاي متفاوت درباره روشن‌فكري و روشن‌فكر ارايه داده است و جالب اين است كه علاوه بر تعريف‌هاي كلاسيك از روشن‌فكري، تعريف‌هاي جديدتري كه بر ديدگاه فوكو ناظر است، مطرح كرده است.



 

IranPoetry.com//©2004-2008 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است