تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


November 16, 2005 04:37 PM

چهارشنبه 25 آبان 84 قسمت دوم

 
اعضاي انجمن شاعران ايران از انتخاب منوچهر آتشي به‌عنوان چهره‌ي ماندگار حمايت كردند


 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات 

 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



اعضاي انجمن شاعران ايران در نامه‌اي به رييس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، از انتخاب منوچهر آتشي به‌عنوان چهره‌ي ماندگار سپاسگزاري كردند.


به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) متن كامل نامه به شرح زير است:


"برادر ارجمند جناب آقاي مهندس عزت‌الله ضرغامي


با سلام و احترام، غرض از تصديع پس از تجديد ارادت و آرزوي سلامت، توفيق و سعادت روزافزون براي حضرت عالي و همكارانتان، تقديم داشتن صميمانه‌ترين سپاس‌هاي جامعه هنري و ادبي ايران به‌ويژه شاعران و اصحاب شعر جهت پذيرش پيشنهاد اين جمع و تحقق خواسته به حق و خداپسندانه ايشان مبني بر معرفي شاعر ارجمند معاصر استاد منوچهر آتشي به‌عنوان چهره ماندگار است كه به واقع اداي ديني است به پيشكسوتان واجب‌الاحترام و اسباب دلگرمي براي هنرآفرينان و صاحب قلماني كه در عين تلاش در جهت خلاقيت، ابداع و نوآوري، پيوند با ريشه‌هاي محكم هويت ملي و ديني و ابتناء بنياديهاي هنر وادبيات امروز را بر پايه‌هاي محكم فرهنگ و ادبيات اصيل اين سرزمين خواستارند.


حسن نظر حضرت علي و حرمتي كه به راي پيشنهاد دهندگان نهاديد، بي‌مايه رضايت خاطر و سپاس‌مندي است.


خواهشمند است مراتب امتنان و تشكر صميمانه اين جانبان را به دست اندركاران مراسم بزرگداشت (چهره‌هاي ماندگار)‌ نيز ابلاغ فرماييد.


مشفق كاشاني - محمود شاهرخي - قيصر امين‌پور - سهيل محمودي - ساعد باقري - مصطفي رحماندوست - فاطمه راكعي - محمدرضا عبدالملكيان - عليرضا قزوه - عبدالجبار كاكايي - حسين اسرافيلي - محمدعلي بهمني - بيوك ملكي - محمدرضا مهدي‌زاده - محمدرضا محمدي نيكو و يكصد و بيست تن از اعضاي جلسه حلقه مهر انجمن شاعران ايران."


پاسخ انجمن شاعران ايران به نمايندگان تندرو مجلس



در حالي كه نمايندگان تندروي مجلس شوراي اسلامي روز سه شنبه در صحن علني مجلس، سيد عزت الله ضرغامي را به سبب تقدير از "منوچهر آتشي" شاعر معاصر در همايش "چهره هاي ماندگار" صدا و سيما مورد انتقاد شديد قرار دادند، شاعران مذهبي كشور بلافاصله با ارسال نامه اي براي ضرغامي از انتخاب آتشي بعنوان چهره ماندگار ادبي كشور تقدير كردند.



به گزارش خبرنگار «فردا» صبح امروز چند نماينده تندرو مجلس در تذكري به رئيس جمهور خواستار ممانعت تجليل از اشخاصي شدند كه به ادعاي آنها "سوابق هنري و ادبي و سياسي مناسبي ندارند."


جالب آنكه اين بخش از نمايندگان از رئيس جمهور اين درخواست را كرده اند در حالي كه رئيس سازمان صدا و سيما با حكم مقام معظم رهبري منصوب مي گردد.


پس از قرائت اين تذكر در مجلس، شكرالله عطارزاده نماينده بوشهر كه عموما سخنان وي در مجلس دستاويزي براي مخالفان در تمسخر و وهن مجلس مي باشد در نامه اي كه به خبرنگاران تحويل داد، منوچهر آتش را به ضديت با دين و انقلاب متهم كرده و او را عامل ساواك خواند.


اين در حالي است كه منوچهر آتشي به پيشنهاد انجمن شاعران ايران به عنوان چهره ماندگار انتخاب شده است.


عطارزاده كه پيش از اين براي انتخابات رياست جمهوري هم نامزد شده و ناطق نوري و محمد خاتمي را هم به عنوان وزيران خود معرفي كرده بود در اين نامه توهين آميز ادعا كرد: "آتشي در طول دوران زندگي خود با اشاعه گرايشهاي لائيكي و ضد ديني با قلم مسموم خود ارزش‌هاي ديني و انقلابي را به باد تمسخر گرفته و در روزگاري كه حاكميت مطلق حكومت دست نشانده پهلوي همه دارايي‌هاي اين مملكت را به تاراج برده بود با مدح رضاخان ملعون در اشعار خود رضايت حكومت محمدرضا و ساواك را به خود جلب مي‌نمايد تا آنجا كه افتخار مميزي ساواك را به دست مي‌آورد."


ادعاهاي اين نماينده مجلس به قدري توهين آميز بود كه رسانه هاي خبري كشور از انتشار آن خودداري كرده و حتي خبرگزاري مهر نيز كه آن را منتشر كرده بود، پس از لحظاتي از روي خروجي اينترنتي خود حذف كرد.


بلافاصله پس از اين اقدامات موهن، انجمن شاعران ايران در نامه‌اي به رئيس سازمان صدا و سيما از انتخاب "منوچهر آتشي "به عنوان چهره‌ ماندگار عرصه شعر و ادب تقدير كرد.


امضا كنندگان نامه انجمن شاعران ايران شامل مشفق كاشاني، محمود شاهرخي، قيصر امين پور، سهيل محمودي، ساعد باقري، مصطفي رحماندوست، فاطمه راكعي، محمدرضا عبدالملكيان، عليرضا قزوه، عبدالجبار كاكايي، حسين اسرافيلي، محمدعلي بهمني و بيوك ملكي در نامه خود آورده اند: تقديم صميمانه‌ترين سپاس‌هاي جامعه هنري و ادبي ايران به ويژه شاعران و اصحاب شعر جهت پذيرش پيشنهاد اين جمع و تحقق خواسته به حق و خداپسندانه مبني بر معرفي شاعر ارجمند معاصر استاد منوچهر آتشي به عنوان چهره ماندگار كه به واقع اداي ديني است به پيشكسوتان واجب‌الاحترام و اسباب دلگرمي براي هنرآفرينان و صاحب قلماني است كه در عين تلاش در جهت خلاقيت، ابداع و نوآوري، پيوند با ريشه‌هاي محكم هويت ملي و ديني و ابتناء بنيادهاي هنر و ادبيات امروز را بر پايه‌هاي محكم فرهنگ و ادبيات اصيل اين سرزمين خواستارند.


حسن نظر حضرت عالي و حرمتي كه به راي پيشنهاد دهندگان نهاديد، بسي مايه رضايت خاطر و سپاس‌مندي است.


انجمن شاعران ايران در پايان نامه خود از رئيس سازمان صدا و سيما خواسته است مراتب امتنان و تشكر صميمانه خود را به دست اندركاران مراسم بزرگداشت چهره‌هاي ماندگار ابلاغ نمايد.
 
 


گفت وگو با صادق عاشورپور نویسنده، محقق و پژوهشگر تئاتر؛
بحران مدیریت هنری در استانها سبب بی رونقی تئاتر شده است!
خبرگزاری "مهر" - گروه فرهنگ و هنر : صادق عاشور پور می گوید: متاسفانه کسی نیست که خالصانه به درد و دل بچه های شهرستان گوش بدهد. اگر کسی هم به عنوان بازرس می آید، در همان اداره ارشاد سر و ته قضیه را هم می آورند و دست ما به ایشان نمی رسد.
از "صادق عاشور پور" تحقیق در زمینه "بازیهای محلی غرب ایران" و "پیدایش تاریخ تئاتر درایران" و مقالاتی بطور پراکنده در فصلنامه و مجله های هنری دیده بودیم. او علاوه بر تحقیق تاکنون 40 نمایشنامه نوشته که آخرین نوشته او"کلاغ" نام دارد که به زندگی "گوآماتای مغ" یا "وردپای غاصب" می پردازد. در حال حاضر هم مشغول تدوین تحقیقی با عنوان "نماد ایثار و شهادت در نمایشهای ایرانی" برای جشنواره عاشورائیان است . خبرنگار تئاتر "مهر" با عاشورپور گفت وگویی انجام داده است که می خوانید:


 صادق عاشور پور


 خبرگزاری مهر : ابتدا از فعالیتهایتان درحوزه تحقیق وپژوهش تئاتر بگویید.
صادق عاشور پور :  ازچندین سال پیش که معلم روستاهای همدان بودم کارتهیه وتنظیم " بازیهای محلی غرب ایران " که شامل نواحی ایلام ، همدان ، زنجان ، تبریز، کردستان ، کرمانشاه وآذربایجان غربی است . ( یعنی اززاگرس مرطوب تا ابتدای زاگرس خشک ) را آغازکرده بودم والان تکمیل آماده چاپ می باشد . تا بحال 1800مورد  بازی محلی را جمع  کرده وبراساس حروف الفبا تنظیم کرده ام . بعد ازآن مشغول تدوین تاریخ نمایش ایرانی هستم که بخشی ازآن بطورپراکنده درفصلنامه ها ومجله های نمایشی چاپ شده است . این تاریخ ازپیدایش مذهبی به نام " زروان " درایران آغازوتا بحال ادامه پیدا کرده است . این تحقیق مراحل پایانی خود را می گذراند وآماده است تا زیرچاپ برود . گذشته ازهمه اینها کارنوشتن نمایشنامه ای با عنوان " کلاغ " را به پایان برده ام که همان زندگی " گوآما تای مغ " یا " ورد یای غاصب " است که دوستان به اشتباه با نمایش " مغ کشی " مقایسه کرده اند که هیچ ربطی به هم ندارد .آخرین اثری که ازمن توسط انجمن نمایش استان همدان چاپ شده دومتن نمایشی است که با عنوان " طاووس " که دریک مجلد  دردسترس است . درحال حاضرهم خود را برای جشنواره عاشوراییان آماده می کنم که مطلبی دارم با عنوان " نماد ایثاروشهادت درنمایشهای ایرانی " .


خبرگزاتری "مهر": شما تئاتر را از چه سالی آغاز کردید ؟ کمی از حال وهوای آن موقع بگویید.
صادق عاشور پور :  من ازسن 14سالگی تئاتررا آغازکردم والان 52سال دارم .ابتدا ازبازیگری شروع کردم ودرهمین زمان علاقه به نوشتن وخواندن درمن زیاد شد وبعد ازآن هم می نوشتم وهم بازی می کردم . تا سن 24سالگی این روال ادامه داشت تا اینکه دیگرمجذوب نوشتن شدم وفقط نمایشنامه نوشتم وکارگردانی کردم که ثمره این سالها  40  اثرنمایشی است که بعضی ازآن چاپ شده .


خبرگزاتری "مهر": سیاستها واهداف تئاتر درآن دوره را با تئاتر امروز چگونه مقایسه و ارزیابی می کنید؟
صادق عاشور پور :  آن موقع تئاترجنبه تبلیغی وتشریفاتی داشت . مثل جشنواره فرهنگ وهنرشیراز ولی درهمان موقع هم کارشناسانی که درمراکز استانها وجود داشتند دائم درحال تغییربودند واین جابجایی ها باعث رونق وفعال شدن تئاتراستانها شده بود . ولی وقتی این کارشناس تا پایان سال خدمتش دراستانی باقی می ماند درآنصورت خلاقیت ورونق هم ازبین می رود . این معضلی است که تئاتراستان ها با  آن روبروهستند .


  *مهمترین معضلی که تئاتراستانها با آن روبروهستند ، عدم جابجایی و باقی ماندن کارشناسان تئاتراستان تا پایان دوره خدمتشان دراداره تئاتراست این امرسبب شده تا کارشناسان درحد یک کارمند تنزل کنند و دیگر دنبال مطالعه نروند که آسیب مستقیم آن بر تهی شدن استانها ازتئاتراست.
 
این متمرکزشدن وماندن کارشناسان تئاتردراستانها باعث می شود که کارشناس دیگردنبال مطالعه وتحقیق وبه روزکردن خود نرود وتبدیل به یک کارمند ساده شود . اولین نکته ای که اگربخواهم ارزیابی کنم به آن اشاره می کنم همین مساله است .این تهی شدن کارشناسان باعث شده که ما امروزدیگرتئاتراستانی نداریم واین مساله مهمی است که باید به آن توجه شود . مساله دیگررابطه ای بودن فعالیت در تئاتراست . این امرسبب دلسردی وخانه نشینی هنرمندان دراستانها شده وقتی من به عنوان کسی که عمرم را دراین راه گذاشته ام خانه نشین شوم ، حق دارم که گله مند شوم . مولا علی ( ع ) می فرماید : " تورا برگردن من حقی است ومرا به گردن توحقی " وقتی دراین چند سال بارها به شهرستانها به عنوان داورسفرکرده ام ، اهالی تئاترهمگی ازاین کارشناسان تنبل وبی سواد شکایت کردند وعدم رونق تئاتردرشهرستانشان راهمین افراد کارشناس می دانند .


خبرگزاتری "مهر": وظیفه کارشناس دراستان چیست؟
صادق عاشور پور :  وظیفه کارشناس هدایت ورهبری اهالی تئاتربه سمت تئاتردرست است. یعنی تئاتری که نیاز کشور و مردم و مورد تائید دولت است. ولی اینها آنقدربی سواد هستند که خیلی بی تفاوت ازاین مسائل می گذرند . من خبردارم که این آقای کارشناس سالی یکبارهم به مرکز شهرستانها برای رسیدگی سرنمی زند فقط بدنبال آماروجشنواره های باری به هرجهت هستند که به مراکزاستانها گرازش بدهند ودرشغلشان ابقاء شوند . من به عنوان شهرستانی ونماینده آنها ازهمه این مسئولین گله مندم . درحالیکه وقتی امروزرا با دیروزتئاترمقایسه می کنم می بینم امروزدرشهرستانها امکانات خوبی وجود دارد ولی بی استفاده ومعطل باقی مانده اند. من رفتم " سردشت " مرزایران وعراق سالنی دیدم که به خودم افتخارکردم ولی چه فایده که بی استفاده مانده بود .این به بحران مدیریت هنری دراستانها برمی گردد.


خبرگزاتری "مهر": چرا این نوسازی و جابجایی در زمینه کارشناسان تئاتر نمی شود؟
صادق عاشور پور : منظورم این نیست که کارشناسان کنونی کنارگذاشته شوند بلکه باید نیروی جوان را با تجربه گذشتگان بیامیزند . این نیازبه فرهنگ سازی دارد . کارشناس تئاترباید حافظ منافع اهالی تئاتردروزارت ارشاد وحافظ ارشاد درمیان اهالی تئاترباشد . ولی این قضیه برعکس است واوبه خودش فکرمی کند چون کسی ازاوچنین چیزی نمی خواهد نیازبه بازرس دراین زمینه است .


خبرگزاتری "مهر": ترتیب توالی بخش هنری به لحاظ مدیریتی درشهرستانها چگونه است؟
صادق عاشور پور :  درهمه شهرستانها یک اداره ارشاد است ویک معاونت هنری. معاونت هنری شعبات مختلفی دارد . ازجمله این شعبه،بخش امورهنری است.  دراین اداره امورهنری  خبردارم مثلا شخصی با لیسانس جغرافی مسئولیت این مرکزرا برعهده گرفته ویا درجای دیگرلیسانس اقتصاد. خوب شما ازاین افراد چه انتظاراتی می توانید داشته باشید ؟ بعد کارشناسی که درآنجا هست وقتی می بیند مساله تئاتریا هنربرای این شخص علی السویه است اوهم کارنمی کند . چون می داند که این آدم با چیزی نمی داند آنوقت شما یکسری جوان فعال ، پرانرژی ، تحصیلکرده دراین زمینه را می بینید که بیکاربرای خودشان می گردند .


خبرگزاتری "مهر": شما وضعیت تئاترهمدان را چگونه می بینید؟
صادق عاشور پور : همدان دیگرتئاتری ندارد . جوانهای همدانی که تحصیلکرده وبا سواد بودند به تهران آمدند که آنجا هم فرصت کارکردن ندارند .


خبرگزاتری "مهر": با این شرایط ، دیگر چه احتیاجی به معاونت هنری درشهرستانها است؟ وقتی هیچگونه فعالیت تئاتری وهنری در شهرستانی مثل همدان انجام نمی شود پس این دفتر و دستک برای چیست؟
صادق عاشور پور :  دلیلش ساده است . وقتی تئاتر ما فقط  "آمارگرا" است، دیگرچه امیدی به نو شدن و پویایی تئاتر می توان داشت؟ این اداره ها برای این است تا به مرکز آمار بدهند. در این کارهم خوب عمل می کنند. وقتی شما به من زنگ می زنید و این موضوع را پیش می کشید، نشان ازدلسوزی و علاقه شما نسبت به فرهنگ وهنر کشورتان  دارد.  برایتان این مساله مهم است ودنبال راه چاره می گردید .ولی این دوستانی که اینجا هستند اصلا تئاتر متوجه نیستند . تنها کارشان آمار دادن است . متاسفانه کسی نیست که به درد دل بچه های شهرستان گوش دهد . اگرکسی هم به عنوان بازرس به شهرستانی می آید، قبل ازاینکه دست بچه های تئاتری به اوبرسد ،آقایان دراداره تئاترسر و ته قضیه را هم می آورند .



خبرگزاتری "مهر": درهمدان سالن تئاتر بالقوه ای وجود دارد؟
صادق عاشور پور : درهمدان یک سالنی ساختند درهمین چند سال پیش که شاید درغرب نمونه باشد. ولی بدلیل عدم هماهنگی ونقص مدیریت هنری تبدیل به انباری شده است یا سالن ابن سینا بدلیل جای بدی که دارد مردم ازآن استقبال نمی کنند ولی با همه این حرفها اگرما برنامه ریزی درستی داشته باشیم وتئاتری که مردم طالب آن هستند را درآنجا نمایش بگذاریم مطمئن باشید که دوباره رونق می گیرد .


خبرگزاتری "مهر": تئاتری که مردم طالب آن هستند چه نوع تئاتری است؟
صادق عاشور پور :  مردم یکسری مطالبات فرهنگی دارند که باید به آنها پاسخ داده شود . یک وقت می آییم وتئاتری با اصطلاح روشنفکری کارمی کنیم که بیشترادا درآوردن است وازآنطرف بام می افتیم . مردم ما مذهبی وفرهنگی هستند واین نوع تئاترباید ازدل مردم برآمده باشد وحرف آنها را بزند . هنرمندان ما چیزی که مردم می خواهند را به نمایش نمی گذارند ومدعی هستند که کاردلی انجام داده اند ولی نمی دانند که دل خودشان دل مردم نیست . به هرجهت دیدگاهها متفاوت است وسلیقه ها بی شمارباید به همه این عوامل توجه شود . یکی ازارکان اصلی تئاترتماشاگراست . چرا همدان تئاترندارد؟ چون تئاتری کارمی شود که به مردم توجه نداشت وخواست دل آنها نبود .


خبرگزاتری "مهر": پس یکی ازدلایل کم رونقی تئاترهمدان وسایربخشها به خود هنرمندان وکارکردشان بازمی گردد؟
صادق عاشور پور : وقتی گفتم که کسی باید هنرمندان را هدایت کند به همین دلیل بود کارشناس است که باید تئاتررا به سمت تئاترمردمی هدایت کند .


خبرگزاتری "مهر": مردم همدان چقدر از نبود تئاتر ناراضی هستند؟
صادق عاشور پور :  تئاترازده منبربالاتراست این گفته من نیست گفته رهبراین کشوراست . مردم خیلی تئاتردوست دارند . ولی تئاتری که اینجا اجرا می شود ازکیفیت نازلی برخورداراست وهمین امرسبب غریبه شدن مردم با تئاترشده اگرما کارشناس با مطالعه و مردم شناس داشته باشیم وبودجه ای که دراختیاردارد را درست استفاده کند همه اینها قابل حل است .


خبرگزاتری "مهر": اگر کسی نمایشنامه خوبی داشته باشد و مراجعه کند به امور هنری آن شهرستان، چقدر امکان اجرا برایش فراهم است؟
صادق عاشور پور : این آقایان علی الظاهرنه ، نمی گویند ولی طوری با شما برخورد می کنند که شما پشیمان می شوید . مثلا بودجه ای که دراختیارگروه قرارمی گیرد هزینه کرایه تاکسی هیچکس نمی شود . نه اینکه پول نباشد بلکه این آقایان بد عمل می کنند.


* وقتی تئاتر ما فقط  "آمارگرا" است، دیگرچه امیدی به نو شدن و پویایی تئاتر می توان داشت؟ این اداره ها برای این است تا به مرکز آمار بدهند. در این کارهم خوب عمل می کنند.
 
 بجزمساله بودجه که مساله مهمی است ما دراستان همدان بازیگرتئاترنداریم . وقتی هم مراجعه می کنیم ، می گویند ما درهمدان 20وچند دوره کلاس آموزشی گذاشتیم . فقط آماروارقام می دهند . ولی وقتی با کارروبرومی شویم می بینیم ، بازیگری  دراختیارنیست . چه کسی باید بودجه بدهد که این بازیگرتربیت بشود؟ اینقدربد عمل شده که دیگررغبتی نیست .


خبرگزاتری "مهر": اولین اقدام مثبت در به حرکت درآوردن این چرخه هنری چیست؟
صادق عاشور پور :  اگربه من اجازه بدهند ، اولین کاری که می کنم ، شش ماه کلاس می گذارم وازنوآدمهایی را تربیت می کنم که تئاتراستان را متحول کنند . برای این حرکت هم درابتدا لازم است تا کارشناسان ما بدانند که آیا کارمند هستند یا عنصرفعال هنری ؟ یعنی تکلیفشان با خودشان روشن شود . وقتی این اقدام صورت گرفت درآنصورت مسایل مطرحه هم به خودی خود حل خواهد شد .  تا همین اوایل انقلاب  تئاتر همدان یکی از بهترین تئاترها بود ولی ازآن به بعد تا به حال هیچ اتفاق تازه ای نیافتاده است.


خبرگزاتری "مهر": اگربخواهیم یک جمع بندی کلی بکنیم شما تا اینجا به چه نکاتی اشاره می کنید؟
صادق عاشور پور :  در درجه اول باید افرادی را درراس امورقراربدهند که به کارشان ایمان داشته باشند . ما وقتی به کارمان ایمان داشته باشیم به همه چیز ایمان داریم . مرحله دوم جابجایی کارشناسان است. نگذارند این کارشناسان مثلا 12سال درسمت خود باقی بمانند . در رژیم طاغوت با همه پستی و سکولاریستی اش، یک حرکت مثبت انجام می داد و آن جابجایی دائمی افراد کارشناس خود درحوزه تئاتر و هنربود . این امرسبب نوآوری درآن منطقه می شد ولی وقتی کسی دائم یکجا می ماند خلاقیت خود را ازدست می دهد . مساله بعدی ما این آمارگرایی بیهوده  است. تئاترنخود ولوبیا نیست که براساس آمارپیش برود باید به این نکته توجه داشته باشند که تئاترآنی نیست ، آتی است . بهره اش را چندین سال بعد باید گرفت . دیگراینکه ارتباط اهالی تئاترشهرستان را با تهران بیشترکنند تا این تعامل فرهنگی سبب رشد دانش واعتلای آنها بشود ، درضمن شهرستانها باید با هم تبادل فرهنگی داشته باشند تا ازاین رکود ورخوت دربیایند خوشبختانه ما همه چیزداریم . آنچه که کم داریم مدیرفرهنگی درعرصه تئاتراست.


خبرگزاتری "مهر": از شرکت شما در این گفت و گو سپاسگذاریم.
صادق عاشور پور : من هم متشکرم .
 


جشنواره منطقه‌اي قصه‌گويي و شعرخواني درقم پايان يافت
قم ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪
داخلي. فرهنگي. جشنواره قصه‌گويي.


جشنواره منطقه‌اي قصه گويي و شعرخواني سه‌شنبه شب درفرهنگسراي جوان قم پايان يافت.


معاون توليد كانون پرورش فكري كودكان‌و نوجوانان كشوردراين مراسم گفت:
برگزاري اين گونه جشنواره‌ها در تقويت روحيه براي مربيان و تاثير مضاعف آن بر مخاطبان مفيد و موثر است .


"شمس‌الدين رحماني" افزود: حضورمستقيم مربيان در بخش قصه‌گويي وشعرخواني با جمع كليه عوامل جزيي چون حركات، ارتباط چهره به چهره و گفتار مي‌تواند تاثير بيشتري بر مخاطبان داشته باشد.


وي يادآور شد: در دنياي تكنولوژي امروزي ايجاد رابطه بهتر با كودكان و نوجوانان به عنوان سرمايه‌هاي كشور بيشتر احساس مي‌شود.


رحماني ابراز اميدواري كرد كه باگسترش چنين جشنواره‌هايي، تاثير مثبت آموزش براي مربيان در جهت ارتباط هرچه بهتر با كودكان و نوجوانان نمايان شود.


معاون سياسي امنيتي استانداري قم نيز دراين مراسم با تاكيد بر اهميت برآوردن ساختن نيازهاي كودكان و نوجوانان گفت: كودكان در زندگي خود به دنبال آمال و آرزوهاي خويش هستند و ما بايد آنان را راهنمايي و هدايت كنيم.


"مهندس فتح‌الله حقيقي" ابراز اميدواري كرد كه مربيان و متخصصان كودك و نوجوان با استفاده از ابزارهاي روز زمينه ارتباط هرچه بيشتر با آنان را فراهم كنند.


وي با اشاره به فعاليتهاي مثبت كانون پرورش كودكان و نوجوانان در چند سال اخير بيان داشت: درحال حاضر تعداد كانون‌هاي پرورش فكري از دو كانون به هشت كانون درقم رسيده كه اين نشان از توجه مسوولان استان به اين امر مهم دارد.


وي افزود: خوشبختانه متوليان امر با گسترش كانون‌هاي پرورش كودكان و نوجوانان درمناطق محروم به رسالت خود در حد توان عمل كرده‌اند.


درمراسم از منتخبين و برگزيدگان شعر و مشاعره و قصه گويي از استانهاي قزوين، گيلان، تهران و قم تجليل و تقدير شد.


جشنواره منطقه‌اي قصه‌گويي و شعرخواني از ‪ ۲۲‬آبان در فرهنگسراي جوان قم آغاز و سه شنبه شب به كار خود پايان داد.



بناي يادبود يك شاعر پارسي گوي در جمهوري داغستان روسيه پرده برداري شد
مسكو،خبرگزاري جمهوري اسلامي‬
خارجي. فرهنگي. داغستان. شاعر
بناي جديد مقبره "قمري دربندي" شاعر پارسي گوي و مرثيه سراي اهل بيت(ع) در شهر "دربند" جمهوري داغستان مورد پرده برداري قرار گرفت.


در اين مراسم "مهدي ايماني‌پور" رايزن فرهنگي سفارت ايران در روسيه ، پروفسور "حسن‌اف" معاون دانشگاه دولتي داغستان، پروفسور "محمد نوري عثمانوف" ايرانشناس برجسته داغستاني ، معاونين شهرداري دربند و تني چند از شخصيت‌هاي علمي و فرهنگي اين شهر حضور داشتند.


در مراسم ، ياد اين شاعر عالي مقام گراميداشته شد.


بناي جديد مقبره "قمري دربندي" با حمايت رايزني فرهنگي ايران ساخته شده و با كتيبه‌هايي از سنگ مرمر كه اشعار فارسي و زبان‌هاي بومي داغستاني را در بردارد، آراسته شده است.


"ميرزا محمد تقي قمري گلزار دربندي" (‪ ۱۳۰۹ -۱۲۳۵‬ه.ق) شاعر و مرثيه سراي داغستاني در شهر دربند متولد شد و علوم ديني و زبانهاي فارسي و عربي را در زادگاهش فرا گرفت.


وي از بزرگترين نويسندگان دربند بوده و كتاب منظوم "كنزالمصائب قمري" بارها در تبريز به چاپ رسيده است.


اثر ديگر قمري دربندي كه ناشناخته مانده ديوان كنزالمعارف اوست كه بعد از وفات شاعر به دست فرزندش تكميل و تحرير شده و نسخه خطي آن هم اكنون در انستيتو نسخ خطي باكو نگهداري مي‌شود.


قالب‌هاي شعري اين شاعر قصيده و غزل مي‌باشد، ولي در شعر فارسي وي رباعيات هم وجود دارد.


گفتني است پرده برداري از مقبره قمري دربندي در حاشيه همايش روابط ايران و داغستان در شهر دربند صورت گرفت .


 



ادبيات بدون مرز/16


شهامت: ادبيات به‌ دنبال تفاوت است، نه تكامل


خبرگزاري فارس: مظاهر شهامت گفت: ادبيات به‌ دنبال تفاوت است، نه تكامل؛ و هيچ مطلب ادبي پايه قرار داده نشده تا براساس آن مطلب كامل‌تري به‌ وجود بيايد.
 
 
نويسنده مجموعه داستان «از مه و ماهستان فقط خواب‌هاى من» در گفت و گو با خبرگزاري فارس، اظهار داشت: انسان‌ها در تمام دنيا به دنبال تفاوت مي‌گردند. من احساس مي‌كنم اگر تفاوت در ادبيات ما بوجود بيايد، اين تفاوت باعث مي‌شود كه آثار ادبي ما جهاني شوند.
وي افزود: ادبيات براي جهاني‌شدن به عناصر گوناگوني نياز دارد، اما در وهله اول نيازمند تفاوت است، كه اين تفاوت را در مسايل بومي نيز مي‌توان جستجو كرد. كتاب‌هاي جهاني، در عين بومي بودن ،جهاني شده‌اند. اگر ادبيات ما نيز با تمام فرم‌ها و محتواهايش بتواند موضوع جديد ادبي را به وجود بياورد، خود به خود جهاني خواهد شد.
شهامت با اشاره به اينكه ما هنوز ادبيات بومي را متوجه نشده‌ايم، ادامه داد: ما فكر مي‌كنيم ادبياتي جهاني توليد مي‌كنيم، حال آنكه به ويژگي‌هاي ادبيات بومي توجه نداريم و متاسفانه پيگير هم نيستيم.
شاعر مجموعه «نخستين اشعار» درباره بازتاب مسايل كلان بين‌المللي در ادبيات، گفت: هر اتفاقي كه در جهان بيفتد در ادبيات‌ها موثر است و ادبيات خود به خود با آن درگير مي‌شود. اما نويسندگان ايراني تاكنون به كنه اين مسائل فكر نكرده‌اند و آثاري هم‌تراز با آثار جاهاي ديگر، به وجود نياورده‌اند. همين نقص را در ادبيات جنگ مي‌بينيم. سطحي كه ادبيات جنگ ما دارد، از سطح ادبيات جنگ دنيا پايين‌تر است.
اين نويسنده افزود: اين نظريه كه جنگ‌ها ماهيت متفاوتي دارند، به نظر من درست نيست. از منظر ادبيات ماهيت جنگ‌ها يكي است. نويسنده يا شاعر با انگيزه جنگ‌ها روبرو نمي‌شود، بلكه با پديده جنگ مواجه است و او به عواقب و نتيجه‌هاي جنگ توجه دارد؛ نه به دلايل آن. تشخيص دلايل جنگ به عهده كسان ديگري است.
وي با اشاره به اينكه جنگ در هر كشوري ادبيات آن كشور را متحول مي‌كند، اظهار داشت: در ايران اين تحول اتفاق نيفتاد. ما وقتي بتوانيم به جنگ به صورت كلي توجه كنيم، مي‌توانيم درباره هر جنگي بنويسيم. زيرا مطالب بنيادي آن فرقي نمي‌كند. اما متاسفانه اين توجه در ميان نويسندگان جنگ كشورمان احساس نمي‌شود.
اين شاعر ادامه داد: اما در عين حال فكر مي‌كنم كه ادبيات معاصر فارسي چه بخواهد چه نخواهد با موضوعات بين‌المللي و فرامرزي درگير خواهد شد و ما از اين به بعد ناچاريم با توجهات جهاني زندگي كنيم و بنويسيم.
شهامت گفت: تاكنون ما در ادبيات درگير مسايل مقطعي بوديم، موضوعاتي كه در زمان و مكان مشخص اتفاق مي‌افتد. ولي الان به زباني دست پيدا كرده‌ايم كه اين زبان نشان از تفكري مي‌دهد كه به كل مسايل مشترك جهاني و انساني مي‌انديشد.
وي در پايان گفت: در آثار اخير ادبيات معاصر فارسي نشانه‌هاي شكل‌گيري اين زبان مشهود است، اما چالش‌ها و درگيري‌هايي كه داريم به نتيجه نرسيده‌است. بنابراين هنوز نمي‌توانيم در مورد چيزي داوري كنيم.
انتهاي پيام/2
 


«ديويد وستيمر»، نويسنده آمريكايي درگذشت


خبرگزاري فارس: «ديويد وستيمر» نويسنده آثاري چون «چارلي عزيز من» و «بيان ون رايان» در سن 88 سالگي درگذشت.
 
 
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس، «چارلي عزيز من» و «بيان ون رايان» دو اثر مشهور اين نويسنده آمريكايي است كه با حضور بازيگري چون «فرانك سيناترا»، جلوي دوربين رفته است.
اين نويسنده 88 ساله پنج‌شنبه گذشته در اثر سكته قلبي در مركز پزشكي دانشگاه كاليفرنيا درگذشت.
«وستيمر»، ويراستار و مقاله نويس سابق «هوستون پست»، در طول جنگ جهاني دوم بعنوان خلبان بمب‌افكن B 24 در نيروي هوايي مشغول بكار شد كه در يكي از عمليات‌ها هواپيمايش توسط هواپيماهاي جنگي ايتاليا مورد اصابت گلوله قرار گرفته و پس از سقوط، بمدت 28 ماه بعنوان اسير جنگي زنداني مي‌شود تا آنكه در سال 1945 آزاد مي‌شود.
او در زمان نوشتن رمان «بيان ون رايان»‌ از تجربيات و خاطرات خود طي جنگ بسيار استفاده مي‌كند.
رمان «تابستان بروي آب» نيز يكي ديگر از كتاب‌هاي موفق اين نويسنده آمريكايي است.
وي پيش از مرگش در كنار همسر و دو پسر خود زندگي مي‌كرد.
انتهاي پيام/2


 



امیرخانی: كاش كسی در زمینه‌ی ادبیات دفاع مقدس مسئولیت اجتماعی احساس نکند


رضا امیرخانی گفت: ای كاش هیچ كس ـ چه متولیان، چه پدید آورندگان ـ در زمینه‌ی ادبیات دفاع مقدس مسئولیت اجتماعی احساس نمی‌كرد و هر كسی خود اثر معتدلش را می‌نوشت.


این داستان‌نویس در گفت و گو با ایسنا، عنوان كرد: به گمانم نكته‌ی مهم این است كه جریان كلی دفاع مقدس از اعتدال خارج نشود. بیش از تلخ‌نویسان، ‌ سفارش‌دهندگان آثار نامرغوب باعث خروج ادبیات دفاع مقدس از اعتدال شدند و امروز تلخ‌نویسان بنا به یك وظیفه اجتماعی سعی می‌كنند قسمت‌های فراموش‌شده‌ی جنگ را به تصویر بكشند.


امیرخانی درباره‌ی این اظهار نظر مطرح شده از سوی معاون ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس كه نگاه تلخ و تحریف جنگ مرزی با هم دارند و نویسندگانی به تحریف دفاع مقدس می‌پردازند، گفت: جنگ چیزی شبیه زندگی است و طبیعتا تلخی و شیرینی و خوشی و ناخوشی، كنار هم در آن یافت می‌شود. آن چنان كه میگل قونا مونو می‌گوید همه‌ی این صفات در جنگ به صورت اغراق‌آمیز بزرگ می‌شوند، پس طبیعتا جنگ بستر مناسبی است برای نوشتن.


او در ادامه یاد‌آور شد: نگاه افراطی، شعاری و سفارشی در طی سالیان گذشته باعث پیدایش نوعی نگاه تفریطی شده است و طبیعتا هر دو این نگاه‌ها در آزمون اعتدال مردود هستند، یعنی نه آن شیرینی شعاری و سفارشی چیزی از حقیقت جنگ را در بر دارد و نه این تخلی امروزین.


او در عین حال خاطرنشان كرد: اما به گمانم پیدایش این نگاه تلخ، یك اتفاق طبیعی است و فراموش نكنیم، هر امر طبیعی واجد حقیقت نیست. یعنی این تلخی به دلیل عملكرد مسوولان رسمی دفاع مقدس و به عنوان جواب آن، طبیعی است، ‌ اما حقیقی نیست. با همه‌ی این اوصاف، امروز به كسانی كه متولی و مدافع آن نگاه رسمی هستند، ‌ باید بیش از نویسندگان تلخ‌نویس خرده گرفت؛ چراكه نگاه غیر حقیقی ایشان باعث این جریان شده است.


رضا امیرخانی در ادامه تاكید كرد: ‌امروز فقط كسانی حق دارند نسبت به «من قاتل پسرتان هستم» احمد دهقان معترض باشند كه 10 سال پیش هنگام انتشار «سفر به گرای 270 درجه» دست او را بوسیده باشند. ترسم از آن است كه مجموع سالهای جبهه‌ی منتقدان احمد دهقان به سال‌های جبهه‌ی او نرسد.


او همچنین تاكید كرد:‌ وقتی به آن نگاه حقیقی در «سفر به گرای 270 درجه» در مقایسه با ‌آثار شعاری و كم‌ارزش ادبی بها داده نشد، ‌طبیعی است كه ناخودآگاه، نویسنده به سمت مقابله با جریان شعاری می‌رود، در حقیقت دهقان اگرچه خود از اعتدال خارج می‌شود، اما سعی می‌كند فضای ادبی دفاع مقدس را م



با تقديم شعرهايي به مصدق، احمدشاه مسعود، شاملو، اخوان ثالث و...
مجموعه‌ي شعر جديد پرويز خائفي منتشر شد


سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب



مجموعه‌ي شعر جديد پرويز خائفي با عنوان “آخرين آغاز” در آستانه‌ي 70 سالگي‌اش منتشر شد.


به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين مجموعه شامل 120 شعر در قالب‌هاي نيمايي، سپيد و غزل است كه تعدادي از شعرهاي آن به دكتر محمد مصدق، احمدشاه مسعود، احمد شاملو، مهدي اخوان ثالث، نادر نادرپور، شاپور بنياد، نصرت رحماني و ابوالقاسم و امنين فقيري تقديم شده است.


خائفي درباره‌ي انتخاب نام اين مجموعه كه توسط انتشارات روشن‌مهر در شمارگان دوهزار نسخه به چاپ رسيده است، در مقدمه مي‌نويسد: از آن رو از دو واژه‌ي متضاد بهره گرفته‌ام‏، كه گرچه هر لحظه ممكن است آخرين روز عمر آدمي باشد، ولي آن كس كه گام در عرصه هنر گذاشت تا واپسين دم نبايد فراموش كند كه نديده و نشناخته‌ها و زواياي نامكشوف زندگي هرگز پايانه‌اي ندارد و امكان دستيابي به چشم‌اندازهاي تازه و بديع، به ويژه براي آن كه مي جويد و مي‌جويد هميشگي است. پس هر روز انسان مي‌تواند آغازي نو و گامي دوباره در كل هستي و كائنات باشد.


 علي باباچاهي:
روز ملي شعر و ادب، تداعي‌كننده‌ي غناي فرهنگي گذشته و به نوآوري‌هاي شعر امروز معطوف باشد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



علي باباچاهي معتقد است كه روز ملي شعر و ادب به نام شاعر خاصي نباشد، بلكه يك روز ملي براي شعر اين سرزمين باشد.


اين شاعر در گفت‌وگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پس از طرح مجدد انتخاب اين روز كه پيش از اين، هم زمان با سالروز درگذشت استاد شهريار اعلام شده بود، عنوان كرد: روز ملي شعر ادب، بايد تداعي كننده غناي فرهنگي و ذخاير ما در گذشته و عصر كلاسيك و از طرفي هم معطوف به نوآوري‌ها و معاصريت شعر امروز باشد.


او متذكر شد: درست است كه ما افرادي مثل فردوسي را داريم كه در مرحله‌ي اول ذهن متوجه او مي‌شود يا حافظ، ولي اينجا بحث يك نوع مقايسه پيش مي‌آيد و ناچاريم بين حافظ، سعدي، فردوسي، مولانا و ديگران در عصر گذشته انتخابي داشته باشيم كه اين خيلي مشكل است، چون در اين صورت بايد يك نفر را برجسته كنيم، حال آنكه تمام اين چهره‌ها اوج شعر ما هستند و اعتبار و اهميت آن را در دنيا نشان مي‌دهند.


باباچاهي همچنين تاكيد كرد: ضمن اينكه مخالفت خيلي مشخصم را با انتخاب شهريار اعلام مي‌كنم، در عين حال معتقدم اين روز به نام ديگر شاعران معاصر هم نباشد. وقتي به سادگي از كنار فردوسي و حافظ مي‌گذريم و وقتي مي‌گوييم ايران و ذهنيت‌مان فورا متوجه مولانا، خيام و ... مي‌شود، آن هم در طول بيش از هزار سال شعر فارسي، ديگر عادلانه نيست در عصر حاضر با سابقه كمتر از صد سال دنبال چهره‌اي براي روز ملي شعر و ادب باشيم، ضمن اينكه در اين صورت نگاه تاريخي هم نخواهيم داشت.


او همچنين خواستار اين شد كه در اين روز يك حركت مسوولانه و عمقي، نه بوروتراتيك از طرف كانونهاي غير دولتي، مراكز غير رسمي و همچنين نهادهاي دولتي در زمينه‌ي شعر انجام شود كه يك هيجان صادقانه را متبلور كند.


باباچاهي همچنين با پيشنهاد حذف روزهاي بزرگداشت شاعران بزرگ از تقويم و در نظر گرفتن آنها در يك روز به نام روز ملي شعر و ادب، مخالفت كرد و گفت: هر كدام از اين روزها مي‌تواند پيامدهاي خاص خود را داشته باشد و اتفاقا وجود اين روزهاف به نام شخص خاصي نبودن روز ملي شعر و ادب را جبران مي‌كند؛ تا در اين روز به نفس شعر كه به صور ارگانيك به وجود تمام شاعران وابسته است، توجه شود.


باباچاهي همچنين گفت كه براي نامگذاري اين روز هيچ‌گونه نظري از او خواسته نشده است.


يك شاعر انگليسي:
كودكان از قدرت شعرگويي برخوردارند كه بزرگ‌تر‌ها آنها را از بين مي‌برند


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



راجر مك‌گوف، به شاعري بي‌فايده شهرت دارد؛ شاعري كه قادر به تصميم‌گيري نيست، اما وي اين نكته را رد كرده و مي‌گويد: اگر من تصميم بگيرم كه در مورد كاري دودل باشم، باز اين تصميم من است.


زماني كه براي نوشتن پشت ميزش مي‌نشيند پيش خود فكر مي‌كند: آنچه كه دنيا نياز دارد، يك كتاب شعر ديگر است.


به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به نقل از روزنامه گاردين، اما به رغم اين شهرت بي‌عرضگي‌اش، مك گوف -68ساله - تلاش زيادي براي محبوب ساختن شعر در نزد مردم انجام داده است.


در سال 1967 گزيده اشعارش به نام mersey sound بيش از يك ميليون نسخه به فروش رفت.


وي تا كنون بيش از 50 كتاب شعر نوشته است و به نوعي معتقد است كه اگر ننويسد، جهان به گونه‌اي سقوط مي‌كند. وي شاعري با ذهني وسواس گونه، دودل اما كنترل‌يافته است.


راجر مك گوف همان گونه كه سخن مي‌گويد، مي‌نويسد؛ با جملاتي كوتاه كه درهم ادغام مي‌شوند، آنگاه ناپديد مي‌شوند. سبك شعرهاي مك‌گوف اغلب عجيب و غريب است؛ ميزان جديت اشعارش اغلب با شاه بيت‌ها كاهش مي‌يابند. برخي از اشعارش كم وزن‌تر از ليمريك ( شعر پنج سطري فكاهي با قافيه‌ي aabba) است.


مك‌گوف مي‌گويد: به نظر مي‌آيد مردم هميشه مي‌گويند، من عجيب و غريب، ضد نخبه و كنايه زن هستم. من فكر نمي‌كنم هيچ كدام از اين صفت‌ها در من وجود داشته باشند، اما شايد كمي عجيب باشم. من به نوعي از جهان حقيقي دورم و تا حدي احساساتي. منظورم اين است كه بايد حس نوستالژيك را در مردم به وجود آورم اما به آنها اجازه دهم كه به پيش روند.


اسكافولد، نام گروهي است كه وي در سال 1962 با پل مك‌كارتي و چند نفر ديگر تشكيل داد. مك گوف غزل سراي گروه بود. اما اين گروه شعر و نمايش طنز را نيز اجرا مي‌كردند.


وي معتقد است: افكارش به صورت شعر بيان مي‌شوند. گويي اين روش آسان‌تر است.


اما چگونه مي‌شود شعر آسان‌تر از نثر باشد، وي گفت: خنده‌دار است، نه؟ انسان با اشعارش مي‌تواند حرفش را به طور مستقيم بيان نكند. من فكر مي‌كنم مشكل من با نثر به روزهاي مدرسه برمي‌گردد. مساله آغاز، وسط و پايان جمله. من مي‌بايست در اين جملات نظم خاصي را رعايت كنم.


پدرش كارگر بارانداز بود كه مدرسه را در سن 14 سالگي ترك كرده بود. وي براي اينكه كتاب‌هايي درباره‌ي دريا بخواند، پسرش را به كتابخانه مي‌فرستاد.


مادر مك‌گوف از استعداد موسيقايي برخوردار بود. پدرش در سن 53 سالگي به دليل لخته شدن خون در رگ‌هاي قلبش درگذشت.


مك‌گوف معتقد است، كودكان از يك حس شعري برخوردارند كه از سوي والدينشان از بين مي‌رود.


وي دراين باره گفت: كودكان چيزهايي مي‌بينند كه ما به طور عادي نمي‌بينيم. حرف‌هايي كه آنها در زمان‌هاي متفاوت ادا مي‌كنند جنبه‌ي شعر گونه دارند. براي مثال كودكي كه مي‌گويد:« پدر شمع داره گريه مي‌كنه» و ما به او مي‌گوييم: «نه شمع گريه نمي‌كنه، بلكه اين مولكول‌ها هستند كه در اثر گرما ذوب مي‌شوند. »


مك گوف در ابتدا مي‌خواست يك هنرمند بشود، اما برادرانش به وي گفتند، استعداد اين كار را ندارد، بنابراين وي از اين كار منصرف شد. آنگاه تصميم گرفت يك هنرپيشه شود، اما در اين مرحله نيز كسي تشويقش نكرد.


مك‌گوف شعر را در يك درس فيزيك كشف كرد.آنگاه به تحصيل زبان فرانسه، رشته جغرافي و پرورش ذوق و استعدادش در شعر پرداخت. بعد از فارغ‌التحصيلي به شغل معلمي پرداخت. در اين دوره به شاگردانش اشعار خود را مي‌آموخت.


در ليورپول نيز به شغل تدريس پرداخت. در اينجا به اجراي زنده اشعار در مكاني به نام hope hall پرداخت. مك‌گوف اكنون در بارتز واقع در غرب لندن زندگي مي‌كند. وي زمان فعلي را زمان اوج شعرگويي مي‌داند و با راديو و تلويزيون براي شعر خواني قرارداد دارد، اما زماني كه براي اجراي برنامه ويژه كودكان به تلويزيون مي‌رود، از لحاظ روحي تضعيف مي‌شود.


وي در اين باره گفت: مسئولان برنامه مي‌گويند، بيا و شعري بخوان. همه آنها هيجان زده هستند، آنها مرتب مي‌گويند، شعر كوتاهي بخوان يا زود باش اين برنامه كودكان است. خوب كافي است ظرف 30 ثانيه تمامش كن. آنگاه شما شعرت را ظرف30 ثانيه مي‌خواني، اما بعد از تو برنامه‌اي ظرف 20 دقيقه پخش مي‌شود.


مجموعه شعر «بگو، انجام بده» وي ماه جاري با قيمت يك پوند منتشر شده است.


 


ابوالفضل زرويي نصرآباد:
براي خلق اثر طنز، بايد پايه و مايه‌ي ادبي داشت
مردم ما بيشتر به استفاده از طنز رغبت دارند تا خلق آن


 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



كساني كه در عرصه ادبيات جدي موفق نبوده‌اند، طبيعي است كه در طنز هم موفق نيستند.


ابوالفضل زرويي نصرآباد - طنزپرداز - با بيان اين مطلب در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) گفت:‌بعضي‌هاي در ادبيات جدي انسانهاي موفقي نيستند و آثار شايسته و درخوري را خلق نكرده‌اند، آنها وقتي به ادبيات غيرجدي (نه طنز) روي مي‌آورند، دستشان براي عرضه هر كاري به عنوان هنر باز است، خيلي از موازين آن هنر را رعايت نمي‌كنند. درنتيجه وقتي وارد اين عرصه هم مي‌شوند، جدي گرفته نمي‌شوند.


وي افوزد: كساني كه در ادبيات جدي موفق نيستند، در طنز هم موفق نيستند؛ زيرا پايه و ريشه كارشان تثبيت شده نيست. كسي كه در رشته‌اي از هنر به طور تخصصي كار مي‌كند، مانند پزشكي است كه در يك رشته خاص و عرصه خاصي از پزشكي فعاليت دارد و در زمينه‌اي خاص توانايي بيشتري دارد؛ اما اين بدان معنا نيست كه پزشكي در رشته‌اي فوق تخصص دارد و سوادش از يك پزشك عمومي كمتر است.


زرويي نصرآباد متذكر شد: در كشور ما نويسنده يا شاعري كه توانايي استفاده از ابزار هنري را ندارد و در رشته‌اي خاص ناموفق است، به ادبيات كودك و نوجوان يا ادبيات طنز روي مي‌آورد؛ در حالي كه ادبيات طنز، بايد ريشه‌ها در آن تثبيت شده باشد.


وي با اعتقاد بر اينكه ادبيات طنز ادبيات پرمخاطبي است، يادآور شد: اين ژانر به نظرم وجه نازل ادبي ميان مردم نبوده؛ زيرا زباني بوده كه عامه مرم با آن ارتباط برقرار مي‌كردند. طنز گونه‌اي از هنر است كه بهتري قابل استفاده مي‌باشد. در گذشته آثار كساني چون عبيد زاكاني و در دوران معاصر نوشته‌هاي نسيم شمال و گل‌آقا آنقدر كه بين مردم رواج داشت آثار نويسندگان جدي ما آنقدر در موردشان بحث نمي‌شد و طرفدار چنداني نداشت. به نظرم، بايد در ملاك‌هاي ارزشيابي آثار طنز تجديد نظر صورت پذيرد.


اين طنزپرداز تصريح كرد: مردم ما به طنز رغبت زيادي دارند؛ اما گاهي از گونه‌هاي خاصي از طنز خسته مي شوند كه نيازشان ديگر با آنگونه برآورده نمي‌شود. امروز مردم ما ديگر طنز سياسي را برآورنده نياز خود نمي‌بينند. به اين دليل، لطايف اجتماعي، خانوادگي و حتا جنسي رواج دارد و لطايف سياسي دگر ساخته نمي‌شود، آنچه هم هست هجويه‌هايي سياسي است و ديگر طنز سياسي به معناي گذشته‌اش جذابيت ندارد.


وي همچنين درباره اين موضوع كه چرا طنز در كشور ما ميان اهل قلم و مخاطبان ادبيات چندان جدي تصور نمي‌شود، توضيح داد: اين به نوع فرهنگي كه در آن رشد كرده‌ايم باز مي‌گردد و در فرهنگ ما بشاشت، مجلس‌آرايي و شوخ و شنگ بودن نوعي جلافت تلقي مي‌شود، طبيعي است كه هيچ هنرمندي دوست ندارد جلف شمرده شود. اين مساله باعث شده كه هنرمندان به خلق آثار طنز كمتر رغبت كنند و ترجيح داده‌اند آن عصا قورت‌دادگي خود را حفظ كرده و گونه‌اي ديگر از هنر را به جاي طنز خلق كنند.


زرويي نصرآباد تاكيد كرد: مردم كساني هستند كه وقتي استفاده از طنز پيش مي‌آيد، رغبتشان بيشتر است؛ ولي وقتي بحث خلق پيش

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است