تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول

 

January 3, 2006 12:13 PM

شنبه 10 دي ماه 84

با ترجمه ضياءالدين ترابي
مجموعه شعر «سبزتر از جنگل» به چاپ رسيد

خبرگزاري فارس: مجموعه شعر «سبزتر از جنگل، مرگ در شعر پايداري ملل جهان» با ترجمه «ضياءالدين ترابي» انتشار يافت.
  
به گزارش خبرگزاري فارس، در مقدمه اين كتاب آمده است: «شعر پايداري، حلقه اتصال ذوق‌ها و مرز مشترك انسان‌ها است. حنجره‌هاي سرخ سياهان در كشتزارهاي سبز‌ آفريقا، طبل غران شعر مقاومت است و آن سوتر در تلاطم راين موسيقي شعر شاعر مقاومت اروپا فرياد بيداري و ظلم ستيزي موج مي‌زند.»
«خش خش زنجيرهاي اسارت برپاي بردگان در عصر تكنوكرات‌ها در گوانتانامو خفه نمي‌شود و از زخم‌ها فرياد برمي‌خيزد، دهان باز مي‌كند و مي‌سرايد.»
«جغرافياي پنج قاره را مي‌توان در فصل مشترك شعر مقاومت و پايداري، يك قلمرو انگاشت، قلمرويي با طوفاني مستمر از جنس فرياد و با زميني سوخته و با قلب‌هايي از جنس اميد كه همه با شوق و شعور برگرفته از فطرت خداجويي، شعر مي‌شوند؛ شعري به ارتفاع حق طلبي.»
«اين دفتر رد سرخي از فريادي سبز در عصر سياهي‌ها است.»
كتاب «سبزتر از جنگل» توسط مؤسسه انتشاراتي نسيم حيات (وابسته به بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس) با 234 صفحه، شمارگان 2500 نسخه و قيمت 1600 تومان به چاپ رسيده است.


 


شعر عرصه‌اي براي جلوه‌گري زنان هنرمند
روح انگيز كراچي در نشست انجمن زنان پژوهشگر تاريخ گفت: به رغم تعداد اندك زنان شاعر در تاريخ ادبيات ايران شعر براي آنها عرصه اي بوده تا احساسات و تجربه‌هاي‌شان را روايت كنند   
 روح انگيز كراچي 


تهران _ ميراث خبر
گروه تخصصي، آمنه شيرافكن: اگرچه 8 هزار شاعر مرد در تاريخ ادبيات ايران شناخته شده اما آمار تنها 400 شاعر زن را در تاريخ شعر ايران نشان مي‌دهد. با اين وجود شعر يكي از معدود عرصه‌هايي است كه زنان بيش از ديگر عرصه‌هاي هنري به بازگويي هويت و تجربه‌هاي‌شان در آن پرداخته‌اند.
«روح‌انگيز كراچي»، پژوهشگر در حوزه ادبيات در نشست زن در شعر معاصر ايران كه از سوي انجمن زنان پژوهشگر تاريخ برگزار شده بود با بيان اين مطلب افزود: «به رغم تعداد اندك زنان شاعر در تاريخ ادبيات ايران شعر عرصه وجوه نگاهي بوده است براي زنان تا به وسيله آن به بيان احساس و تجربه‌هاي‌شان از زندگي پردازند.»
در بررسي جايگاه زن در شعر، توجه به جايگاه شاعر از سويي و انعكاس تصوير و هويت زن در شعر پارسي از نكات قابل توجهي است كه اين پژوهشگر در گفته‌هايش آن دو را مورد تاكيد قرار داد.
شعر، تنها رشته هنري است كه زن راحت‌تر جواز ورود و حضور داشته است و مي‌توان گفت كه بيشترين آثار هنري زنان نيز در همين حوزه شكل گرفته است. چنانچه در حوزه‌هاي نجوم، موسيقي و نقاشي كمتر مي‌توان از حضور زنان در اين عرصه‌ها نشاني گرفت.
كراچي گفتار ويرجينا ولف، از فمينيست هاي دوران معاصر اروپا را مورد توجه قرار داد كه زن شاعر از آسان‌ترين و ارزان‌ترين وسيله استفاده كرده است تا خودش را اعلام كند.
نوشتن براي زنان در ساختار فرهنگي ايران، اغلب كار دشواري بوده است چرا كه علاوه بر دشواري نوشتن، حضور آنان به عنوان يك زن همواره در حاشيه قرار گرفته است.
حضور برخي از زنان شاعر مانند جميله اصفهاني نيز با برخي بدنامي‌ها و تهمت‌ها براي وي همراه بوده است.
از سوي ديگر در كتاب مجالس‌النفايس كه توسط امير‌علي شيرنوايي تاليف شده، علي‌رغم نام بردن از 398 شاعر، از شعراي زن آن دوره يادي نشده است. در حالي كه در همان دوران بررسي ديگر تذكره‌ها نشان مي‌دهد كه در قرن نهم و همزمان با نگارش و تاليف اين كتاب بيش از 20 شاعر زن وجود داشته‌اند.
به گفته كراچي، انقلاب مشروطه كه توام با ايجاد تغييرات اساسي در حيات سياسي، اجتماعي ايران بود در عرصه‌هاي شعر و ادب نيز تغييراتي را به وجود آورد و همزمان با رشد انديشه‌هاي انتقادي، الگوهاي ارزشي و معيارهاي سنتي حاكم بر فضاي ادبيات ايران نيز تغيير كرده، وارد مرحله‌ تازه‌اي شد.
كاهش محدوديت‌ها و ايجاد لوازم حضور زنان در عرصه‌هاي اجتماعي و متعادل شدن جريان مرد محور ادبيات ايران از جمله تغييرات اساسي است كه با به وقوع پيوستن انقلاب مشروطه در كشور روي داد.
كراچي تغيير نگاه جنسيت محور نسبت به ارزش‌گذاري آثار هنري را از مهم‌ترين رخدادهاي تاريخ ايران دانست و افزود: «در حال حاضر مي‌توان به جرأت گفت كه جنسيت ديگر ملاك ارزش هنري نيست، بلكه ارزش هنري به جوهر هنري متكي است كه آن هم ناشي از تجربه‌ها و دريافت شخصي شاعر است نه تنها جنسيت او.»
اين پژوهشگر حوزه ادبيات حضور 120 زن شاعر معاصر را نقطه عطف ادبيات امروز دانست و گفت: «حضور اين تعداد شاعر زن با انديشه، زبان، لحن بيان و ذهنيت‌هاي متفاوت از زندگي اميددهنده و نويدبخش است.»
كراچي درباره حوزه دوم يعني انعكاس تصوير و هويت زن در شعر پارسي گفت: «با توجه به آثار گذشتگان زن در ادبيات حماسي نقش واقعي خود را داشته و هويت اصلي وي در حماسه مورد توجه قرار گرفته است. اين در حالي است كه در ادبيات عرفاني و مثنوي‌هاي عارفانه زن مظهر هوس و نفس شيطاني بوده و از هويت واقعي خويش به دور مانده است.»
در ادبيات غنايي نيز زن مفهومي خيالي، دست‌نيافتني و بي‌وفا يافته است.
در منظومه‌هاي ويس و رامين و شيرين و فرهاد نيز به رغم حضور زنان به عنوان يكي از شخصيت‌هاي اصلي داستان اما براي آنان تنها تصوير يك معشوق خيالي توصيف شده و يك زن آرماني مورد نظر بوده است.
گسست در اين سير با انقلاب مشروطه ممكن شد به گونه‌اي كه در اين دوران نياز به دگرگوني در شهر فارسي احساس شده و شاعران مترقي از عقب‌ماندگي زن و ستم جنسي سخن گفتند و اين زمينه‌اي شد براي بازخواني شعر زن ايراني با تاكيد بر تجربه‌هايش، كه در اين ميان عالمتاج قائم‌مقامي و نيمتاج سلماسي به بيان هويتي از زن مستقل پرداختند.
شعر پروين اعتصامي در اين ميان بازتاب هويت يك زن سنتي اصيل است . بازگو مي‌كند اما فروغ هويت يك زن شهري عصيان‌گر را نشان مي‌دهد كه با ارزش‌هاي نهادينه شده درگير بوده است و در ابتداي يكي از شعرهايش و اين منم، زني تنها، در آستانه فصلي سرد، به سادگي عصيانش در برابر رويكردهاي سنتي نسبت به حضور زن را تصوير مي‌كند.
سيمين بهبهاني در دور دوم شاعري‌اش، خودش را نشان مي‌دهد در اين ميان طاهره صفارزاده، به جز شعر زادگاه از كنار موضوع بيان تجربه‌هاي مربوط به يك زن شاعر به راحتي گذر مي‌كند.
در شعرهاي ميمنت ميرصادقي نيز مانند صفارزاده نمي‌توان نشاني از بازخواني تجربه‌ زنانه در شعر شد.
پيچيده شدن شعر معاصر ديگر موضوع نشست زن در شعر معاصر بود كه كراچي به آن پرداخت به گفته وي، اگرچه شعر در دهه 40 و 50 روايت مستقيم اوضاع اجتماعي و شعر برخي شاعران تا حدودي سياست‌زده بود اما در دهه 60 و 70 تغييري در حوزه شعر پارسي رخ داد به گونه‌اي كه اين بار شعر به بازتاب چالش فرديت انسان بحران‌زده معاصر با پيرامون پرداخت. انساني كه در اطرافش تضادهاي مختلفي را مي‌بيند و اين موضوع در شعر شاعران پيچيدگي را ايجاد كرده كه موجب دور شدن مخاطب از شعر شده است.
كراچي در اين ميان به شعر شاعران زن اميدوار است كه با بيان هويت مستقلي از خود بتوانند اين بحران را نيز پشت سر بگذارند.
وي به آينده زنان شاعر در اين برهه از زمان بيش از مردان اميدوار است چرا كه زنان هويت اجتماعي‌شان را به خوبي در اشعارشان تصوير مي‌كنند. 


منوچهر آتشي :
شعر اجراي زباني، سرورآميز و اندوهناك جان ‌‏آدمي است

تهران- خبرگزاري كار ايران


از:مريم آموسا
مراسم چهلم "منوچهر آتشي"، عصر روز پنج شنبه با حضور جمعي از شاعران و منتقدان و چهره‌‏هاي مطرح عرصه‌‏هاي ديگر هنر , شاعران جوان و خانواده او , در مراسمي كه بيش از 4 ساعت به طول انجاميد، در خانه شاعران ايران برگزار شد .
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر ايلنا, اين مراسم با يك ساعت تاخير با تلاوت كلام الله مجيد و صداي "آتشي" كه در خانه شاعران ايران طنين انداز شد و داغ دوستدارانش را تازه و تازه‌‏تر كرد و اشك را بر چشم‌‏هايشان نشاند‌‏, با اجراي "ساعد باقري" آغاز شد. پس از آن، "علي باباچاهي" با اشاره به خودش كه در سال هاي اول , دوم و سوم دبيرستان شاگرد "آتشي" بوده است، گفت‌‏: من خاطرات بسياري از "منوچهر آتشي" دارم. طبعا در اين مجلس قصد خاطره پردازي ندارم , حضور او به تنهايي در كلاس شعر مجسم بود و براي من كه سري پر شور داشتم، جذاب بود .
وي با اشاره به شعري كه در همان سال هاي اول دبيرستان سروده بود، اظهارداشت‌‏: من در سال اول دبيرستان شعري گفته بودم كه نامش "باران" بود. شعر را براي "آتشي" خواندم و ايشان به جاي اينكه مرا مورد تشويق قرار بدهند، گفتند 5 سال ديگر شاعر خوبي مي شوي. البته من در همان لحظه نمي خواستم كه اين سخن را بشنوم، ناراحت شدم‌‏، زنگ كلاس خورد و من سراسيمه خود را براي يكي ديگر از معلمان آن مدرسه، " محمدرضا نعمتي " كه نامش همواره در شعر معاصر ما به نيكي مي‌‏رود، خواندم . او گفت تو نگران نباش، تو همين حالا هم از "كارو"، شاعري كه آن زمان آوازه‌‏اي داشت‌‏, شعرت بهتر است.من خوشحال شدم و از اين پس مرا بچه هاي مدرسه، "كارو" صدا مي كردند. من نيز به تبع آن، مويي بلند كردم و بعدها نيز تصميم گرفتم كه مرا "شارو" بخوانند!
وي در ادامه تصريح كرد : "محمدرضا نعمتي" در مدرسه پهلوي معلم كلاس پنجم بود، من همواره شيفتگي عجيبي نسبت به اين مرد احساس مي كردم كه همين جا لازم مي دانم به بيان خاطره‌‏اي بسنده كنم؛ يك روز "آتشي" سر كلاس با خود كتاب " سياه مشق " , " ه . ا. سايه " را آورد , من يك دل و نه صد دل عاشق اين كتاب شدم، به او گفتم اين كتاب را مي شود به من امانت بدهيد , نداد. اين برنامه تا آخر هفته ادامه داشت , او پنج شنبه مرا صدا كرد و كتاب را به من داد و گفت‌‏: ببر و فردا صبح صحيح و سالم بياور و من نيز دفتري 100 برگ خريدم و شب تا صبح تمام شعرها را نوشتم و فردا كتاب را به او تحويل دادم .
باباچاهي ادامه داد: يك روز گوشه حياط ايستاده بودم و داشتم شعر مي خواندم , مردي متوسط قامت , با چهره‌‏اي مهربان و سبيل‌‏هاي شبه "استاليني" كه صدايي خوش نيز داشت كه در فضا طنين انداز بود، به كنارم آمد و گفت‌‏ چه مي‌‏خواني ؟ گفتم شعر , گفت" فردا برايت كتاب شعر مي آورم و او كتاب "جويزه " محمد زهري را آورد‌‏, با كتاب همان كردم كه با كتاب "آتشي" كرده بودم , فردا كتاب را پس آوردم , تعجب كرد, خواندي ؟ گفتم نوشتم ,‌‏گفت نه اين كتاب را براي تو آوردم،براي خودت است.
اين شاگرد "منوچهر آتشي" اظهار داشت‌‏: من با بيان اين مطالب مي خواستم بگويم كه "محمدرضا نعمتي" سهم بزرگي در شعر امروز ايران داشتند و دارند، معلم واقعي من همواره او بوده است . البته حضور و وجود "منوچهر آتشي" براي من خود انگيزه‌‏ اي براي سرودن شعر بود. البته ميان او و "نعمتي" تفاوت‌‏هاي بسياري بود. شايد "آتشي" دوست داشت كه كتاب‌‏هاي شعرش را شب‌‏ها زير سرش بگذارد و بخوابد، چه عيب دارد.
وي با اشاره به اينكه نوعي نگرش و قدرت نگارش شاعر، او را در موقعيت خاصي به نام جايگاه هنري قرار مي دهد،گفت‌‏: "آتشي" يكي از چهره هاي ماندگار و برجسته و تاثيرگذار شعر ما است، ترديدي نيست "آتشي"، شاعري است كه شعرش و نوع نگاهش با شاعران ديگر تفاوت‌‏ فاحشي داشته است. به گمان من، ما بايد اين تفاوت ها را تقويت كنيم و همين متفاوت نويسي "آتشي" را در اين جايگاهي كه امروز ايستاده، قرارداده است .
‌باباچاهي در ادامه با اشاره به كلام "محمد علي سپانلو" كه معتقد است اگر "بابا چاهي" از تفاوت نگويد از چه بگويد, با مقايسه چند بيت شعر از "نيما" , "فروغ" و "آتشي" اظهارداشت‌‏: گاه دايره واژگاني , تركيبات كلمات با هم توسط يك شاعر مي‌‏تواند جنبش در متن به وجود بياورد كه اين واژگان و تركيبات توسط شاعري ديگر چنين نكند. در بررسي‌‏هايي كه ميان شعر شاعران صورت مي‌‏گيرد، اين تفاوت‌‏ها خودي نشان مي‌‏دهند و يكي از وجوه تفاوت شعر شاعران با هم طنين شعري آنها است، اين طنين حاصل كنش نوشتاري و منشي فرد است.
شاعر مجموعه " رفته بودم به صيد نهنگ " گفت‌‏: من معتقدم با سه گروه شعر روبرو هستيم؛ شعر ايزايي، اعتراضي و اغنايي و شعر استفهامي. اگر ساده‌‏تر بخواهم بگويم، شعر ايزايي، شعري است كه پيام و معناي خاص را به خواننده عرضه مي كند.شعر اغنايي، شعر غير معمول است كه از شيوه سنتي فاصله مي‌‏گيرد و شاعر در اين شعر به فكر و استعدادهاي بالقوه خويش تحكيم مي بخشد. شعر استفهامي نيز شعري فرا معنايي است و شاعر از امكانات بالقوه استفاده مي كند.
وي با اشاره به اينكه ابداعات شاعر در ابتدا معطوف به تجربه‌‏هاي نيمه تمام در طول عمر حاضر است، اظهارداشت‌‏: به گمان من رفتار و گفتار "آتشي" با شعر در شعر , برايش موقعيتي فراهم كرد كه شعر او محجوب طيف‌‏هاي مختلف جامعه شود.من شعر او را پيش از اين نيز در گروه شعرهاي اغنايي انكاري قرار دادم. شعر "آتشي"، شعري متفاوت از همه هم نسلان اوست و داراي نوعي بدويت ذهني و زباني است. او تمام طبيعت جنوب را از آن خودش كرده است و اين توحش زيبا و شاعرانه را آغاز كار خود و در ادامه از شعر " عبدوحظ " به سمفوني 10مي رسد.
مولف كتاب " گزاره‌‏هاي منفرد " با اشاره به جنبشي كه در شعر "آتشي" به وجود مي‌‏آيد، گفت‌‏: جنبش در شعر "آتشي"، جنبشي تدريجي است. او به يكباره عليه ساختارها متداول شعر شورش نمي كند. من همواره معتقد بودم كه متفاوت نويسي را بايد تقويت كنيم .
تفاوت شعر "آتشي" با كليت شعر امروز ايران نيست , شعر در وضعيت مدرن داراي مولفه‌‏هاي تثبيت شده است، از اين رو "آتشي" شاعري متفاوت است . "شاملو" بنيان شعر را به گونه‌‏اي ديگر متفاوت مي كند و بر مبناي پيشنهادات "نيما" , شعر بي وزن را پيشنهاد مي كند‌‏. البته پيش از او كساني ديگري نيز اين گونه نوشتند.
وي ادامه داد: "نيما" شعر كلاسيك را به چالش كشيد، "فروغ" نيز نوعي وزن را در شعر ايجاد كرد و شعر چند وزني را در كنار گفتار مطرح كرد. اما متفاوت نويسي "آتشي" به فرديت خوش بستگي دارد، او در پي جسارتي نيست كه خسارتي در پي داشته باشد. مثلا "رويايي" به يكباره پس از "نيما"، شعر دستوري مي گويد، ابتكاراتي به كار مي برد و فضايي خاص در شعر ايجاد مي كند و ما شاهد نوعي فاصله گيري محسوس از شعر رايج هستيم. آنچه مسلم است تفاوت نويسي "رويايي" , كل شعر معاصر ما است، ولي شعر "آتشي" فرديت خاص خودش را دارد كه به اثر او تشخص مي بخشد .
باباچاهي با اشاره به تفاوت‌‏نويسي كه در سال هاي اخير مطرح شده است، گفت‌‏: در سال هاي اخير نوعي تفاوت نويسي مطرح است كه اين تفاوت نويسي داراي مولفه هاي ديگري است. ما در شعر پسا "نيما"يي با مولفه‌‏هاي زيادي روبرو هستيم و اين شعر متفاوت با شعر"رويايي" فرق دارد. مفروضات شعر "رويايي"، مفروضات مدرن است، ولي مفروضات شعر اخير , شعر پسا مدرن را در وضعيت ديگري قرار مي دهد و اين شعر را در چالش با شعر مدرن قرار مي دهد . وي ادامه داد: يكي از دلايل تفاوت نويسي اين است كه ما مي‌‏خواهيم از وضعيت شعر مدرن به سمت شعر پسا مدرن برويم. ما در شعر مدرن با نوعي مطلق گرايي روبرو هستيم و اين مطلق گرايي در شعر "نيما" و ديگران غير زنده است، بايد اين مطلق گرايي به چالش كشيده شود.
وي در ادامه، يكي از شعرهاي "آتشي" را براي حاضران خواند و سپس، "فاطمه سالاروند"، يكي از اعضاي دوره‌‏هاي گذشته انجمن شاعران، شعري را كه براي "آتشي" سروده بود، خواند.
"رضا سيد حسيني"، اولين ناشر شعر "منوچهر آتشي" با اشاره به اين نكته كه من "آتشي" را نه به عنوان دوست، بلكه از او به عنوان يك انسان ياد مي كنم، گفت‌‏: "آتشي" شاعري نجيب و دوست داشتني بود و مقالات بسياري نيز درباره مسائل مختلف ادبي نوشته است كه بايد اين نقدها و مقالات گردآوري و در مجموعه‌‏اي منتشر شود.
در ادامه،" سيد حسيني" بخش هايي از دو نامه از "آتشي" كه يكي درباره زندگي ومسائل روزمره و ديگري درباره شعر بود را براي حاضران خواند .
وي با بيان خاطره‌‏اي ادامه داد : در سفري كه با ماشين شخصي‌‏ام از طوس باز مي گشتيم , آتشي نيز همراه ما بود و غلامحسين ساعدي تازه از زندان آزاد شده بود و از تركيه نوار كاستي كه شامل شعرهايي از ناظم حكمت بود براي او فرستاده بودند. نوار را گذاشته بوديم و من براي آتشي ترجمه مي كردم و با هم مي گريستم , البته از اين گونه خاطرات با آتشي بسيار دارم .
اين پژوهشگر و مترجم افزود : "آتشي" در شعرهايش احساس و انديشه تازه‌‏اي را بيان مي كند و تخيل او بسيار قوي بود. او در يكي از نامه‌‏هايش كه درباره شعر بود خود بيان مي كند كه "دلم به شعرهاي سياسي و يا عاشقانه صرف راضي نمي‌‏شود و معتقدم كه شعري كه از تفكر مردم عادي دور شوند‌‏, بيشتر جنبه شعر به خود مي گيرد ."
سيد حسيني با اشاره به نامه ديگر آتشي كه در سال 1337 نوشته شده بود ،گفت‌: اين نامه را آتشي زماني كه تازه در بوشهر ساكن شده بود نوشته بود و در آن نگران دوستانش اش بود او گذشته از اين كه شاعري استثنايي بود‌‏, به شدت انسان بود .
در ادامه مراسم فيلم كوتاهي كه توسط انجمن شاعران جوان تهيه شده بود پخش و در ادامه مراسم، "حسين عليشاپور" با كمانچه" بهزاد ميرلو" به اجراي آواز دشتي بر اساس دو بيتي "منوچهر آتشي" پرداخت .
"محمد علي سپانلو" در ادامه مراسم گفت‌‏: درباره "آتشي" حرف هاي بسياري مي توان گفت، اما صحبت هاي امشب دوستان مرا به ياد مقاله اي كه سال 1350 آن را نوشته بودم ،انداخت ، در اين مقاله اشاره كرده ام كه ما نبايد انديشه و تصوير خود را به ديگران تحميل كنيم مثلا از "آتشي" به عنوان دهاتي با استعداد ياد مي شد‌‏, اين گونه كسي را خطاب كردن ناشي از اين مي شود كه ما شهري هستيم و مدل تفكر و زندگي مان از او بالاتر است.
وي ادامه داد: همواره در سال هاي اخير نام آتشي در كنار نام من آورده شده است ، از او به عنوان شاعري كه به طبيعت گرايش دارد و از من به عنوان شاعري كه گرايش به زندگي شهري دارد ، ياد شده است. از روزگاري كه اولين مجموعه شعر آتشي توسط" رضا سيد حسيني" منتشر شد او به ما آموخت" سعدي "نيست ," ابن يمين" است . آتشي با شعركلاسيك ما آشنا بود ولي او هرگز در آن حال و هوا نماند .
"سپانلو" با اشاره به پرسش "آتشي" از شعر كلاسيك گفت‌‏: پرسش "آتشي" بسيار جالب است، او آنچه را كه از شعر كلاسيك مي آموزد به اقتضاي شرايط امروز بيان مي كند. "آتشي" افسانه‌‏هاي دشتستان را موضوع كار خود قرار مي دهد .
وي افزود : متاسفانه برخي فكر مي كنند وقتي نويسنده و شاعري اثري را خلق مي كند هدف اش خدمت به زبان مادري اش است مثلا برخي مي گويند" تولستوي" با نوشتن" جنگ و صلح"بر آن بود تا به زبان روسي خدمت كند‌‏, اما اين خدمت به خود خالق اثر است. البته لازم مي دانم به سخني از" آندره مالرو" اشاره كنم كه معتقد بود كه ادبيات با مردم سرو كار دارد و نبايد آن را به جنبه‌‏هاي فني محدود كرد .
"سپانلو" در ادامه يكي از شعرهاي "آتشي" را بررسي كرد و گفت‌‏: ما بايد نگاه كنيم كه پست مدرن و مدرن چقدر دغدغه ما است، عدم قطعيت آيا همان ايهامي است كه در شعر كلاسيك با آن روبرو بوديم؟ متاسفانه مخاطب ما با اين اصلاحات و اسامي دچار ابتذال شده است .
وي با اشاره به شعر آتشي كه دربرگيرنده فرهنگ موسيقي و نقاشي است گفت‌‏: "آتشي" در شعرهايش از رنگ هاي متداول استفاده نمي كند ، بلكه او براي سرودن شعرهايش از خودش رنگ مي سازد .
وي با اشاره به شعر "مرگ" آتشي گفت‌‏: ما در شعر بايد به دنبال ساده سازي باشيم و آتشي با سرودن شعر " سمفوني 10 "اعجاب خاصي در شعر ما بوجود آورد. بتهوون " سمفوني3" را براي" ناپلئون" ساخت .او مي پنداشت "ناپلئون" قدرتي است كه صلح را مي خواهد به جهان تقديم كند . اما در نهايت "بتهوون" دريافت كه "ناپلئون" نيز ديكتاتور است . "آتشي" با اين تجربه به ساختن" سمفوني 10" پرداخت . او با اين كه با اصلاحات موسيقي و خود موسيقي از نظر فني آشنا نيست، اما وزن و موسيقي را در اين شعر به شكل خلاقانه‌‏اي به خدمت مي گيرد .
"سپانلو" ادامه داد: يكي از مشخصات آتشي اين بود كه خودش نمي دانست كه كدام شعرش بهتر است از اين رو قرار بود كه ما آنتولوژي شعر او را منتشر كنيم .
وي با اشاره به خواندن شعر يك شاعر خيلي بهتر از صحبت كردن درباره آثار اوست" شعر سمفوني 10 " و شعر "مرگ "او را براي حاضران اجرا كرد و پس از آن "احمد پوري"،شش شعر از "منوچهر آتشي" را براي حاضران اجرا كرد .
رحماندوست با اشاره به كتاب "شعر چيست" كه در بر گيرنده مجموعه‌‏هاي از مقاله ها و گفت‌ و گوي است كه توسط "عزيز الله زيادي" گرد آوري شده است گفت‌‏: در مقاله اي در همين كتاب، "آتشي" به جاي اين كه شعر را تعريف كند به اجراي آن پرداخته است."آتشي" معتقد بود اگر شعر را خوب اجرا كنيم، بهتر مي توانيم در مفهوم آن دست يابيم و افزود‌‏: از ديدگاه "آتشي"، شعر به 3 صورت اجرا شده است، چون در تعريف نهايي، شعر نوعي اجراي زباني است كه شاعرش ديدگاه هايش را نسبت به هستي عرضه مي كند .
وي با اشاره به تعريف" آتشي" از شعر گفت:" امروزه نيز هيچ تعريف موجزي از شعر نداريم. پسا مدرن ها شعر را نوعي اجراي زباني مي دانند و حتي سوژه و ابژه تخيل را از آن حذف كرده اند. اما به گمان من اين تعريف از متن هر نوشته اي را مي تواند زير سلطه خود قرار دهد،نمي تواند تعريف شعر باشد. شعر اجراي زباني سرور آميز و اندوهناك جان آدمي است، همين و بس ."
پس از آن هديه اي از سوي خانه شاعران به "مارال آتشي" تقديم شد و در ادامه، " نسرين باباچاهي"، زن برادر "آتشي" ضمن بيان يادي از "آتشي" ،كه سال ها پس از مرگ همسرش او بار مسووليت و خانواده را به عهده گرفت، شعري را از مجموعه شعر "آوازهاي خاك" براي حاضران خواند و پس از آن "حسين يوسف زماني"، استاد ويلون به اجراي قطعاتي پرداخت و در ادامه فيلم مستندي كه توسط "قاسم علي فراست" ساخته شده بود، براي اولين بار براي حاضران پخش شد .


 


فراخوان عضويت " دفتر شعر جوان "
تهران- خبرگزاري كار ايران


دفتر شعر جوان براي دوره يازدهم فعاليت خود از ميان جوانان شاعر عضوگيري مي كند.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و انديشه ايلنا , انجمن شاعران جوان براي اين دوره از فعاليت خود از ميان جوانان شاعر علاقه مند كه در فاصله سني (15-25) سال قرار دارند ، از سراسر كشور دعوت كرده است تا در اين فراخوان شركت كنند.
لازم به ذكر است ، براي شركت در اين دوره عضويت دفتر شعر جوان ، علاقه‌‏مندان بايد به همراه فرم درخواست عضويت ، 3 نمونه شعر براي بررسي تا 20 دي ماه 1384 به نشاني تهران - خيابان دكتر شريعتي - خيابان شهيد كلاهدوز (دولت سابق )‌‏نبش خيابان شهيد نعمتي , دفتر شعر جوان و يا صندوق پشتي 1175- 16315 ارسال نمايند.


 


مهري شاه حسيني :
خانواده شاعران و نويسندگان سربازان گمنام ادبيات هستند

تهران- خبرگزاري كار ايران


بزرگداشت "منوچهر آتشي" در كانون ادبي شعر معاصر با حضور جمعي از شاعران و منتقدان برگزار شد .
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, در ابتداي اين مراسم، "مفتون اميني" به بررسي موقعيت "منوچهر آتشي" در شعر معاصر پرداخت و گفت‌‏: "منوچهر آتشي" در شعرهاي اوليه اش در پرداختن به فضاها بسيار ضعيف عمل كرده است و هنوز فضاي شهري براي او در اين دوره اهميت پيدا نكرده است‌‏, اما رفته رفته او در شعرش در خلق فضاها مي تواند حرفي براي گفتن داشته باشد .
در ادامه مراسم، "كاميار عابدي" با اشاره به جغرافيايي بومي و جغرافياي انساني در شعر "منوچهر آتشي" اظهارداشت‌‏: جغرافياي بومي از ديدگاه من، به منطقه و زيست‌‏گاه خود شاعر باز مي گردد و جغرافيايي انساني نيز مفهوم رنج را گسترش مي دهد و از منطقه خود شاعر الهام مي گيرد و در شعرش گسترش مي يابد .
وي ادامه داد‌‏: در شعرهاي اوليه "آتشي" نوعي روحيه ياس آلود به چشم مي خورد و او از اين روحيه ياس آلود به فكر حماسي دست مي يابد و در شعرش به دنبال كسي است كه منجي و قهرمان باشد. او در دوره بعدي تا حدي از اين فضا دور شده است كه زندگي شهري و مرز ميان زمان و مكان در شعرهايش حذف شده است .
اين پژوهشگر افزود : "آتشي" در مرحله دوم و لحاظ فرم شعري ضربه ديد، اما او همچنان از نظر تخيل شاعري قوي و برجسته بود .در واقع او جزء نسل دوم شاعران نيمايي و مهمترين شاعر اين نسل محسوب مي شود .
وي با اشاره به نماد و نشانه شناسي فرهنگي بوشهر گفت‌‏: در دروه اي "فايز دشتستاني" مهمترين نشانه فرهنگي بوشهر به شمار مي رفت، اما قرن بيستم حادثه دليران تنگستان مهمترين نماد فرهنگي بوشهر به شمار مي رفت و از دهه 40 به اين سو "آتشي" به نوعي نماد فرهنگي منطقه بوشهر تلقي مي شود .
عابدي ادامه داد: در شعر "آتشي" فضاي بيابان هاي بومي و منطقه بوشهر به خوبي به تصوير كشيده شده است .
در ادامه، مهري شاه حسيني با اشاره به همسران شاعران و نويسندگان كه بايد از آنها , به عنوان سربازان گمنام ادبيات نام برد، گفت : همسران اين هنرمندان همواره پشت سر آنها ايستاده اند و با حمايت هاي خود خدمت بزرگي به هنر ادبيات و جامعه انساني مي كنند، اما در اين ميان، همسر برادر "منوچهر آتشي" , "نسرين باباچاهي" اين نقش را ايفا مي كند .
وي ادامه داد: همسر برادر "آتشي" به همراه او از بوشهر به تهران آمد و اگر ما امروز "آتشي" را اينقدر بزرگ مي بينيم، بخشي از آن را مديون ايشان مي دانيم. ما نبايد از كنار چهره هاي مطرح شعر معاصرمان بگذريم و زماني كه اين افراد مردند، تازه به ياد آنها بيفتيم. امروز نيز اگر مي خواهيم كاري بكنيم بايد به سراغ "م . آزاد" برويم كه در انزوا و بيماري به سر مي برد.
وي در پايان شعري را براي حاضران خواند .
در ادامه مراسم، "رضا قنبري" , "فرهاد عابديني" و "علي شاه مولوي" به شعر خواني پرداختند .


 


 

 

آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

[email protected]

 



AGHALIYAT.jpg

تازه ترین مجموعه غزل

فاضل نظری

پخش:88410848