تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


December 13, 2005 01:01 PM

دوشنبه 21 آذر 84

پس از انتشار مجموعه‌ي داستان التهاب سرد،
فتح‌الله بي‌نيا‌ز و رماني در وصف حال شاعراني كه ناشران كتاب‌هايشان را چاپ نمي‌كنند

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


بعد از انتشار مجموعه داستان "التهاب سرد" مجموعه داستان "بعد از مرگ هنوز مي‌ميرم" و رمان "ترجيع‌بندي براي مرگ شاعران جوان" از فتح‌الله بي‌نياز منتشر مي‌شود.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، التهاب سرد مجموعه داستاني است كه 13 داستان كوتاه در آن آمده است. اين كتاب به تازگي توسط نظر مرواريد منتشر شده است.
مجموعه داستان بعد از مرگ هنوز مي ميرم نيز شامل 12 داستان كوتاه است و رمان ترجيح‌بندي براي مرگ شاعران جوان رماني است كه در وصف حال شاعراني است كه ناشران كتابهايشان را چاپ نمي‌كنند. يكي از شاعران تصميم مي‌گيرد ناشراني را كه كتابهاي شاعران جوان را چاپ نمي‌كنند، بكشد. اين داستان در روسيه اتفاق افتاده است.
اين دو اثر به اتمام رسيده؛ ولي بي‌نياز فعلا تصميم به چاپ آنها را به دليل روشن نبود وضعيت مجوز كتابها ندارد.


 


" مايا آنجلو " و سرايش شعري درباره صلح
تهران- خبرگزاري كار ايران


" مايا آنجلو" , نويسنده سياهپوست , مجموعه شعري درباره صلح منتشر كرد.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا , اين كتاب 32 صفحه اي كه " صلح حيرت آور " نام دارد توسط انتشارات " رندوم هاوس " چاپ شده است.
اين ناشر ، اثر مذكور را تاييد درخشاني از زيبايي زندگي دانسته است.
آنجلو كه 77 سال سن دارد ، براي كتاب خاطراتش به شهرت رسيده است . اين كتاب "مي دانم چرا پرنده هاي در قفس آواز مي خوانند " نام دارد.
آنجلو ، شعر جديدش را روز اول دسامبر كه روز ملي درخت كريسمس نام دارد ، در كاخ سفيد قرائت كرد.
آنجلو شعر " در نبض صبح " خود را براي نخستين مراسم معارفه رسمي " بيل كلينتون" , رئيس جمهور اسبق آمريكا سرود كه بيش از يك ميليون نسخه از آن در آمريكا به فروش رسيد.


 


سومين دوره جايزه ادبي والس با موضوع شعر برگزار مي‌شود
تهران، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‬
داخلي. فرهنگي. جايزه ادبي.


سومين دوره جايزه ادبي والس با موضوع "شعر" خردادماه سال آينده برگزار مي‌شود.
به گزارش روز دوشنبه دبيرخانه جايزه ادبي والس، اين جايزه هر سال در يك زمينه و به صورت الكترونيكي برگزار مي‌شود و شركت در آن براي همه افراد آزاد است.
هرپديدآورنده مي‌تواند حداكثر دو شعر به دبيرخانه جايزه ادبي ارسال كند، در صورت ارسال تعداد آثار بيشتر دو اثر به قيد قرعه براي حضور در جايزه انتخاب خواهد شد.
كار داوري اين جايزه در اين دوره بر عهده واهه آرمن، پگاه احمدي، جمشيد برزگر، عليرضا بهنام، افشين دشتي، ساقي قهرمان و رسول يونان است.
آثار ارسالي در يك مرحله مورد داوري قرار گرفته و امتيازات به تفكيك هر اثر به همراه معيارها و ملاك‌هاي هر داور پس از اعلام نتايج از طريق سايت ‪ www.valselit.com‬منتشر خواهد شد.
پديدآورندگان مي‌توانند آثارخود را تا ‪ ۱۵‬اسفندماه سال جاري به صورت متن تايپ شده با نرم افزار ‪ word‬و از طريق پست الكترونيكي ارسال كنند.
گزيده‌اي از آثار برتر به صورت كتاب الكترونيكي منتشر شده و از پديدآورندگان سه اثر برتر طي آييني با اهدا جوايزي قدرداني خواهد شد.


 


دريم ورکس يک داستان کوتاه را اقتباس کرد
کمپاني دريم ورکس حقوق يک داستان کوتاه نوشته «جنيفر وينر» داستان كوتاه نويس پرفروش را براي اقتباس سينمايي خريد.   


سايت کتاب – ميراث خبر
گروه بين الملل: کمپاني دريم ورکس حقوق يک داستان کوتاه نوشته «جنيفر وينر» نويس پرفروش را براي اقتباس سينمايي خريد.
قرار است والتر پارکس، لوري مکدوناد و کريس بندر تهيه کننده اين فيلم کمدي عاشقانه باشند.
اين داستان کوتاه که «گاي» نام دارد و در ماه اکتبر در مجله «گلامر» منتشر شد، درباره يک زن متأهل است که اگر راه متفاوتي را انتخاب کرده بود حال زندگي اش ممكن بود به گونه ديگري از كار در مي آمد. کمپاني دريم ورکس فعلاً به دنبال نويسنده اي است که بر اساس داستان کوتاه جنيفر وينر فيلمنامه بنويسد.
پيش از اين يک فيلم ديگر هم بر اساس رماني از اين نويسنده به نام «کفش» به کارگرداني کرتيس هنسن و با نقش آفريني کامرون دياز ساخته شده بود.


 


محمدرضا يوسفي سراغ ادبيات بزرگسال رفت
محمدرضا يوسفي نويسنده اي که تاکنون در حوزه ادبيات کودک و نوجوان فعال بود  تاليف رماني در زمينه ادبيات بزرگسال را به پايان برده است.  


سايت كتاب ـ ميراث خبر
گروه خبر: محمدرضا يوسفي نويسنده اي که تاکنون در حوزه ادبيات کودک و نوجوان فعال بود اين روزها تاليف رماني در زمينه ادبيات بزرگسال را به پايان برده است.
"دختر سبزآبي" عنوان رماني است که يوسفي در حوزه ادبيات بزرگسال آن را نوشته است. رماني با محوريت موضوع دختران خياباني و مسائل و مشکلاتي که زندگي آنها را دربرگرفته است.
او که به تازگي رمان "بچه هاي خاک" را توسط نشر افق روانه بازار نشر کرده همچنين آثار ديگري در همين زمينه را زير چاپ دارد.
"کتاب قصه گويي" يکي از اين آثار است که در آن يوسفي به طرح مباحث نظري پيرامون قصه گويي و اصول کلي در رابطه با مخاطب و شگردهاي قصه گويي پرداخته است. اين کتاب توسط انتشارات سروش منتشر مي شود.
او همچنين يک مجموعه 12 جلدي را نيز زير چاپ دارد: "هر جلد از اين مجموعه با محوريت يک موضوع بين پنجاه تا هفتاد داستانک را در خود جاي داده است و توسط انتشارات فرهنگ گستر به زودي چاپ مي شود".
"ژنرال ها"، "دزدها"، "گنجشک ها"، "کلاغ ها"، "صندلي ها"، "فوتباليست ها" و "اناري ها" از جمله عنوان هايي هستند که داستانک هاي يوسفي حول آنها شکل گرفته است.
انتشارات منادي نيز از اين نويسنده رمان "خانه ابري" را منتشر مي کند. يوسفي درباره اين رمان مي گويد:« اين رمان هم مثل باقي کارهاي من مضموني اجتماعي دارد و به خانواده اي مي پردازد که در جنوب شهر ساکنند و درگير ساخت يک مجموعه آپارتماني هستند. درواقع کتاب به بررسي تاثير اين اتفاق روي زندگي بچه ها مي پردازد".
"نامه هايي به آقا غوله " نيز توسط انتشارات چرخ و فلک از اين نويسنده به چاپ رسيده است.
يوسفي علاوه بر اينها يک رمان ديگر نيز در حوزه نوجوان دارد به اسم شهر گربه ها که هنوز ناشري براي آن در نظر گرفته است.
محمدرضا يوسفي از معدود نويسندگاني است که هنوز در آثار خود به کودکان جنوب شهر و فقير مي پردازد و موضوع کودکان خياباني يکي از سوژه هاي اصلي او در نوشتن به شمار مي رود.


 



پنجمين دوره جايزه ادبي گلشيري برگزار شد
فرزانه طاهري :
" نقش 82 " هنوز مجوز نگرفته است
تهران- خبرگزاري كار ايران


پنجمين دوره جايزه ادبي گلشيري ، عصر ديروز در فرهنگسراي نياوران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و انديشه ايلنا , در ابتداي اين مراسم ، " فرزانه طاهري " يكي از اعضاي هيات موسس بنياد گلشيري گفت ‌‏: ما هميشه جايزه ادبي گلشيري را با ياد "محمد مختاري " و " محمدجعفر پوينده " برگزار مي كنيم . امسال نيز شاهد دو اتفاق درحوزه ادبيات بوديم و مرگ " كريم امامي" كه هميشه همراه همسرشان در مراسم همراه ما بودند و مرگ " منوچهر آتشي" , ما را داغدار كرد و جاي اين بزرگان در ميان ما خالي است.
وي تصريح كرد‌‏ : امسال ، مثل سال گذشته ، " فريده لاشايي " خالق تنديس جايزه ادبي گلشيري در بستر بيماري است و ما اميدواريم كه ايشان از بستر برخيزند و دو سال غيبت خود را در مراسم اهداي جايزه جبران كنند.
اين مترجم نام آشناي كشورمان ادامه داد‌‏ : من هر سال در مراسم اهداي جايزه وظيفه داشتم كه از فعاليت‌‏هاي بنياد گلشيري در يك سال اخير بگويم ؛ اما متاسفانه امسال به دليل محدود شدن امكانات , بنياد گلشيري توان فعاليت بيشتر را نداشت و هنوز " نقش 82 " در انتظار مجوز است . با اين كه ما مجبور شديم ، دو بار زندگي نامه نويسندگان را تغيير بدهيم اما تا مجوز بگيريم , اما شايد در نهايت مجبور شويم كه از خير انتشار زندگي نامه نويسندگان در كتاب " نقش 82 " و پس از آن بگذريم . آخر نمي شود ، زندگي‌‏نامه كسي را عوض كرد كه يعني شتر ديدي , نديدي !
طاهري ادامه داد ‌‏: اما بازديد كنندگان سايت هميشه همراه و همدم ما بوده اند و هر از گاهي از گوشه اي از دنيا عكسي يا نواري از گلشيري به دست ما مي رسد كه خوشحالمان مي‌‏كند . مثلا امسال يك ايراني از ويتنام ، يكي از رمان‌‏هاي گلشيري را تايپ كرد و پس از آن براي ما فرستاد تا خودمان آن را تصحيح كنيم و يا خانمي از امارات , كتاب " عروسك چيني" گلشيري را به زبان عربي ترجمه كرد تا ما بتوانيم ، اين كتاب را منتشر كنيم كه همه اين‌‏ها ما را دلگرم مي كند.
عضو هيات مديره بنياد گلشيري ، با اشاره به دو اتفاق خوب امسال گفت‌‏: امسال خوشبختانه پس از بيست و چند سال ، گلستان سعدي با مقدمه و تصحيح " هوشنگ گلشيري" از سوي انتشارات ققنوس منتشر شد و همچنين رمان " شازده احتجاب" گلشيري كه در زمان حيات او قرار داد ترجمه‌‏اش با يك ناشر انگليسي بسته شد , به زبان انگليسي ترجمه و منتشر گرديد و همه اين اتفاقات مي توانند ، ما را خوشحال كند و توان بيشتري به ما بدهند ‌‏. اي كاش گلشيري بود و اين روزها را مي ديد.
در ادامه مراسم ، " عبدالعلي عظيمي" دبير بنياد گلشيري گفت ‌‏: امسال ما آثار ارسالي به بنياد گلشيري را در دو مرحله مورد داوري قرار داديم كه در اين ميان ذكر نكاتي خالي از لطف نيست ؛ هر سال كه ما در پي آن هستيم كه جايزه گلشيري را برگزار كنيم ، داوران پس از خواندن آثار ارسالي با تاسف اشاره مي كنند كه باز هم بلند پروازي هاي يك رمان يا مجموعه داستان شكست خورده است و اين مايه تاسف و نگراني است . اين ناشي از آن است كه در ايران ما هنوز با پديده ويرايش داستاني آشنا نيستيم.
وي تصريح كرد : متاسفانه وقتي به نويسندگان پيشنهاد مي شود كه آثارشان را ويرايش داستاني كنند , ناراحت مي شوند و مي گويند كه شما به خلاقيت ما توهين كرديد . چرا كه اعتقاد دارند ، ويرايش كردن يعني رخنه كردن در خلاقيت خالق , اما در اين ميان ، باز هم
نويسندگان جوان بيشتر به اين امر علاقه نشان مي دهند و آن ها را راحت تر مي توان مجاب كرد.
عظيمي با اشاره به نويسندگاني چند كتاب چاپ كرده اند , گفت ‌‏: متاسفانه بعضي از اين نويسندگان ديگر خدا را نيز بنده نيستند و به ويراستاران كه تجربيات خود را به راحتي در اختيار آن ها مي گذارند ، اهميت نداده و كار آن ها را سبك مي شمارند.
وي با اشاره به ضرورت تشكيل يك گروه ويراستاري گفت ‌‏: تجربه كارگاه هاي گلشيري نشان داد كه ضرورت تشكيل يك كارگاه ويراستاري احساس مي شود تا در آينده بتوانيم ، شاهد انتشار آثار ويراسته بوده ، ديگر دل نگران شكست خوردگي هاي بلند پروازي يك رمان يا مجموعه داستان نباشيم.
عظيمي افزود‌‏ : ما هر سال از ميان 20 رمان و مجموعه داستان ، به 4 يا 6 اثر جايزه مي دهيم . اما اي كاهش بنياد توان اين را داشت كه از برخي آثار تقدير مي كرد و به بقيه آثار جايزه مي داد و آخرين حرف من با نويسندگان و داوران است ما همان طور كه گلشيري با دوستانش سخت گيرتر بود در پي آنيم كه جايزه را به حق به نويسندگان بدهيم . چرا كه اعتبار بنياد براي ما مهمتر از دوستي هايمان است.
در ادامه مراسم مذكور ، فيلمي از نامزدهاي دريافت پنجمين جايزه" هوشنگ گلشيري " در بخش رمان , داستان هاي به هم پيوسته و داستان بلند و نويسندگاني كه پيش‌‏تر در ايران رمان يا مجموعه داستان منتشر كرده اند ، پخش شد.
پس از آن ، " عبدالله كوثري" ، به نمايندگي داوران اين بخش شامل " عباس پژمان " , " نسيم خاكسار " , " محمد حسن شهسواري " , " مهناز كريم " و " عبدالله كوثري " , به دليل توفيق در ايجاد تعليق و كشش داستاني , اجتناب از ايجاد قطعيت , ترديد در صداقت راوي , نظرگاهي در خور روايت كه در مرز خيال و واقعيت در حركت است و توفيق در شخصيت‌‏پردازي رمان " آبي تر از گناه" ‌‏, نوشته " محمد حسيني " از انتشارات ققنوس را به عنوان برگزيده اين بخش اعلام كردند كه جايزه آن توسط " گلي امامي " اهداء شد.
" محمد حسيني" در هنگام دريافت اين جايزه گفت ‌‏: من دو بار افتخار اين را داشتم كه پيش گلشيري داستان بخوانم . اما هيچ‌‏گاه افتخار اين را نداشتم كه رمانم را براي گلشيري بخوانم . ولي امروز با گرفتن اين جايزه ، احساس مي‌‏كنم كه رمانم را براي گلشيري خوانده‌‏ام.
همچنين در ادامه اين مراسم ، هيات داوران بخش رمان ‌‏, به دليل كاويدن درون انساني شهري , ايجاد كشش داستاني , خلق روايتي آميخته در واقعيت و وهم و توفيق در شخصيت پردازي و ديالوگ‌‏هاي قوي , رمان " آداب بي قراري " نوشته " يعقوب يادعلي " را به عنوان رمان برگزيده سال 83 انتخاب كرد.
پس از اين ، كليپي از راه يافتگان مرحله نيمه نهايي مجموعه داستان پخش شد و در ادامه ، " ليلي گلستان‌‏" نماينده هيات داوران مجموعه داستان اول بخش داستان كوتاه گفت ‌‏: به دليل روايت بي نقص , پرداختن به تيره روزي و خشونت , جنگ و لطمات آن ، به كارگيري مناسب شگردهاي داستاني ، نظرگاه متفاوت , كالبد شكافي جنگ , ساختن موقعيت هاي تراژيك , خلق فضايي تاثير گذار و خلق روايت هاي گوناگون از فضا و زمان هاي گوناگون , داوران بخش داستان كوتاه شامل " ميترا الياتي " , " كامران بزرگ نيا " , " نغمه ثميني " و " صمد طاهري" ، مجموعه داستان " انجيرهاي سرخ مزار " نوشته " محمد حسين محمدي " را به عنوان برگزيده اين بخش اعلام مي كنند.
هديه اين بخش ، توسط " بهرام بيضايي" به محمدي اهداء شد.
"محمدحسين محمدي " ، در هنگام دريافت اين جايزه گفت ‌‏: من زماني كه به تهران آمدم ، " هوشنگ گلشيري " از ميان ما رفته بود . اما پيش از آن با كارها و آثار ايشان آشنا شده بودم . او به من آموخت كه چگونه داستان بنويسم و ما ياد ايشان را گرامي مي‌‏داريم.
در ادامه مراسم ، فيلمي از نويسندگاني كه تاكنون در ايران رمان يا مجموعه داستاني منتشر نكرده اند ، پخش شد و پس از آن " عباس پژمان " نماينده هيات داوران اين بخش گفت : به دليل توفيق تصويري عيني از وطن , توفيق روايتي پر كشش , نمايش گذار جامعه سنتي به جامعه مدرن , نگاه با فاصله بدون نوستالوژي و پرداخت بديع و فضاي سازي دقيق ، هيات داوران بخش رمان , رمان " ماهي‌‏ها در شب مي خوابند " نوشته" سودابه اشرفي" را به عنوان گزيده اول اين بخش اعلام مي‌‏كنند.
پژمان در ادامه گفت‌‏ : به دليل توفيق در خيال پرداري و پرداختن به كابوس , كابوس راوي , آميختن جهان مردگان ‌‏, ساختن فضاي شهري دستخوش وهم و كابوس , توفيق در نمايش غلبه بي آرماني در ميان نسل جوان و توفيق به شخصيت پردازي , رمان " رنگ كلاغ " نوشته " فرهاد بردبار " نيز برگزيده اين بخش اعلام مي‌‏شود .
همچنين در ادامه " ميترا الياتي " نماينده داوران بخش مجموعه داستان گفت ‌‏: به دليل حركت نو در داستان نويسي , پرداختن به فاجعه دروني , روايت تكه تكه و در هم و برهم با اقتضاي تجربه هاي ذهني ، ايجاد معناي تغيير يافته ، شكستن مرز ميان واقعيت و خيال و خواب و بيداري , هيات داوران بخش مجموعه داستان , مجموعه داستان " عاشقيت در پاورقي " نوشته " محسا محب علي " را به عنوان برگزيده اين بخش اعلام مي‌‏كنند ؛ هديه اين بخش توسط " بابك احمدي " به محب‌‏علي تقديم شد.
همچنين هيات داوران از ميان مجموعه داستان هاي رسيده به اين بخش ، تك داستان‌‏هايي را انتخاب كردند كه اين داستان ها با اجازه نويسنده و ناشر در " نقش 83 "منتشر خواهد شد.
گفتني است‌‏ , در اين مراسم تعداد بسياري از نويسندگان و مترجمان و شاعران حضور داشتند و اجراي اين مراسم توسط " سحرناز سيمايي نژاد " صورت گرفت.


 


/ همايش ايثار وشهادت در آئينه هنرهاي نمايشي/
فرهاد ناظرزاده كرماني :
ادبيات و هنر ديني در تئاتر ظهور پيدا كرده اند


تهران- خبرگزاري كار ايران
به گزارش خبرنگار گروه هنر ايلنا ،" فرهاد ناظر زاده كرماني"، نمايشنامه نويس و استاد دانشگاه با بيان اين مطلب در نخستين همايش ايثار و شهادت در آيينه هنرهاي نمايشي، اكثر پديده هاي ديني با بيان ادبي مطرح شده اند هنر ودين هر دو به نيايش ختم مي شوند ؛ در بطن هر نمايشنامه خوب يك استغاثه ديني نهفته است حتي در زيارت نامه ها نيز نوعي بيان ادبي به چشم مي خورد.
وي با بيان اين كه ادبيات و هنر ديني در تئاتر ظهور خاصي پيدا كرده اند خاطر نشان كرد نمايشنامه ديني از آغاز تا امروز پيوسته نوشته شده و مي شود هنر و ادبيات چند محور دارند كه به شكلي با ايثار پيوند خورده است.
ناظر زاده با بر شمردن شاخصه هاي مشترك هنر و دين گفت: اولين شاخصه هنر دين پرهيز از نااميدي است كه نشانه آن داستان حضرت يونس است انسان در حالت آزمون به سر مي برد و جهان عرصه آزمايش است كه كهن اكنون آن داستان حضرت ايوب است
وي افزود: مواجهه انسان با شيطان و وسوسله هاي او در داستان حضرت مسيح و مفهوم طغيان در داستان حضرت موسي آمده است توكل ديگر ويژگي است كه انسان از روي ايمان كاري را انجام مي دهد و در حين اين كه توقع كمك نداري اميد از رسيدن كمك نيست.
در ادامه مراسم" محمد اسماعيل رضايي" مدير كل امور هنري بنياد شهيد با اشاره به هدف از برگزاري اين همايش گفت: يكي از فعاليت هاي امور هنري، انجام امور نمايشي در راستاي فرهنگ ايثار و شهادت است كه اميدواريم با امضاي تفاهم نامه ميان بنياد شهيد و اداره كل هنرهاي نمايشي فعاليت هايي را دراين زمينه صورت دهيم و اميدواريم آموزش كارشناسان استان و برگزاري چنين همايش هايي آثاري را در زمينه ايثار و شهادت به ظهور برسانيم.
وي افزود: با اعلام فرا خوان در مرداد ماه 52 مقاله به دبيرخانه ارسال شد كه از آن ميان هشت مقاله گزينش شده كه طي امروز و فردا ارائه مي شود برنامه ما مشاركت در جشنواره فجر با اجراي يك نمايش با مضمون ايثار و شهادت است.
احمد جولايي پژوهشگر از استان بوشهر با اعلام اين كه تنها اثري كه شالوده اش انديشه هنري متعهد باشد قادر است بشر را ياري دهد گفت: اين اثر هنر مي تواند آموزش انسانيت انسان را فراهم كند.
براي نشان دادن عالي ترين تجليات زندگي با ارزش ترين وسيله ابزار هنري و خصوصا هنرهاي نمايشي است كه مي تواند تمامي اهداف مورد نظر را تامين كند.
وي افزود: تخيل نقش بزرگتري در كار هنرمندان دارد هنرمند آرمانش را با تمام زيبايي هايش به مردم نشان ميدهد و با گشودن دريچه هاي نوين هنري، امكان ديده شدن زندگي از منظر ديگر را فراهم مي سازد كه در غياب آن يك آرمان گرديسي مي شود و كار كرد خود را از دست مي دهد. لازم به ذكر است بنياد شهيد قصد دارد آرشيو نمايشنامه هايي كه به طور مستقيم و غير مستقيم با مضمون ايثار و شهادت در ارتباط هستند راه اندازي كند.
مسابقه نمايشنامه نويسي با مضمون ايثار و شهاد ت نيز برگزار خواهد شدو طي تفاهم نامه اي كه بين بنياد شهيد و اداره كل هنرهاي نمايشي به امضا رسيده است نمايشي با مضمون ايثار و شهادت در جشنواره فجر روي صحنه مي رود كه هداياي نقدي و غير نقدي نيز به اين گروه ها اهدا مي شود فراخوان اجراي اين نمايش نيز به انجمن هاي نمايش شهرستان ها ارسال شده است.
همچنين واحد نمايش بنياد شهيد آمادگي ساخت تله تئاتر و نشر و چاپ آثاري در ارتباط با مضمون ايثار و شهادت را دارد.


 


با مرتضي كاخي؛
"كار ارزشمند هرگز روي زمين نمي‌ماند"

"اگر از شعر مدرن طرفداري مي‌كنم، لااقل شعر كلاسيك را كامل خوانده‌ام" سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


امروز وقتي از تدوين جلد سوم دايره‌المعارف مصاحب و مشاركت در تنظيم قرارداد 1975 بين ايران و عراق ياد مي‌كند، آنها را از كارهاي ارزشمند سال‌هاي زيستنش مي‌داند.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مرتضي اخوان كاخي - ديپلمات سابق و اديب معاصر كه امروز در انتشاراتي‌هاي رسمي و دولتي سرويراستاري مي‌كند - سال‌هاي سال در وزارت امور خارجه فعاليت كرده و دكتري حقوق قضايي دارد. به تناسب شغلش، زبان‌هاي خارجي را ياد مي‌گيرد و كم‌كم با شعر اروپايي و قبل‌تر از آن با شعر عربي آشنا مي‌شود. آشنايي با آن شعرها و مكاتب غربي نگاه او را به شعر تغيير مي‌دهد و با كساني چون مهدي اخوان ثالث، احمد شاملو و كمتر با فروغ فرخزاد و سهراب سپهري آشنا مي‌شود.
آشنايي‌اش با اخوان ثالث به آشنايي‌اش با شعر مربوط است كه نمي‌داند از كي شروع شده است.
با او نزديكي بيشتري از ميان شاعران داشته، شايد به اين دليل كه هر دو خراساني بودند و ديگر اين‌كه هر دو اشتراك فاميل "اخوان" را داشته‌اند.
در ديدار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مي‌گويد: ابتدا با شعر اخوان آشنا شدم و سپس با خود او و اين رابطه تا زمان حياتش ادامه داشت و بعد از مرگش هم رابطه‌ام با شعرهاي او همچنان ادامه دارد.
از كودكي از وقتي كه مكتب مي‌رفته با شعر كلاسيك فارسي هم‌دم بوده است. اوايل آشنايي‌اش با شعر در همان مكتب بوده، سپس در مدرسه و بعد از آن، از كتاب‌هايي كه مي‌خوانده. در همان ابتدا كه بايد انتخابي مي‌كرده، ادبيات را در زمره علايقش مي‌گذارد. مسلما در آن زمان هم شعر كلاسيك بيشتر مورد توجه بود؛ تا شعر نو.
كاخي در اين‌باره مي‌گويد: در آن دوره شاعراني بودند كه به نيما خيلي نزديك بودند و شعر آنها چندان مورد توجه نبود، چراكه در مقابل
كهن‌سرايان گارد گرفته بودند. در همان زمان بود كه متوجه شدم اگر بخواهيم به شعر نو نزديك شويم، مانند يك درخت، بايد به ريشه‌هايش توجه كرد و بررسي كرد كه چرا شعر امروز ما، نو شده؟ آيا اين فقط كاري است كه عده‌اي از روي ذوق و سليقه آمده‌اند انجام داده‌اند يا ضرورت تاريخي و ادبي ايجاب مي‌كرد كه چنين تحولي ايجاد شود.
وي شاعراني چون فريدون توللي، نادر نادرپور و تا حدودي فريدون مشيري را كساني مي‌داند كه خيلي از موازين شعر كلاسيك را قبول داشتند، اما نگاه نوتري از كهنه‌سرايان سنتي داشتند.
كاخي معتقد است: اين عده مانند پلي بودند كه او به همراه كساني چون محمدرضا شفيعي كدكني و اسماعيل خويي از آن عبور كردند و بعد از گذشتن از اين مرحله، شاعران با توصيف و تعبيرهاي جديد مواجه شدند. در همان دوره بود كه تازه به دبيرستان وارد شده بود. با زبان عربي كه آشنايي داشت، در اين دوره هم با زبان فرانسه و انگليسي آشنا مي‌شود. او با استفاده زبان‌هاي خارجي مي‌خواست كه بفهمد و كتاب خواند و اين كار را كرد و آن وقت بود كه با مكاتب غربي و شعر اروپايي آشنا شد.
در اين دوره بود كه با اخوان ثالث و شعرش آشنا مي‌شود و با شاملو و شعرش. خودش مي‌گويد: آشنايي با شاملو و اخوان در آن دوره ايجاب مي‌كرد، فروغ را يك‌بار بيشتر نديدم و يكي دو بار هم سپهري را. اين چهار نفر از پيروان اوليه و مشهور نيما بودند. كساني ديگر هم بودند كه نزديكي‌شان كمتر از اين‌ها نبود، مثل هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سايه)، ولي پرداختن او به غزل و كمتر توجه كردنش به شعر نو باعث شد كه كم‌كم در قالب كلاسيك‌ها برود، يا سياوش كسرايي چون بيشتر شعرهاي سياسي خوبي مي‌گفت، به همان طرز فكر سياسي كشيده شد.
وي معتقد است كه هر چند شاملو، اخوان ثالث و نيما نيز تفكر سياسي داشتند، ولي بعد از كودتاي 28 مرداد از آن جريانات سياسي سرخورده شدند. البته نه اين‌كه كاملا سياسي نباشند، بلكه مخالف رژيم بودند و از طريق حزب توده به سياست نگاه كردن را رها كرده بودند و اين موضوع در شعرشان هم منعكس بود. اين‌ها پي بردند كه توده‌يي‌ها هم با خارجي‌ها سازش‌كاري دارند و چون آنها بيشتر تفكر ايراني، وطني و انساني داشتند، از آن‌گونه ابتلائات و ارتباطات، خود را كنار كشيدند و در نتيجه شعرشان مستقل‌تر شد.
كاخي پيش از آن‌كه به عنوان يك شاعر شناخته شود، سال‌ها در خارج از ايران در سفارتخانه كار مي‌كرد. 22 سال از عمرش را به اين كار گذرانده و بعد از اتمام ماموريتش علي‌رغم اصرار بر ابقاي وي در سمت كاردار سفارت، به ايران بازمي‌گردد. در دوران جنگ هم مشاور عالي سياسي بود، اما ترجيح داد ديگر بازنشسته شود و به كارهاي فرهنگي كه از اول ذوق آن‌را داشته، بپردازد.
مي‌گويد: اگر روزي كارهاي اداري را قبول كردم، ضرورت ايجاب مي‌كرد، ازجمله اين‌كه خيلي زود ازدواج كرده بودم و مي‌خواستم استقلال مالي داشته باشم.
اما مي‌بيند كارهاي نيمه‌كاره فراواني دارد كه بايد يك روز آنها را تمام كند، به اين دليل تصميم مي‌گيرد ديگر بازنشته شود و به كارهاي
عقب‌مانده‌اش برسد. بعد از آزادي از كارهاي اداري، به كارهاي دانشگاهي پرداخت و در دانشگاه تهران تدريس كرد كه هنوز هم ادامه دارد.
بعد از مرگ اخوان ثالث، به درخواست خانواده‌اش و خواهش خود او كه گويا از قبل به او گفته بود كه مي‌خواست منتخبي از شعرهايش دربياورد، اين كار را انجام داد. «اخوان در زمان شاه براي هميشه از كار معلمي كنار گذاشته شد و از انجام كارهاي دولتي هم منع شد. او فقط يك شاعر بود و خارج از شاعري‌اش يك روستايي ساده؛ و اعتبار عمده‌اش در كار شاعري‌اش خلاصه مي‌شد. ديدم كه آثار پراكنده‌اي دارد و خانواده‌اش نيز به درآمدي نياز داشتند، پس پسر اخوان را به كارهاي مقدماتي انتشاراتي واداشتم. او هم انتشارات «زمستان» را راه‌انداخت، بعد از آن كتاب‌هاي مربوط به اخوان را به زمستان مي‌دادم.»
آن‌چه كه كاخي درباره اخوان ثالث نوشته، شش كتاب است كه بعضي از آنها به چندين و چند چاپ رسيده است، مثل «باغ بي‌برگي» كه همه حقوق مربوط به خود را به خانواده اخوان ثالث بخشيده است و اين‌گونه توانسته قدري به خانواده اخوان، كه غير از شاعري شغلي نداشت، كمك كند.  وي با برشمردن نحله‌هاي شعري امروز مي‌گويد: از جوانان شاعر امروز، يك‌دسته مايه‌هاي ادبي شاملو يعني نثر كلاسيك را مي‌شناسند، درنتيجه ميزان واژگاني ذهني دارند، ‌ضمن اين‌كه ماده اوليه شعر، زبان است و كسي كه شعر مي‌گويد، بايد با زبان آشنا باشد. مقداري از شعر شاملو زبان آركاييك و كلاسيك بوده كه سنگين‌ و سنتي است. كساني كه جزو اين گروه نيستند، در شعرگويي دچار شكست شدند و شعرشان به جايي نرسيد، اما آن عده‌اي كه به‌دنبال شاملو رفتند، هم بسيار كم هستند و هم اين‌كه كسي به مايه‌هاي شعر او نرسيد.
اين شاعر درباره شاملو معتقد است: شاملو درختي را در شعر پارسي بارور كرد كه يك سيب بيشتر نداشت و خود، آن سيب را برداشت. مثل شاملو شدن سخت است، زيرا او مقدمات آشنايي با شعر خارجي و همچنين زبان كلاسيك و نثر فاخر فارسي را با هم داشت و جهان‌بيني و قريحه و نبوغي هم كه شاملو داشت، مزيد بر علت ‌شد.
وي ادامه مي‌دهد: اول بايد با چيزهايي كه مربوط به شعر كلاسيك است آشنا شد و بعد قدم در آن گذاشت. اخوان، هم قريحه شاملو را داشت و هم شاعر ايراني صادق اينجا و اكنون بود كه درباره ايران، مردم ايران و علايق آنها و ريشه‌هاي فرهنگي صحبت مي‌كرد، اما شاملو بيشتر شاعر خارج از مرز و جهاني بود، هرچند كساني كه از او تقليد مي‌كنند و خود را جهاني مي‌دانند، مي‌خواهند از شيوه شاملو استفاده كنند، ولي قادر به اين كار نيستند.
اخوان كاخي در بخش ديگري به خبرنگار ايسنا مي‌گويد: پست‌مدرنيسم در شعر در هيچ جاي دنيا جا نيفتاده است، به نظرم بيشتر در نقاشي و تئاتر كاربرد دارد تا در شعر.
وي نمونه‌هايي را كه در شعر ايران به اسم پست‌مدرن وجود دارند، پست‌مدرن نمي‌داند: من پست مدرن را از نزديك ديده‌ام، نه اين‌كه آن‌را از طريق ترجمه فهميده باشم. چيزهايي كه اين‌جا مي‌بينم، ادا و تقليدي از پست‌مدرن است. اگر بخواهم صريح صحبت كنم و ترسم را كنار بگذارم من شعر اينها را شعر نمي‌دانم، چراكه اين دسته خودشان براي خود شعر مي‌گويند و براي خود نقد و نظري هم مي‌دهند و غالبا به هزينه خود كتابهاي‌شان را چاپ مي‌كنند.
او در عين حال ترديدي ندارد كه شعر فارسي چيزهايي كه اخوان، شاملو، سهراب، نيما، فروغ و ... گفتند، نيست و چهان امروز در حال پيشرفت است و شيوه‌هاي ديگري همچنان كه در گذشته آمده، در آينده هم خواهد آمد، ولي چيزي كه اينك آمده، قطعا آن شعر نيست.
كاخي درباره جهاني شدن شعر ايران مي‌گويد: امروز پر فروش‌ترين كتاب شعر جهان همان ترجمه نصفه و نيمه غزليات شمس است. به قول شفيعي كدكني اين سعادتي خداوندي بود كه اين مرد براي ابدي كردن زبان فارسي به زبان فارسي شعر گفته، يعني تا زبان هست و شعر هست، زبان فارسي و شعر و غزل مولانا وجود دارد. شعر امروز جهان با موسيقي اجرا مي‌شود و اين باعث جهاني شدن آن شده است. شعر كلاسيك ما هم داراي ريتم و موسيقي بود، ولي شعر امروز‌مان با موسيقي همراه نيست، ضمن اين‌كه امروز ديگر مثل گذشته شعر گفته نمي‌شود و هنرهاي ديگر مانند موسيقي، تئاتر و سينما بيشتر معمول شده و به شعر كمتر توجه مي‌شود.
وي درباره اين موضوع كه چرا شعر نزد ايرانيان، هنر اول است، توضيح مي‌دهد: ما شاعران بزرگي را به جهان معرفي كرده‌ايم. به اين دليل كه به علت وضع جغرافيايي و اجتماعي كه داشتيم، زياد در بخش هنرهاي سالني مثل موسيقي، رقص يا تئاتر پيشرفتي نكرده‌ايم و اگر چيزي هست مربوط به سا‌ل‌هاي اخير است. ضمن اين‌كه ما در قصه‌نويسي در سالهاي اخير پيشرفت بيشتري داشته‌ايم. اگر اروپايي‌ها به آن بخش از شعر ما كه كلاسيك است، توجه بيشتري دارند تا شعرهاي معاصر، به اين دليل است كه اول از شعر كلاسيك ما قرنها گذشته‌. از شعر امروز ما هم بايد قرنها بگذرد؛ اگر چيزي ماندني باشد، مي‌ماند. ضمن اين‌كه شعر مدرن امروز ما پيرنگي از شعر اروپايي دارد، اروپايي‌ها هم كه خود اصل آن شعر را دارند، پس آن علاقه‌اي را كه به شعر حافظ و مولانا دارند به شعر مدرن ما ندارند؛ شعر كلاسيك ما براي آنها تازگي دارد، همان‌طور كه شعر مالارمه، آراگون، اليوت و ازراپاند براي ما تازگي دارد.
كاخي در عين حال معتقد است: كار ارزشمند هرگز روي زمين نمي‌ماند. مرزهاي فرهنگ مثل مرزهاي جغرافيايي نيست؛ فرهنگ مرزها را مي‌شكند و نمي‌توان سدي در مقابل آن ايجاد كرد. اگر كاري از ما برجسته باشد، قطعا جهاني خواهد شد.
كاخي كه سالها كار تدريس در دانشگاه تهران را به عهده داشته، درباره راه نيافتن ادبيات معاصر به دانشگا‌ه‌ها مي‌گويد: من از اين بابت بسيار متاسفم و تاسفم را بارها هم گفته‌ام. خيلي از دوستانم كه طرفدار و دلبسته سبك كلاسيك بوده‌اند، مرا مورد انتقاد قرار داده‌اند كه تو كه شعر كلاسيك فارسي و ابهت آن‌را مي‌شناسي؛ چرا از شعر مدرن تعريف مي‌كني؟ در حالي‌كه خودشان كه اين همه از شعر مدرن انتقاد مي‌كنند، شعرهايي از اين دست را نخوانده‌اند و معلوم نيست بر چه اساسي قضاوت مي‌كنند. من اگر از شعر مدرن طرفداري مي‌كنم، لااقل شعر كلاسيك را كامل خوانده‌ام. بعضي از كساني كه با ادبيات معاصر مخالفت مي‌كنند و با آن دشمني دارند، دليل علمي نمي‌آورند و تحليلي هم نمي‌آورند تا بفهميم كه اشكال آن چيست.
اين مدرس دانشگاه مي‌گويد: عده‌اي هم هستند مانند شفيعي كدكني كه شعر معاصر و كلاسيك را مي‌شناسند و صحبت مي‌كنند. اگر كتابشان را هم چاپ نمي‌كنند، مهم نيست؛ جاهاي ديگر آن‌قدر در تيراژهاي بالا چاپ مي‌كنند كه دانشجويان هم آن را مي‌خوانند.
وي ادامه مي دهد: عده‌اي مرتجع و متحجر در دانشگاه‌هاي ما هستند كه اين موضوع را گزك قرار داده‌اند كه كساني كه شعر مدرن مي‌گويند ادبيات كلاسيك را نمي‌شناسند و بي‌سوادند. بايد گفت كه اگر اين عده بي‌سوادند، بي‌سوادي چيز مهمي نيست؛ با خواندن رفع مي‌شود، ولي تحجر با خواندن هم حل نمي‌شود و مي‌ماند، چرا كه مرض است و به معالجه نياز دارد.
گفت‌وگو از: خبرنگار ايسنا، زينب كاظم‌خواه


 


”سه روايت متفاوت از داستان سليم جواهري” منتشر مي‌شود
محمد جعفري قنواتي‌: قصه‌گويي‌ در گذشته براي فرار از مرگ بوده است سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


كتاب ” سه روايت متفاوت از داستان سليم جواهري “ به قلم محمد جعفري‌ (قنواتي) به زودي منتشر مي‌شود.
اين محقق ادبيات درباره اين كتاب به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان توضيح داد: ‌اين كتاب شامل داستاني است درباره حجاج بن يوسف ثقفي. شبي حجاج دچار بي‌خوابي مي‌شود. قصه‌گويي طلب مي‌كند تا برايش قصه‌اي بگويد تا هم او را بخنداند و هم بگرايند. قصه‌گويي مي‌آيد و سرگذشت خود را تعريف مي‌كند. حجاج هم مي‌خندد و هم مي‌گريد.
وي با تاكيد بر اين‌كه قصه‌گويي‌ در گذشته براي فرار از مرگ بوده است، گفت: اين قصه‌گو اگر قصه نمي‌گفت كشته مي‌شد. شهرزاد هم قصه مي‌گفت تا از مرگز بگريزد.
او با يادآوري اين نكته كه ‌نزديك به11 روايت از اين قصه جمع‌آوري شده افزود: اين قصه رواياتي نيز در تاجيكستان دارد. روايت شفاهي مارگارت ميلز در سال 1975 در هرات افغانستان نيز موجود است و يك روايت شفاهي هم در خوزستان بخش جراحي ماهشهر روستاي ” بنه‌وار “ وجود دارد.
جعفري با بيان اين‌كه پيشينه اين قصه براساس تاريخ مكتوب به زمان صفوي باز مي‌گردد؛ ولي ممكن است قديمي‌تر باشد، يادآور شد: به گفته دكتر ذبيح‌الله صفا يك نسخه اروپايي با قدمت چهار هزار سال از اين قصه موجود است.
اين محقق ادبيات با اشاره به اين‌كه اين قصه از چند داستانك تشكيل شده گفت: ‌همه اين داستانك‌ها به شكلي در كنار هم هستند كه قصه اصلي را تكميل مي‌كنند؛ به طوري كه در صورت نبود يك داستانك، قصه ناقص است.


 


"قصه، خبر است و داستان، روايت"
گفت‌وگو با علي‌اصغر شيرزادي /‌٢/
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


به زعم علي‌اصغر شيرزادي، قصه‌ها به لحاظ شكل و ساختار با آن‌چه الان به آن داستان گفته مي‌شود هيچ شباهتي ندارد.
اين داستان‌نويس هم‌چنين به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان گفت: ‌نمي‌توانيم بگوييم داستان‌نويسي امروز ايران ادامه و دنباله قصه‌ است؛ زيرا اساسا داستان‌نويسي به مفهوم امروزي آن در مملكت ما چيزي حدود 100 سال سابقه دارد؛ آن هم با الگو گرفتن از داستان‌هاي خارجي.
وي تصريح كرد: شروع كننده‌ جدي داستان در ايران بدون هيچ اما و اگري كسي نيست جز صادق هدايت.
شيرزادي شبه داستان‌ها و حكايت‌هاي محمدعلي جمال‌زاده را به قصه‌ها و حكايات كهن ما نزديك‌تر دانست و افزود: شكل‌گيري داستان كوتاه و رمان در جهان، طول تاريخي زيادي ندارد و كهن نيست. در قرن نوزدهم و با آثار تعدادي نويسنده كه براي مجله‌ها داستان مي‌نوشتند و خود را مقيد مي‌كردند كه داستان‌شان كوتاه باشد تا در يك شماره چاپ و منتشر شود داستان كوتاه به وجود آمد.
وي از ‌گي دو موپاسان به عنوان چهره شاخص و مبتكر در خلق داستان كوتاه و ادگار الن ‌پو به عنوان پدر داستان كوتاه ياد كرد و گفت: رمان و داستان‌نويسي به شكل امروز در ايران به دنبال داستان‌هاي نويسندگاني مثل صادق هدايت و محمدعلي جمال‌زاده به وجود آمد و كماكان هم ما مي‌بينيم كه در واقع پدر داستان‌نويسي ايران صادق هدايت است.
او با اشاره به اين‌كه قصه‌ها و حكايت‌ها اغلب جاي‌گزين نوعي تمثيل و مثل براي بيان يك مفهوم مشخص و محدود بوده‌اند و به تعبيري گاه شكل لطيفه به خودشان مي‌گرفته‌اند، افزود: اين در ادبيات ملت‌هاي ديگر هم سابقه دارد. جالب اين است كه برخي قصه‌هاي قديمي به ويژه قصه‌هاي كهن ملل مختلف به نوعي به هم شباهت و پيوند دارند و به هر حال به لحاظ ريخت‌شناسي نيز خيلي قابل تامل و مطالعه هستند و بسياري نكات روان‌شناختي جمعي ملت‌ها را مي‌توانند بيان كنند.
وي با تاكيد بر اين‌كه نويسنده ايراني امروز نبايد خودش را بي‌نياز از خواندن قصه‌ها و حكايات كوتاه مربوط به ادبيات گذشته بداند، تصريح كرد: ‌بهترين داستان‌نويس‌هاي ما درخشش كارهاي‌شان منوط بر اتكاي آن‌ها بر ادبيات كهن است. به تعبيري مي‌توان گفت سراسر شاه‌نامه فردوسي و نظامي گنجوي داستان است و ما بسياري از شگردهاي داستان امروز مثل پرهيز از پررويي و تكيه بر نشانه‌گذاري براي آگاه كردن ذهن مخاطب و سوق دادن‌اش به سمت ماجرايي غيرمنتظره را به شكل‌هايي در داستان‌هاي كهن مي‌بينيم.
شيرزادي تاكيد كرد: نويسنده ايراني به راحتي مي‌تواند از داستان‌هاي كليات خمسه نظامي و بخش‌هايي از شاهنامه و به خصوص مثنوي معنوي استفاده كند. البته هرگز منظور من از اين حرف اين نيست كه همين داستان‌ها را با همين شكل بنويسد. نويسنده بايد با قصه‌هاي كهن كاملا خلاق برخورد كند؛ يعني به ساخت امروزي‌اش در آورد.
وي هم‌چنين با بيان اين‌كه قصه و حكايت داراي روايت منسجم، حال و هواي مشخص و عنصرهاي درهم تنيده داستاني نيست، خاطرنشان كرد: قصه به شكل خبر ارايه مي‌شود؛ انگار خبر يك واقعه در ساختار خبر داده مي‌شود و از ايجاد حال و هواي القاي موقعيت، پرداختن به شخصيت، تيپ‌سازي و مهم‌تر از همه ابتدا و انتهاي شكيل و كامل در آن خبري نيست.
اين داستان‌نويس عنوان كرد: قصه براي بيان نكاتي اخلاقي و يا پرورشي است در حالي‌كه داستان به هيچ وجه قصد كارهاي پرورشي ندارد؛ مثل خود زندگي و درست به نيرومندي زندگي است. درست به مثابه زندگي، آفرينش‌گرانه خلق شده و قصه تحميل هيچ مفهوم و نكته‌اي را به مخاطب ندارد. قصه خبر است و داستان روايت.


 


دوره‌ي جديد فعاليت‌هاي خانه‌ي داستان ايران؛
كارگاه‌هاي داستان‌نويسي محمدرضا بايرامي و حلقه‌ي نويسندگان

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


فعاليت‌هاي خانه‌ي داستان ايران با مديريت محمدرضا بايرامي، با برگزاري كارگاه‌هاي داستان‌نويسي و حلقه‌ي نويسندگان پي گرفته مي‌شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كارگاه‌هاي داستان محمدرضا بايرامي سه‌شنبه‌ها از ساعت 15 تا 17، ويژه نوقلمان و به‌صورت رايگان برگزار مي‌شود.
همچنين چهارشنبه‌ها نيز از ساعت 17 تا 19 حلقه‌ي نويسندگان با حضور حسين سناپور، مهسا محب‌علي و تعدادي از اهل قلم برگزار مي‌شود.
بايرامي چندي پيش به خبرنگار ايسنا گفت كه به خاطر فعل و انفعالات شهرداري، هنوز وضعيت بودجه خانه داستان مشخص نيست و برنامه‌ها به‌خاطر اختصاص پيدا نكردن بو دجه شروع نشده است كه اين وضعيت همچنان ادامه دارد.
مديريت خانه داستان كه زير نظر سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران اداره مي‌شود، پيش از اين بر عهده حسن فرهنگي بود.


 


پس از انتشار عنكبوت،
سيامك گلشيري مجموعه‌ي داستان ديگري مي‌نويسد

سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب


مجموعه داستان عنكبوت از سيامك گلشيري منتشر شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه شامل 10 داستان با نام‌هاي رز سرخ، شب‌ آخر، سايه‌اي پشت پنجره، عنكبوت، بوي خاك، ابرهاي سياه، خودنويس، موزه مادام‌توسو، كاش باران بند مي‌آمد و زن و مرد است.
فضاي تمامي داستان‌ها، ايران معاصر و به ويژه تهران معاصر را تصوير كرده كه نمايش آدم‌هايي است كه در كنارمان زندگي مي‌كنند، غذا مي خورند، حرف مي‌زنند و با ما عاشق مي‌شوند و ...، آدمهايي كه به ناگاه در لحظه‌اي از بحران دروني شكار شده‌اند.
اين كتاب توسط انتشارات قصيده‌سرا منتشر شده است.
گلشيري اكنون در حال نوشتن مجموعه داستان ديگري است كه تا كنون شش داستان آن‌را نوشته است و تا سال آينده اين مجموعه را آماده خواهد كرد.


 

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است