تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول

 

February 21, 2006 11:51 PM

سه شنبه 2 اسفند ماه 84

مراسم بزرگ‌داشت ديگري براي "م. آزاد" در خانه‌ي شاعران برگزار مي‌شود
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


مراسم بزرگ‌داشت محمود مشرف تهراني (م. آزاد) ازسوي خانه‌ي شاعران ايران برگزار مي‌شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين برنامه كه ساعت 16 روز پنج‌شنبه يازدهم اسفندماه برگزار مي‌شود، عبدالعلي دستغيب، مرتضي اخوان كاخي، مشفق كاشاني و محمود سجادي سخنراني خواهند كرد.
پخش فيلمي از زندگي اين شاعر معاصر فقيد، ساخته‌ي محمدرضا محمدي نيكو و هم‌چنين شعرخواني، از ديگر بخش‌هاي اين مراسم است.
پس از مراسم خانه هنرمندان ايران در نخستين روزهاي پس از درگذشت، مراسم يادبود ديگري نيز ساعت 17 روز چهارشنبه سوم اسفندماه در گروه شعر معاصر براي م. آزاد برقرار مي‌شود كه با سخنراني كاميار عابدي، محمود معتقدي، بنفشه حجازي و اسماعيل جنتي هم‌راه خواهد بود.
م. آزاد 29 دي‌ماه امسال در سن 72 سالگي به‌علت پيش‌رفت سرطان روده، پس از تحمل رنج يك دوره بيماري، درگذشت و دوم بهمن‌ماه در امام‌زاده طاهر كرج به خاك سپرده شد.
«ديار شب»، «آيينه‌ها تهي است»، «قصيد‌ه‌ي بلند باد»، «با من طلوع كن»، «گل باغ آشنايي»، و «بايد عاشق شد و رفت» ازجمله آثار منتشر شده او هستند.
وي هم‌چنين حدود 50 جلد كتاب در زمينه‌ي ادبيات كودكان و نوجوانان تاليف كرده است و در سال‌هاي پاياني عمرش، بازنويسي شاهنامه براي كودكان و نوجوانان را در دست داشت كه چند جلد از اين مجموعه منتشر شد.


 
 
«شهادت دوربين مداربسته» و «بيرون قاب قدم بزنيم»،
مهرنوش قربانعلي دو مجموعه‌ي شعر جديد منتشر مي‌كند

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


مهرنوش قربانعلي دو مجموعه‌ي شعر «شهادت دوربين مداربسته» و «بيرون قاب قدم بزنيم» را براي آماده انتشار كرده است.
به‌گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين دو كتاب هنوز به ناشر سپرده نشده‌اند، اما احتمالا ازسوي نشر بازتاب نگار به‌چاپ خواهند رسيد.
قربانعلي كه آخرين مجموعه‌اش با عنوان «تبصره» در نمايشگاه كتاب سال گذشته عرضه شد، معتقد است، اين مجموعه نقطه عطف و گذاري در كارنامه شعري‌اش است و با دو مجموعه بعدي، دوره ديگري را آغاز كرده است.
به گفته او، پرداختن به بافت اجتماعي، تاريخي، مذهبي و آييني ايران و به مسائلي كه نقطه اشتراك حافظه تاريخي مردم را تشكيل مي‌دهند و نيز بازانديشي اين مسائل در شعر، از جمله اين تغييرها است.
او سرودن مجموعه شعر ديگري را نيز آغاز كرده است كه ترجيح مي‌دهد فعلا درباره آن صحبت نكند.
پيش ازاين، قربانعلي مجموعه‌هاي «در ناتمامي خود»، « راه به حافظه جهان» و «چشم‌انداز شعر معاصر ايران» (به شيوه گفت‌وگو با 14 نفر از منتقدان) را منتشر كرده است.


 
 
در سي‌ودومين سالگشت اعدام ازسوي رژيم پهلوي،
برخي مجموعه‌هاي شعر خسرو گلسرخي تجديد چاپ مي‌شوند

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


با پايان يافتن چاپ برخي از مجموعه‌هاي شعرهاي خسرو گلسرخي، تعدادي از اين عنوان‌ها براي تجديد چاپ آماده مي‌شوند.
به‌گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، چاپ پنجم مجموعه «اي سرزمين من» اين شاعر در حال حاضر رو به اتمام است كه ازسوي انتشارات نگاه براي چاپ ششم آماده مي‌شود.
هم‌چنين نشر فرهنگ كاوش نيز كه دو عنوان از كتاب‌هاي گلسرخي را منتشر كرده بود، تجديد چاپ آن‌ها را در برنامه كاري خود دارد كه البته اين امر را به وضعيت بازار نشر و درخواست براي مجموعه شعر منوط مي‌داند.
«‌دستي ميان دشنه و دل» و «پرنده خيس» عنوان‌هاي اين آثار هستند كه چاپ نخست مجموعه دوم تمام شده است.
«گزينه اشعار» اين شاعر به انتخاب مجيد روشنگر كه در سال 52 يك‌بار منتشر شده و نيز مجموعه مقاله‌هاي گلسرخي درباره هنر و ادبيات با عنوان «بيشه بيدار» نيز كه يك‌بار قبل از انقلاب و بار دوم در سال 66 تجديد چاپ شده‌ است، نيز از ديگر آثار او هستند كه در حل حاضر، ناشر براي تجديد چاپ آن‌ها قصد ندارد.
خسرو گلسرخي - شاعر و منتقد ادبي - در دوم بهمن‌ماه سال ‌1322 در رشت به دنيا آمد. در سال ‌1346 به تهران آمد و در زمستان سال ‌1352 در محكمه‌ي نظامي رژيم پهلوي محاكمه شد. او در دفاعيات خود در اين دادگاه گفت: من در دادگاهي كه نه قانوني بودن و نه صلاحيت آن را قبول دارم، از خود دفاع نمي‌كنم.
وي سرانجام در سحرگاه ‌29 بهمن ‌1352 اعدام شد.


 
 
شب شعر و مسابقه‌ي عکس عاشورايي در يزد برگزار شد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - يزد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


براي بزرگ‌داشت قيام خونين عاشورايي حسيني، شب شعر عاشورايي به‌همت حوزه هنري استان يزد برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا در يزد، در اين شب شعر كه در جوار مزار سومين شهيد محراب در حسينيه شهيد صدوقي يزد برگزار شد، حجت‌الاسلام والمسلمين صدوقي - نماينده ولي فقيه و امام جمعه يزد -، حجت‌الاسلام معزالديني و جمعي از شاعران ازجمله حميد سبزواري و عباس براتي‌پور حضور داشتند.
در اين محفل ادبي، شاعران شعرها و سروده‌هاي خود را درباره عاشورا، قيام کربلاي حسيني و محرم خواندند. در ادامه محمود ملک‌ثابت - مدير حوزه هنري استان يزد - شعر عاشورايي خود را خواند.
در پايان اين مراسم، به برگزديدگان شرکت‌کننده در مسابقه عکس عاشورايي، يادواره استاد محمود مشروطه، جايزه‌هايي به رسم يادبود اهدا شد.
اين مسابقه سال گذشته به‌همت حوزه هنري استان برپا شده بود که 300 نفر از عکاسان يزدي به ثبت لحظه‌هاي پرشور و معنوي اين حماسه عظيم پرداختند.
از بين آثار رسيده به اين مرکز، هيات داوران، هشت اثر را به‌عنوان اثر برگزيده و 22 اثر را به‌عنوان آثار منتخب برگزيدند.
محسن اکرمي و فاطمه زارع برگزيده دوم و سوم در بخش «کودک و محرم»، سعيد آبرود و سحر پاکزاد، برگزيده دوم و سوم در بخش «سينه‌زني»، ابوالقاسم ابوترابي و مهناز صالحي برگزيده دوم و سوم در بخش «نخل‌برداري»، فيروزه شفيع نادري و مهديه‌السادات موسوي برگزيده دوم و سوم در بخش «نمادين» اعلام شدند.
در بخش «تعزيه» نيز هيچ اثري به‌عنوان اثر برگزيده شناخته نشد.
هم‌چنين هيات داوران هيچ اثري را به‌عنوان برگزيده اول انتخاب نکردند.
هم‌چنين شب شعر عاشورايي بزرگ‌داشت سومين شهيد محراب، سرداران و چهار هزار شهيد استان يزد در مرکز آموزشي آيت‌الله خاتمي يزد برگزار شد.
در اين مراسم که به‌مناسبت کنگره سومين شهيد محراب، سرداران و چهار هزار شهيد استان يزد برگزار شد، بيش از 20 شاعر از استان يزد حضور داشتند و سروده‌هاي خود را در رابطه با مقام شهيد و شهادت خواندند.
در اين مراسم، سرهنگ پاسدار علي هژبري - مسؤول ستاد اجرايي کنگره شهيدان استان - از مقام شامخ شهيدان تجليل کرد و گفت: شهيدان براي ما هميشه زنده و جاودان هستند و ما بايد از ادامه‌دهندگان راه آن‌ها باشيم.


 
 
هم‌زمان با سال‌روز درگذشت آندره ژيد،
خالق «مائده‌هاي زميني» شاعرانه‌ترين دوره‌ي زندگي‌اش را در شرق سپري كرد

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


امروز 19 فوريه سال‌روز درگذشت آندره ژيد - يكي از نويسندگان بزرگ معاصر فرانسه - است. او متولد 22 نوامبر سال 1869 در پاريس است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ماده و هسته كتاب‌هاي اين نويسنده، نگراني و تشويش و يا بالاتر از آن هيجان روح و انقلاب خاطر است، زيرا مولف، روحي طوفاني و احساساتي رقيق دارد، به‌همين جهت قهرمان‌هاي داستان‌هاي او هم‌واره به اضطراب و تشويش دچارند و گرفتار هيجان و انقلاب‌اند؛‌ گاهي اشك مي‌ريزند، زماني آشفته و پريشان‌حال مي‌گريند و اوقاتي هم از شدت تاثر منقلب مي‌شوند و صدا در گلويشان خفه مي‌شود.
فكر اين نويسنده در اطراف انسان و انسانيت و مردم دور مي‌زند.
پدر ژيد از مردم كوهستان‌هاي مركزي فرانسه و مادرش از يك خانواده‌ صنعت‌گر و بازرگان «فرماندي» در شمال فرانسه بود كه خود اين دوگانگي خانوادگي را از علل اصلي تناقض در خصوصيت‌هاي روحي‌اش مي‌داند.
نخستين كتاب اين نويسنده - «دخترهاي آندره والتر» - بيان‌گر مبارزه آدمي با شهوت است. «ژيد» اميد داشت كه با چاپ اين كتاب بتواند موافقت دختر خاله‌اش را براي ازدواج كسب كند، اما به‌زودي نااميد شد و پس از انتشار اين كتاب، انديشه سفر در سرش پيدا شد و به شرق ره‌سپار شد.
شاعرانه‌ترين دوره زندگي ژيد در شرق سپري شد، گرچه در اين دوره به بيماري سل مبتلا شد، اما اين بيماري به‌ظاهر كشنده، شاه‌كاري هم‌چون «مائده‌هاي زميني» را پديد آورد.
خود وي در اين‌باره اظهار داشته است: «مائده‌هاي زميني» من ميوه سل من بود و آن دوره بزرگ‌ترين دوره شور و التهاب من.
ژيد پس از بهبودي به پاريس بازگشت، اما اندكي بعد شوق ديدار آفريقا او را به آن ديار روانه كرد. در اكتبر 1895 ژيد با «مادلن روندو» - دختر خاله‌اش - ازدواج كرد. زندگي زناشويي ژيد كه محور زندگي و آثار اوست، 44 سال دوام يافت و در سال 1939 با مرگ مادلن پايان يافت.
«درتنگ»، «پرومته»، «سكه سازان»، «سفر به كنگو»، «بازگشت از چاد»، «اگر دانه نميرد»، «روستايي» و «مائده‌هاي تازه» نيز از ديگر آثار اوست.
هم‌چنين ژيد به ترجمه آثاري از شكسپير، والت ويتمن، پوشكين، و تاگور پرداخته است.
درباره تاثيرپذيري آندره ژيد بايد گفت كه وي از هر چيزي تاثير مي‌پذيرفت. از هر چيزي كه مي‌خواند يا مي‌ديد، متاثر مي‌شد و هر شك يا هر اميدي در وجود او بي‌درنگ عكس‌العملي بر مي‌انگيخت و اين عكس‌العمل در درونش ادامه مي‌يافت.
وي پيوسته با اوهام خود و حقايق روزانه دست به گريبان بود. با وجود نقاب‌هاي كه بر بي‌آزرمي خويش مي‌زد، موجودي متهور و با اين‌همه ترسو بود كه مي‌خواست آزاد باشد و با وجود اين مدام در زنجير بود. مي‌خواست بداخلاق باشد و با وجود اين دست‌خوش وسواس‌هايي بود. مي‌خواست وقيح باشد و با وجود اين سنگين و موقر بود؛ اگر چه بازي‌هايش را در پشت نقابي صورت مي‌داد، كارش بر همه عيان بود و لحن جگرخراشي كه در كلام او وجود داشت، از قلب پاره‌پاره‌اش سخن مي‌گفت.
ژيد بهتر از هر نويسنده ديگر فرانسوي روح سر تا پا خونش را به ما عرضه مي‌دارد و هيچ‌كس بهتر از او معادله‌اي را كه به‌اصطلاح سبك نگارش انسان و خود انسان است، انكار نمي‌كند.
ژيد در دنياي خويش سرگردان است؛ هر راهي را باز گذاشته است و هرگز در صدد بر نيامده است كه نتايجي را به گردن ما بگذارد. اراده‌ او اين است كه ما را در برابر استفهام‌هايي قرار دهد كه بايد خودمان به آن جواب بدهيم. پيام او اين است : «رفيق، زندگي را بدان‌گونه كه مردم به تو پيشنهاد مي‌كنند مپذير... قرباني بت‌ها مشو».
آندره ژيد در سال 1951 در سن 82 سالگي درگذشت.


 
 
محمد رمضاني فرخاني:
شاعران ما بيش‌ از آن‌كه به فكر كارشان باشند، به فكر نام‌شان هستند

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


شاعران ما حرفي براي گفتن ندارند و درمجموع، شعر در اين روزگار، خيلي پرمخاطب نيست.
محمد رمضاني فرخاني در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متذكر شد: هرچه مي‌گذرد، دامنه هنرهاي ديگر وسيع‌تر مي‌شود، درنتيجه مخاطبان از جذابيت‌هاي ديگري استفاده مي‌كنند و شرايط به‌گونه‌اي است كه آن هنر بيش‌تر مي‌تواند پاسخ‌گو باشد.
وي يكي دلايل استقبال نكردن عامه مردم را از شعر، فراگيرتر شدن رسانه‌ها در عصر حاضر دانست.
رمضاني فرخاني تصريح كرد: ‌امروز هنرهاي تازه‌اي جهان را دربر گرفته است كه آن‌ها هر كدام بخشي از خواسته‌هاي مخاطب را پاسخ‌گو هستند، درحالي‌كه در گذشته، هنرهاي تاثيرگذار كم‌تري داشتيم و دست، آن‌قدرها زياد نبود.
او با اعتقاد بر اين‌كه در هر جاي دنيا هم مخاطب شعر آن‌قدرها زياد نيست، افزود: در هيچ‌جاي دنيا تيراچ اولين اثر شاعر 20 يا 30 هزار تا نيست، البته من تيراژ دو يا سه هزارتايي موجود در كشورمان را تاييد نمي‌كنم، ولي در جاهاي ديگر هم كتابي اگر خاص باشد يا اعتباري داشته باشد، ممكن است در چاپ اول، شمارگانش بيش‌تر باشد.
او هم‌چنين با انتقاد از وضعيت نشر كتاب‌هاي شعر در ايران گفت: از تعارف هم كه بگذريم، همين دو يا سه هزار نسخه‌اي كه چاپ مي‌شوند، جز به‌دست شاعران و علاقه‌مندان نمي‌رسند، زيرا شاعر بايد حرفي براي گفتن داشته باشد، درحالي‌كه حرف‌ها همه تكراري است.
رمضاني فرخاني ياد‌آوري كرد: شعر امروز ما در جوان‌ها نوعي اندوه است كه عصيانشان را شعر مي‌كنند و پيرها حسرت‌هايشان را به‌صورت شعر درمي‌آورند، كه اين حسرت‌ها نمي‌توانند جهان‌شمول باشند و كسي نمي‌تواند با آن‌ها هم‌زادپنداري كند. اين مساله نيز به اين موضوع باز مي‌گردد كه شاعران ما آدم‌هاي كوچكي هستند و نمي‌توان متصور شد كه هنرمند بزرگي خود قابل تأمل نباشد.
وي يكي ديگر از دلايل مواجه نشدن شعر امروز را با اقبال عامه، نتيجه‌گيري تجاري از جانب شاعران ذكر كرد و توضيح داد: بعضي از شاعران ما هنوز كتابشان درنيامده، از ديگران مي‌خواهند كه در مورد اثرشان مقاله و نقدي بنويسند؛ اگر متني ارزش داشته باشد، تجارت‌مداري اشكالي ندارد، اما تفاوت ماهوي كه شاعران را به تناقض مي‌رساند، اين است كه ذات شعر از اين چيزها جداست.
اين شاعر گفت: ما بيش‌تر از اين‌كه به فكر كارمان باشيم، به فكر عوارض آن هستيم و به بهانه‌اي مي‌خواهيم اسمي دركنيم. همه انسان‌ها حس محبوب شدن را دوست دارند تجربه كنند، اما بايد ديد اين موضوع به چه قيمتي تمام مي‌شود؛ تا شاعري بيايد اثر خوب خلق كند، دست مخاطب خالي خواهد ماند.


 
 
در سال‌روز درگذشت حيدر يغما، شاعر خشت‌مال نيشابوري
سرويس: نگاهي به وبلاگ‌ها
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: نگاهي به وبلاگ‌ها


روز دوم اسفندماه امسال هجدهمين سال درگذشت حيدر يغما، شاعر خشت‌مال نيشابوري است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) نويسنده وبلاگ ابرشهر؛ تارنگار اطلاع رساني نيشابور با آدرس http://abarshahr.blogfa.com در مطلبي به بيان ويژگي‌ها و ابعاد مختلف زندگي اين شاعر پرداخته است كه در ادامه مي‌آيد: حيدر يغما در سنين نوجواني به كار خشت‌مالي پرداخت و به‌سبب دايره علاقه به شعر و شاعري به از بر كردن شعرها پرداخت. او پس از انجام خدمت وظيفه به دهستان خود در حومه نيشابور بازگشت همانجا به كار گل و خشت‌مالي پرداخت.
وي در ‌٣٠ سالگي از طريق رفتن به جلسه‌هاي آموزش قرآن به سوادآموزي پرداخت و طي مدت شش ماه قرآن را فرا گرفت و در خلال همين مدت به فراگيري خواندن و نوشتن فارسي نيز كمر همت بست.
در سال ‌‌١٣٤٩ شعرهاي مذهبي خود را در كتابي موسوم به «اشك عاشورا» به چاپ رساند و در همان سال نيز مجموعه رباعيات خود را منتشر كرد.
يغما، شعرهاي خود را غالبا در قالب هاب غزل، مثنوي و قصيده مي‌سرود. پس از انقلاب اسلامي كتابي با عنوان سيري در غزليات حيدر يغما با مقدمه عباس خيرآبادي ازسوي اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي نيشابور در سال ‌‌١٣٦٥ به چاپ رسيد.
پيكر او را در زمين وسيعي كه بين آرامگاه خيام و عطار است، به خاك سپردند.
من يكي كارگر بيل به‌دستم، بر من
نام شاعر مگذاريد و حرامــــم مكنيد
هجده سال است كه يغما در نيشابور زندگي نمي‌كند و در هيچ جاي ديگر اين دنيا هم. امروز اگر بخواهي او را ببيني، با تمام كوشش نبوغ بشري، باز هم كار به جايي نمي‌رسد. يغما ‌‌١٨ سال است كه روي در نقاب خاك دركشيده. حيدرش مي‌گفتند و خشت‌مال بود، مرد بود و آزاده. در تمام روزهاي زندگي‌اش كار كرد و در تمام ايام حياتش شعر گفت.
او در جايي مي‌گويد: «من از همان روزهاي كودكي كه بزرگ‌ترهاي صومعه در شب‌هاي بي‌پايان زمستان، دور كرسي، شاهنامه و اميرارسلان مي‌خواندند، با لذت و ولع گوش مي‌دادم. شايد مي‌دانستم شعر در خونم مي‌جوشد».
از آن روزها تا دوم اسفند ‌‌١٣٦٦، حتا يك بار، نام قدرت، نزاع و خشم را نبرد و حتا يك نظر، چشم از فقر برنداشت.
آخرين شب عمرش را زير يك سقف چوبي و در ميان ديوارهاي گلي كه با خشت‌هاي خودش سامان گرفته بود، خوابيد و چنان آرامشي در درون داشت، كه خوابش تا ابد خواهد پاييد.
در جاي ديگر مي‌گويد: «نام شناسنامه من «يغما» است. اما مردم هنوز اين را باور نكرده‌اند. گمان مي‌كنند تخلص من است. مردم در بسياري از موارد گمان مي‌كنند؛ مردم‌اند ديگر!»
تحقيقا هيچ آدمي از ديدنش، جسارتش، محبتش و خشتش پي به شعرش نمي‌برد، اما از شعرش همه اين‌ها برمي‌آيد. در طول ‌‌٢٠ سال كه عقل داشتم، مي‌ديدمش و مي شناختمش، از هيچ انساني بد نگفت و هيچ حيواني را آزار نداد. آدم‌ها، انسان‌ها، حيوان‌ها، هركدام در جاي خود بودند، همه در جاي خود.
حيدر فرزند محمد و كشور يغما، از مهاجران كوير يزد – خور و بيابانك - بود كه دو نسل پيش از حيدر، براي زيارت امام هشتم (ع) به مشهد آمدند و در بازگشت، درماندند. هر طايفه به گوشه‌اي رفت و خانواده حيدربيگ در صومعه مسكن گرفت.
حيدر، پس از تولد تا ‌‌٣٠ سال، آدم خاصي نبود. شايد اصلا آدمي نبود. بچه‌اي فقير، كودكي شرور، نوجواني ناآرام و عاشق‌پيشه. جواني كنجكاو، بي‌سواد و باز هم عاشق، مردي در آستانه نيمه عمر.
بايد در حدود ‌‌٤٠ سالگي، اولين ابياتش را سروده باشد و آخرين شعرش را دو سه روز قبل از مرگ، و مي‌گفت كه ‌‌٤٠ هزار بيت شعر دارد. هرگز اين گفته‌اش را نيازمودم و شعرهايش را نشمردم. و آنچه از اين ‌‌٤٠ هزار بيت، شعر بشودش ناميد، آنقدر است كه ‌‌٤٠ ساعت مدام طول مي‌كشد بخواني و بفهمي.
بيش‌ترين سطور زندگي‌اش را در عشق نوشته و در سياست، هيچ نگفته است. اما همان‌گونه كه هر انساني – حتا شاعر هم نباشد - از هر دري سخن مي‌گويد، اين آشفته فقير و آزاد نيز در همه مقوله، سخن دارد.
سبك شعرهايش به تعبير ادبي، سهل و ممتنع است و به روايت عوام، همه‌فهم. به احتمال قوي نمي‌توانست مشكل‌سرايي كند، هرچند از اين كار، نفرت هم داشت. من مي‌گويم و هيچ استبعادي هم ندارد كه غلط كنم – سوادش محدود بود و دانشش محدودتر. يادداشت‌هايي در نجوم دارد كه فكاهيانه است. شايد هم به قول خودش پانصد سال ديگر آن‌ها را بايد فهميد. حرف اضافي در اين باب‌ها زياد داشت، اما، خوب شعر مي‌گفت، مهربان بود، از آدميت نصيبي برده بود. به هر كه اهل كار نبود – و عمدتا كار يدي - دشنام مي‌داد و قيد دنيا را زده بود، وقتي مادرش را مي‌ديد، از ياد گذشته‌ها به‌سختي مي‌گريست و از رنج و فقر بي‌حد خالي‌سفر‌گان، بس شكوه داشت.
يغما را هر كه يك‌بار مي‌ديد و مي‌نشست، هرگز رهايش نمي‌كرد، و از يك‌بار بيشتر هر كه، شعرش را مي‌شنيد و كورفهمي داشت – اگر هم اولين بارش بود - عاشق مي‌شد.
قرآن را آموخت، و مي گفت كه فارسي را از كتاب اكابر شروع كرده و تخته سياهش تابلو سردر مغازه‌ها و قوطي‌هاي سيگار بوده و بعد كار خشت، كتابخانه ملي و بعد، يك‌سره بيابان.
اين روستايي‌زاده، كه از صومعه بيرون آمد، شصت‌وچهارمين سال زندگي‌اش را در خانه‌اي كه با خشت دست خودش ساخته بود، در حاشيه جاده تهران و در كنار راه روستاي زادگاهش سپري كرد و در ميانه اين شش دهه، چنان تحولي در معناي زندگي و ادبيات و در پيوند انسان و معنويت ايجاد كرد كه ابعادش تا هرگاه كه دفتر ابياتش زنده باشد و تا هرگاه سنگ مزارش پايدار، در حافظه نقاد بشريت، پرصلابت و استوار، همچون بينالود، مي‌ماند.
نان اگر بردند از دست تو، نان از نو بساز
جان اگر از پيكرت بردند، جان از نو بساز
آب اگر بر روي تـو بستند بـي باكان دهر
تو ز اشك ديدگان، جـوي روان از نو بساز
سركشان را رسم خانه سـوختن آسـان بود
تا تو را دست است در تن، خانمان از نو بساز
خستگان را رسم و راه باختن بود از ازل
گر جهان تو برند از كف، هان از نو بساز
خيره‌سرها را، سري باشد به ويران سـاختن
گر كه ويران شد، به‌رغم سركشان از نو بساز
شكوه‌ات از آسمان بي‌جا بود اي آدمــي!
تو خداوند زميني، آسمان از نو بساز
كيست خورشيد فلك تا بر تو صبحي بردمد؟
خود بكوش و مطلعي بهتر از آن از نو بساز
شعر اگر شعر است و بر دل مي‌نشند خلق را
گـر زبانت لال شد يغما! زبان از نو بساز
منبع: (گرايلي، فريدون.«نيشابور شهر فيروزه»، ص‌٣٧٠- ص ‌٣٧٢)
نقل از: سايت اطلاع رساني نيشابور


 
 
شرايط شركت در نخستين دوره‌ي مسابقه‌هاي ادبي - هنري دانشجويان ايران اعلام شد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


شرايط شركت در نخستين دوره مسابقه‌هاي ادبي - هنري دانشجويان ايران با عنوان "عطش" در رشته‌هاي نمايشنامه‌نويسي، عكاسي، فيلم مستند، شعر و داستان اعلام شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مسابقه‌ها كه نيمه اول ارديبهشت 85 با هم‌كاري اداره كل فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران و معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي و معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران برگزار مي‌شود، دانشجويان علاقه‌مند، آثار خود را تا 20 فروردين 85 در زمينه ثبت و ضبط مراسم و آيين عاشورايي منطقه محل سكونت خود و ارتباط معنوي آن با انقلاب اسلامي در قالب نمايش‌نامه، عكس، فيلم، شعر و داستان به دبيرخانه اين مسابقه مي‌توانند ارسال كنند.
شرايط شركت در بخش نمايش‌نامه به اين شرح اعلام شده است: ارايه نمايشنامه به‌صورت تايپ‌شده، پرهيز از پرداختن در قالب و ساختارهاي كليشه‌يي، ذكر منبع در صورت استفاده از منابع تاريخي، ديني يا برداشت از اثري ديگر، بهره‌گيري از مشاوره هنري و مذهبي، اختصاص صحنه اول نمايش‌نامه به شناسنامه اثر، نام نمايش‌نامه، نام نويسنده و منابع مورد استفاده با اثر اقتباس‌شده، نام مشاور هنري، نام مشاور مذهبي، نام دانشگاه و رشته تحصيلي.
هم‌چنين علاقه‌مندان‌، آثار عكاسي خود را به‌صورت تك‌عكس يا مجموعه عكس به‌طور جداگانه مي‌توانند ارسال كنند. در بخش تك‌عكس حداكثر پنج و در بخش مجموعه، بين پنج تا 15 عكس پذيرفته مي‌شود. آثار مربوط به مجموعه عكس مي‌بايست موضوع يا مضمون واحد و مرتبط را در بر بگيرد. عكس‌هاي غيرمستند و دست‌كاري‌شده پذيرفته نمي‌شوند. عكس‌هاي ارسالي به‌صورت آنالوگ يا ديجيتال و به‌صورت سياه و سفيد و يا رنگي مي‌توانند باشند. اندازه عكس‌هاي ارسالي حداقل 20×25 و حداكثر 30×40 سانتي‌متر باشد. عكس‌هاي ديجيتالي مي‌بايست به‌صورت CD هم‌راه با يك پرينت معمولي در اندازه‌ي حداقل 20×25 سانتي‌متر و DPI300 ارسال شوند.
شرايط شركت در بخش فيلم مستند نيز به اين قرار است: زمان فيلم از پنج دقيقه كم‌تر و از 20 دقيقه بيش‌تر نباشد. در مرحله اول فيلم بر روي CD ارايه شود و در مرحله دوم در صورت راه‌يابي به بخش مسابقه، نسخه‌ي اصلي ارسال ‌شود. مشخصه‌هاي كامل فيلم از جمله نام نويسنده فيلم‌نامه، كارگردان، تصويربردار، صدابردار و تدوين مشاور هنري هم‌راه خلاصه فيلم‌نامه نوشته شده و ارسال شود.
هم‌چنين شرايط شركت در بخش شعر و داستان به اين ترتيب اعلام شده است: شعرها در دو بخش كلاسيك يا آزاد پذيرفته مي‌شود و در بخش داستان هم صرفا داستان كوتاه در مسابقه شركت داده مي‌شود.
دبيرخانه مسابقه‌هاي ادبي - هنري دانشجويان ايران با عنوان ”عطش” به‌نشاني تهران، خيابان انقلاب، خيابان 16 آذر، جنب ساختمان امور دانشجويي دانشگاه تهران، معاونت فرهنگي جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران است.


 
 
طاهره صفارزاده:
توقع داريد ملتي كه صاحب قوي‌ترين ادبيات در سبك‌هاي كلاسيك و مدرن است، از ضدهنر استقبال كند؟
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


طاهره صفارزاده معتقد است، دليل اين‌كه شعر امروز مانند گذشته با استقبال عمومي مواجه نيست، اين است كه اكثر آثاري كه امروز با عنان شعر به چاپ مي‌رسند، فاقد هويت و ارزش‌هاي تعريف‌شده در باب شعر، يعني اولين هنر از روزگار باستان، هستند.
اين شاعر معاصر در ادامه‌ي گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،‌ اظهار كرد: سرايندگان، عناصر سازنده‌ي شعر، يعني محتوا، فرم، تصوير، استعاره و جايگاه تلفيق احساس و انديشه را در يك اثر هنري به‌رسميت نمي‌شناسند. اساسا اين گروه، انگيزه جذاب، حرفي براي گفتن و پيامي براي شنيدن شدن، ندارند؛ با اين اوصاف، توقع داريد ملتي كه صاحب غني‌ترين ادبيات در سبك‌هاي كلاسيك و مدرن است، از ضد هنر استقبال كند؟
وي درباره‌ي عوامل موثر در نبود استقبال عامه از شعر، اظهار داشت: از عوامل دخيل كه به شخص شاعر مربوط مي‌شود، كم‌سوادي، كمبود مطالعه، خلا معلومات ادبي و عمومي را بايد نام برد. اين دسته از شاعران حتا كاربرد فعل معلوم و مجهول، لازم و متعدي، و اسم و صفت را نمي‌دانند.
اين مترجم قرآن افزود: يك روز به جواني كه شعرش را براي نقد و بررسي نزد من آورده بود، گفتم: “چرا شما جوان‌ها دستور زبان را در نوشتار فارسي رعايت نمي‌كنيد؟”، گفت: “ما هنجارشكني مي‌كنيم”. به‌تحقيق، اينان هرچه را كه نمي‌شناسند، مي‌شكنند. البته بخشي از اين نقص‌ها متوجه آموزش‌هاي دوران مدرسه مي‌شود؛ زيرا پايه معلومات عمومي و ادبي هر شخصيت فرهنگي در دوران پيش از دانشگاه نهاده مي‌شود؛ ذوق شعر و شاعري و نويسندگي نوجوانان، بويژه در كلاس انشا، فرصت نمايان شدن پيدا مي‌كند.
وي ادامه داد: فقدان نقد صريح و آگاهانه در كلاس و مطبوعات، رواج ترجمه‌هاي تحت‌اللفظي از شعرهاي خارجي،‌ بويژه غربي، و تقليد از تفنن “پست‌مدرن” بدون گذار از مراحل تجربي مدرن، از ديگر عوامل محسوب مي‌شوند. جايگزيني سرگرمي اينترنت به‌جاي نعمت ذوق‌پرور مطالعه كتاب، يك كسالت بين‌المللي است كه طبعا ضرر آن متوجه جوانان ما هم شده است.
صفارزاده در ادامه گفت‌وگو با ايسنا، درباره‌ي راه حل برون‌رفت از بحران مخاطب، توضيح داد: براي مقابله و جلوگيري از ادامه اين بحران، لازم است كه معلومات و ذوق ادبي آموزگاران و دبيران آموزش و پرورش براي تدريس درس‌هاي ادبي از شرايط استخدام آنان مقرر شود. برخي از اين دوستان يا در رشته‌ ادبيات تحصيل نكرده‌اند يا بدون ذوق و علاقه و قبول نشدن در رشته‌هاي علمي و از سرناچاري ادبيات را برگزيده‌اند.
وي ادامه داد: روزي دانش‌آموز باذوقي كه استعداد شاعري هم دارد، به من گفت: “معلم ورزش ما كه ديپلم رياضي دارد، كلاس انشا را اداره مي‌كند”. ملاحظه مي‌كنيد؟ ذات نايافته از هستي‌بخش / كي تواند كه شود هستي بخش؟ همين اشكال درباره برخي مسوولان صفحه‌هاي ادبي مطبوعات و رسانه‌ها هم صدق مي‌كند؛ اين‌گونه سرپرستي‌ها لزوما بايد به افراد باذوق و باسواد سپرده شود؛ تا آثار خام و بي‌موضوع و حرف‌هاي نسنجيده كه براي خوانندگان جوان‌تر بدآموزي و براي “سراينده نابرده‌رنج” غرور كاذب ايجاد مي‌كند، چاپ نشود.


 
 
شعر کثيف
جريان شکست خورده


چندي است در مجامع شعري ، برخي نشريات و نيز در محيط اينترنت با حجم رو به تزايدي از شعرهايي روبه روييم که جز صفت کثيف نمي توان از آن تعبيري کرد.
اين جريان خزنده که در پشت نقاب بازيهاي زباني و مرگ مولف خود را پنهان کرده است ، بر مبناي شکستن همه حريمهاي مالوف و محترم بنا شده و در پي آن است که با داغ کردن بازار بي اخلاقي به بهانه پست مدرنيسم و تکثر تاويل ها به جذب مشتري بپردازد.
متاسفانه برخي چهره هايي که حداقل در توانايي شعري آنان شکي نيست نيز به مدد اين گروه آمده اند؛ مسابقه اي شگفت آور در گرفته است که در آن هر که بي پرواتر حريم ها را دريد، برنده است.
پست مدرنيسم نتيجه فرآيندهاي پيچيده اجتماعي و فکري در اروپا و به تبع آن همه جهان غرب است ؛ فرآيندي که بايد با تمام مقدمات و موخرات و پيشينه و پسينه آن مورد بررسي و تحليل قرار گيرد و اقتباس تنها گوشه اي از نتايج آن و تعميم دادنش به کليت يک نحله تاريخي و فلسفي ساده انگارانه است.
کساني که به مدعاي پست مدرنيسم ، بناي اخلاق زدايي از شعر را دارند، فراموش کرده اند که تعميم دادن همه آنچه در دنياي غرب روي داده است به جامعه اي که مبناها و ارزشهايي ديگر دارد، ممکن نيست.
قضاوت تاريخ نشان داده است که جنجال آفريني ، هياهوسازي و دميدن در تنور نفسانيات به هواي کسب شهرت در اقليم شعر فارسي هيچ گاه به بقا و دوام اهل آن نينجاميده است ؛ بي اخلاقي هميشه در اين سرزمين منفور بوده است چه در قالب هجوهاي کلاسيک ، چه در شکل شعرهاي پست مدرن امروز.
در اين سرزمين هنوز هم که هنوز است ، مردم از شاعرانشان رسيدن به مرتبت لسان الغيبي را طلب مي کنند و نمي توان براي مخاطبان اين سرزمين شعر گفت و آنان را نشناخت.
مروري بر شعرهايي که مدعيان اين جريان اين روزها به نشر آن مي پردازند و از اصرار سازندگان اين آثار در رديف کردن همه کلمات و اصطلاحات اروتيک و مانند آن و واکنش مخاطبان به اين جريان نشان مي دهد که دست اين گروه از شاعران براي جلب مخاطب رو شده و اين تکنيک ناپسند ديگر مخاطباني را که صرفا به هواي تازگي حال و هواي اين گونه شعرها موقتا به سمتشان گرايش پيدا کرده بودند، کمتر مي فريبد.
آرش شفاعي


 
  
سپهري شاعر براي هميشه نقاشي هايش را به تماشا مي گذارد


موزه هنرهاي معاصر صنعتي کرمان ارديبهشت سال آينده با افتتاح رسمي خويش ، اتاق دائمي تمام نقاشي ها و وسايل شخصي سهراب سپهري خواهد شد ؛ آبي ، آبي ؛ آبي.
اين موزه ، نزديک به 460 تابلو و همچنين لوازم شخصي اين شاعر و نقاش معاصر را در اختيار دارد که همگي از سوي خانواده اين هنرمند نقاش شاعر کشورمان به اين موزه اهدائ شده است.
همچنين آرشيوي هم از آثار استاد علي اکبر صنعتي ، از ديگر بخشهاي اين موزه است.
محسن روحي ، معاون هنري و سينمايي اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي کرمان عقيده دارد که پيمانکاران ساختماني و تاسيساتي موزه اذعان کرده اند که ساخت آن در اسفندماه کامل نمي شود و بنابراين تصميم بر افتتاح آن در ارديبهشت سال آينده است.
به گزارش ايسنا ، موزه هنرهاي معاصر صنعتي کرمان حدود 1360 اثر هنري را شامل مي شود که به 16 هنرمند خارجي و بيش از 70 هنرمند ايراني تعلق دارند آثاري از اوگوست رودن ، هنري مور ، اميل نولده ، بن نيکلسن ، واسيليکاندينسکي ، آلبر مارکه ، بلاکادار و جاکوب اپشتاين و همچنين آثار بسياري از هنرمندان معاصر ايران از جمله محمد غفاري (کمال الملک) ، علي محمد حيدريان ، علي اکبر ياسمي ، رسام ارژنگي ، پرويز تناولي و ژازه طباطبايي از اين جمله اند.از سوي ديگر آثار موجود ، نقاشي هاي آبرنگ و رنگ روغن ، سياه قلم و همچنين تابلوهاي موزاييک ، سنگ ، مجسمه هاي گچي ، مرمري ، برنزي و چوبي هنرمندان ايراني و خارجي را شامل مي شود.همچنين کتابخانه تخصصي اين موزه مجهز به حدود 14هزار عنوان کتاب تخصصي در زمينه هنر بويژه هنرهاي تجسمي است.
ساخت اين موزه از اواخر سال 82 آغاز شده که علاوه بر فاز اول آن ، اجراي فاز دوم شامل موزه هنرهاي مدرن کرمان در سال آينده شروع مي شود.
  



طومار اعتراض شاعران ايران به سازمان ملل فرستاده مي شود


پنجشنبه اين هفته بيش از يکصد تن از شاعران معاصر در محل خانه شاعران ايران گرد مي آيند تا ضمن قرائت تازه ترين سروده هاي خود در توصيف و نعت پيامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) ، طوماري را در اعتراض به هتک حرمت به ساحت نبي اکرم امضاء و براي دبيرکل سازمان ملل متحد ارسال کنند.
تاکنون شاعران زيادي براي شرکت در اين مراسم اعلام آمادگي کرده اند که از جمله مي توان ازاستاد مشفق کاشاني ، استاد محمود شاهرخي ، دکتر قيصر امين پور ، ساعد باقري ، محمدرضا عبدالملکيان ، دکتر فاطمه راکعي ، عليرضا قزوه ، پرويز بيگي حبيب آبادي ، عبدالجبار کاکايي ، مصطفي محدثي خراساني ، شيرين علي گلمرادي ، مرتضي اميري اسفندقه و حسين اسرافيلي نام برد. در همين خصوص ، شماري از شاعران معاصر در گفتگو با خبرگزاري مهر ، به اظهارنظر پيرامون اين هتک حرمت و لزوم موضعگيري متناسب در برابر آن و همچنين جريان سياسي پرونده هسته اي ايران پرداختند. دکتر صابر امامي ، ز شاعران معاصر گفت : اهل فرهنگ و ادب بايد مردم را متوجه اين واقعيت کنند که در شرايط کنوني نفع دشمنان ما در راه اندازي جنگ مذهبي جديدي است و آنها با دامن زدن به خشونت هاي مذهبي مي خواهند جهان را به سمت توحشي که خواست آنهاست ، هدايت کنند. او افزود: پرچمداران و پيشروان رنسانس در تحليل حد و مرز آزادي مي گويند مرز آزادي انسان تا جايي است که به هرج و مرج و توحش منجر نشود. امامي در ادامه افزود: آزادي بايد منجر به احترام به انسان ها شود و اومانيسم بايد به اجراي قانون منجر شود. اومانيسم ، يعني اجراي قانون و اگر قانون اجرا شود ، مي توان جلوي رد شدن از خط قرمزهايي که ديگران را مي رنجاند ، گرفت.
وي تصريح کرد: اروپايي ها امروز به آزادي بيان و آزادي انسان به عنوان محصول تفکر رنسانس افتخار مي کنند و به اين بهانه دم از آزادي مطبوعات مي زنند. اين نويسنده در ادامه افزود: منتسکيو در کتاب «روح القوانين» به همين موضوع اشاره مي کند و با اين نوع نگاه ، پاسخي که از سوي دولت دانمارک به مسلمانان داده شد ، مغاير با آن نوع آزادي اي است که از دل رنسانس بيرون آمد و جهان امروز به دنبال آن هستند. وي درباره انگيزه هاي بانيان اين حرکتها گفت : اين مساله و اين اقدام از سياست هاي ضدبشري و ضدانساني سرچشمه مي گيرد. دکتر امامي در ادامه افزود: انسان سالم که فطرت درستي دارد و مي تواند خوب را از بد تشخيص دهد ، به کسي که در رشد و شکوفايي شعر، ادبيات و هنر موثر بوده است ، احترام مي گذارد و از بزرگداشت او لذت مي برد چه به آن اعتقاد داشته يا نداشته باشد. پيامبر اسلام (ص) حتي اگر از منظر چنين آدمهايي نگريسته شود ، حداقل کاري که کرده ، اين است که جهان درهم و متوحش عرب را تبديل به مدنيتي کرد که بيش از نيمي از زمين را در نورديد و تمدن درخشاني را به ارمغان آورد و همه رشته هاي دانش را به اوج رساند. در ادامه اين گفتگو ، مصطفي محدثي خراساني - شاعر و سردبير فصلنامه شعر - گفت : پيام شعر و شاعران براي بشريت همواره صلح و دوستي بوده و هست به همين دليل شاعران در هر گوشه جهان عليه هر اقدامي که در پي ايجاد کدورت در نظام هستي باشد ، موضع مي گيرند. اقدام اهانت آميز روزنامه دانمارکي نسبت به رسول اکرم (ص) مصداق بارز ايجاد اين کدورت است و هر انسان آزاده اي بايد آن را محکوم کند. وي که در گردهمايي محکوميت اقدام موهن نشريات غربي در خانه شاعران ايران حضور مي يابد ، خاطرنشان کرد: به نظر من در ورود به اين ساحتها هيچ فرقي بين پيامبر اسلام (ص) و ساير پيامبران الهي نيست و همه بايد تلاش کنيم قداست اين حريمها حفظ شود. مصطفي محدثي خراساني در پايان با اشاره به حق مسلم جمهوري اسلامي ايران در استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي و تحقيقات مربوط به علوم هسته اي يادآور شد: پيامبر اسلام (ص) در 1400 سال پيش به امت خود توصيه فرمودند که به دنبال علم بروند حتي اگر در دورترين نقطه زمين - که آن زمان چين بوده است - باشد. ما نيز در سرزمين و در محدوده کشور خودمان به طريق اولي وقتي علمي هست ، بايد در پي آموختن و تعميق آن باشيم و با تمام توان از پيشرفت در علوم هسته اي دفاع کنيم.
 
  


حسن گوهرپور: شاعران ما بيش‌تر با نبود دغدغه در شعرشان مواجه‌اند
ایسنا


يكي از دلايل مواجه نشدن شعر با استقبال عمومي اين است كه شاعران ما آن‌طور كه زندگي مي‌كنند، نمي‌نويسند. حسن گوهرپور - شاعر - در گفت‌وگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين مطلب درباره ديگر دلايل استقبال نشدن از شعر معاصر گفت: از دوران نيما به بعد، تغييري زيبايي‌شناختي اتفاق افتاد، يعني ما يك فاصله زيبايي‌شناسي قبل و بعد از نيما داريم كه زيبايي را در اثر هنري و شعر - كه مورد بحث ماست - باعث مي‌شد؛ كه آن شاخصه‌ها قبل و بعد از نيما متفاوت بود و از آن دوره به بعد ما ذائقه مخاطب را به‌سمت اين تغيير مباني زيبايي‌شناسي نتوانستيم سوق دهيم. وي در ادامه همين بحث توضيح داد: اگر در دوره‌هاي گذشته با كلمه‌هايي چون شمع، يار،‌ دل‌بر و... ارتباط برقرار و ميدان زيبايي‌شناختي ايجاد مي‌كرديم، بعد از نيما اين ميدان عوض و به ايجاد تغيير زيبايي‌شناسي منجر شد؛ كه اين تغيير در اواخر به ميدان‌هاي ديگري وارد شد. گوهرپور تصريح كرد: از تغييرهاي زيبايي‌شناسي در اين اواخر بحث زبان است كه به آن مي‌خواهيم دست يابيم، اين امر قدري كار را مشكل كرد و باعث شد شعر از عموم مردم فاصله بگيرد. وي متذكر شد: اگر امروز مي‌گوييم شعر با استقبال عمومي مواجه نمي‌شود، بايد ديد كه در گذشته چه‌قدر مخاطب شعر داشته‌ايم يا حتا در دوران نيما چه‌قدر از شعر استقبال مي‌شد و در چه دوره‌هاي شعر مخاطب بيش‌تري داشته است؛ بعد از آن مي‌توان مقايسه كرد كه مخاطب شعر كم يا زياد شده است. اين شاعر و روزنامه‌نگار استقبال از شعر را به سه حوزه متن، مخاطب متن و شاعر مرتبط دانست و ادامه داد: در حوزه شعر كه متن اصلي بحث ماست، به‌دليل تغييرهاي زيبايي‌شناختي كه اشاره شد، متن حركت كرد؛ اما در مورد شاعر بايد گفت كه شاعران ما اينك بيش‌تر با نبود دغدغه در شعر مواجه هستند؛ تا داشتن دغدغه در شعر، و بيش‌تر سعي مي‌كنند كه ديگران را بنويسند. مردم ما هم تشخيص مي‌دهند چه كسي خود را مي‌نويسد يا ديگران را، به اين دليل از آن استقبال نمي‌كنند. وي يكي از دلايل استقبال نكردن مخاطبان از شعر امروز را عمل نكردن رسانه‌هاي عمومي به وظيفه خود ذكر كرد. گوهرپور در ادامه همين بحث تصريح كرد: رسانه‌هاي گروهي روي شعور مخاطبان مي‌توانند تاثير بگذارند، اما از اين وظيفه غافل شده‌اند. ما بعد از نيما، دانش شناخت شعر را داشته‌ايم و اين موضوع در سطح عمومي، نياز اوليه ماست كه متاسفانه به آن بي‌توجهي شده است. وي در پايان گفت: اگر سه حوزه متن، مخاطب و شاعر درست شود، حوزه بعدي كه حوزه پخش و نشر كتاب است، به‌خودي خود درست خواهد شد؛ درواقع ما بايد از خود شروع كنيم تا بقيه حوزه‌ها درست شود.


 


محمدرضا لطفي _ شاعر و هنرمند جانباز _ در بيمارستان ساسان بستري شد
ایسنا


حال محمدرضا لطفي _ شاعر و پژوهشگر جانباز _ كه به دنبال جراحات وارده از نواحي جمجمه و گردن در منزل بستري است، رو به وخامت گذاشت و به بيمارستان ساسان منتقل شد. لطفي در سال 1361 در جريان عمليات خيبر در حوالي جزيره مجنون مورد اصابت تركش‌هاي خمپاره‌ در ناحيه جمجمه، گردن و كتف چپ قرار گرفت. از اين شاعر معاصر تاكنون دو مجموعه شعر به چاپ رسيده و سه مجموعه ديگر را براي چاپ آماده دارد. اخيرا نيز شعر “اشترانكه سلام” در قالب لوح فشرده و با صداي شاعر به‌همت موسسه فرهنگي - هنري آستاره عرضه شده است. لطفي از هنرمنداني است كه در بازيگري، كارگرداني تئاتر، ‌داستان‌نويسي و خوش‌نويسي هم دستي دارد كه آثاري نيز در اين زمينه‌ها اريه كرده است. او علاوه بر فعاليت‌هاي هنري، در 20 سال گذشته به جمع‌آوري يك مجموعه از بريده جرايد و روزنامه‌هاي كشور پرداخته است. اين هنرمند جانباز خرمشهر هم‌اكنون در شهر حسن‌آباد مركز بخش فشافويه از توابع شهرستان ري مقيم است.

 

آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

[email protected]

 



AGHALIYAT.jpg

تازه ترین مجموعه غزل

فاضل نظری

پخش:88410848