تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


November 16, 2005 02:43 PM

چهارشنبه 25 آبان 84

 


«شب دريايي» مسفيلد، به‌عنوان محبوب‌ترين شعر مردم انگليس انتخاب شد


 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


«تب دريا» شعري كه در سال 1900 از سوي جان مسفيلد، ملك الشعراي سابق منتشر شد و طي نسل‌ها در مدرسه‌ها تدريس شده، به عنوان پرطرفدارترين شعر مردم انگليس انتخاب شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از گاردين، اين نظرسنجي از سوي مجله شعر ماگما و Seabritain 2005 انجام شده است. در اين نظرسنجي شعر مسفيلد، گوي سبقت را از شعر «آواي زنبق آبي»، نوشته مارتين نيول، و «شعر دريانورد باستاني» اثر تيلور كالريج برد.
شعر “كريسمس در دريا”، اثر رابرت لوييز استيونسون نيز در بين 10 شعر برتر اين نظر سنجي قرار گرفت.
مسفليد در سن 13 سالگي كارآموز دريانوردي شد.



با تجليل از هوشنگ مرادي كرماني و منوچهر آتشي در پنجمين همايش بين المللي چهره هاي ماندگار انجام پذيرفت يك نويسنده و يك شاعر روستايي، در جمع چهره هاي ماندگار عرصه فرهنگ 
خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا ) – گروه فرهنگ و هنر


پنجمين همايش بين المللي چهره هاي ماندگار با تجليل از 25 شخصيت نخبه علمي و فرهنگي، شب گذشته به كار خود پايان داد.
به گزارش ايانا، در ميان اين شخصيتها، هوشنگ مرادي كرماني و منوچهر آتشي از برگزيدگاني بودند كه به ترتيب به عنوان چهره ماندگار «قصه نويسي كودكان» و «رشته شعر» از آنان تقدير و تجليل به عمل آمد.
هوشنگ مرادي كرماني متولد 1323 روستاي سيرچ كرمان و فارغ التحصيل رشته زبان انگليسي است. او نويسندگي را از دوران نوجواني آغاز كرده است.
قصه هاي مجيد، بچه هاي قاليباف خانه، نخل، خمره، كبوتر توي كوزه، مهمان مامان، لبخند انار، مثل ماه شب چهارده، شما كه غريبه نيستيد برخي از آثار داستاني اوست كه اغلب دستمايه فيلمسازان قرار گرفته است و اغلب به چندين زبان از جمله انگليسي، آلماني، هلندي و فرانسوي ترجمه شده و روايتي ساده و جذاب از جغرافيا و آدمهاي روستايي – به معناي واقعي آن- را حكايت مي كند.
«چهره بچه هاي روستايي در ادبيات كودكان و نوجوانان» و «تجربه هاي من در نوشتن» از جمله مقالات منتشر شده از سوي اوست.
منوچهر آتشي متولد 1312 روستاي دهرود دشتستان بوشهر و فارغ التحصيل رشته زبان انگليسي و تعليم و تربيت است.وي سالها به شغل معلمي در روستاهاي بوشهر و شهر بوشهر مشغول بوده است.
«آواز خاك» اولين مجموعه شعر آتشي بود كه در 34 سالگي منتشر مي كند.
اغلب فضاهاي تصويري اشعار اين شاعر نامي در طبيعت، مزرعه و روستا روايت شده است. «گل گندم و گيلاس»، «وصف گل سوري»، «چه تلخ است اين سيب»، «ديدار در فلق» تعدادي از آثار اوست.


 


سعيد آژده:
ترانه‌سرايي نتيجه‌ي خاك خوردن ديوان شاعر در انبار انتشاراتي است
ترانه‌هاي روز ايران با صنعت‌هاي ادبي هم‌راه هستند

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


ترانه از تازگي و طراوت گرفته مي‌شود و تصنيفي است كه در شكل معمول آن سه ‌گوشه‌اي است و شامل بيت، مديحه و وزن است كه هر كدام توضيح خودشان را دارند.
سعيد آژده - شاعر - به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان گفت: اين ترانه‌ها اغلب به شكل موسيقايي يكنواخت هستند كه از زمان پيدايش انسان و اولين محاوره‌هاي آن بر زبان بوده است و در شكل مرسوم قديم آن از شعر جدا نبوده و حالات موزون‌اش همواره همراه‌اش بوده و اغلب هم نوع غنايي آن رايج بوده تا گونه‌هاي ديگر؛ گرچه حالا ديگر شكل مرسوم گذشته آن تغيير يافته است.
وي افزود: ترانه‌ها گاه سينه به سينه و شهر به شهر مي‌گشته‌اند و مخاطبان خودشان را پيدا مي‌كرده‌اند و بدون آن‌كه مكتوب باشند، مي‌ماندند كه در غرب هم به صورت بالاد وجود دارند. البته بالاد به دو صورت ادبي و عاميانه است كه نوع ادبي معاصرش محصول افكار افراد مشخصي است كه از معروف‌ترين آن‌ها مي‌توانيم به اليوت، شكسپير و بليك اشاره كنم و كمال ناسپاسي است اگر از ” ترانه‌هاي كوليان “ لوركا ياد نكنم كه سروده‌هايش را حتي كودكان در كوچه‌ها زمزمه مي‌كنند.
او ادامه داد: اگر ترانه‌هاي خودمان را نيز در نظر بگيريم، همين‌گونه است و شامل دو بخش است؛ يكي در گذشته كه هنوز هم هست و صورت عاميانه دارد و ديگري شكل معاصرش كه ادبي است. البته اگر بخواهيم با مقياس جهاني حساب كنيم، ترانه‌هاي روز ايران با صنعت‌هاي ادبي هم‌راه هستند.
وي اظهار كرد: به هر حال، اين روزها بازار ترانه‌ حسابي گرم است و هر كسي مي‌تواند با اندكي دل‌تنگي و يا خوش‌ حالي شروع به نوشتن از قرارها و بي‌قراري‌هاي خود كند؛ از عشق‌هاي خياباني گرفته تا معشوقه‌هايي كه اصلا خبر از حال عاشقان‌شان ندارند! كه اين بيش‌تر متوجه جوان‌ترها مي‌شود و بزرگ‌ترها هم كه از حالت جواني و از آن نشاط‌هاي اوليه خارج شده‌اند نيز گاه آواز ” دلم دلم ... “ را فرياد مي‌زنند و اغلب مخاطبان نيز به خاطر اين‌كه حوصله‌ تامل در شعر و كشف ابهام‌هام شعر را ندارند به سراغ ترانه مي‌روند و گاه به صورتي در شعر و كشف ابهام‌هاي شعر را ندارند به سراغ ترانه مي‌روند و گاه به صورتي دچار احاساسات محض مي‌شوند كه حتا در خلوت‌شان گريه هم مي‌كنند.
آژده خاطرنشان كرد: وقتي دفتر شعرهاي معاصر در كتاب‌فروشي‌ها و يا انبار انتشارات و يا خانه‌هاي‌شان خاك مي‌خورند؛ بايد هم شعراي ما روي به ترانه بياورند تا بل‌كه كلام‌شان خريدار پيدا كند. اين آفت بزرگي است كه گريبان شعر معاصر ما را گرفته است كه البته در پاره‌هايي ضعف‌اش متوجه شاعران نيز هست و ما اگر با ديد ديگري به ترانه نگاه كنيم، مي‌بينيم كه همين ترانه افراد ديگري را نيز به شعر مي‌كشاند و حتي اين افراد مخاطب حرفه‌اي شعر نيز مي‌شوند كه اين از معدود محاسن ترانه‌سرايي معاصر است.
او تصريح كرد: شاعران از گذاشته تا به حال آن‌گونه كه خواسته‌اند، نتوانسته‌اند عامه مردم را راضي كنند و لزومي هم بر اين كار نيست. اگر از برخي مشخصه‌هاي هنر براي هنر بگذريم، مي‌توانيم بگوييم كه شعر ما آن‌گونه كه شاعر مي‌خواهد در خدمت شعر است و نه براي همه‌ اقشار چراكه به تعبير مولانا ما را به عامه كاري نيست.
وي با بيان اين‌كه شعر براي خود مشخصه‌هاي بي‌شماري دارد؛ مشخصه‌هايي كه با گذشت زمان بيش‌تر و بيش‌تر نيز مي‌شوند، افزود: براي همين است كه شعر تعريف‌شدني نيست؛ گرچه ترانه‌سرايي نيز با همين گذشت زمان پيش رفته است ولي داراي مشخصه‌هاي محدودتري نسبت به شعر بوده و همين محدوديت آن را نسبت به شعر متمايز مي‌كند.


داستان‌نويسان 17 استان كشور در هفتمين جشنواره‌ي داستان‌نويسان غرب كشور


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


هفتمين جشنواره داستان‌نويسان غرب كشور از 25 آبان‌ماه در شهرستان بانه برگزار مي‌شود.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، دبير جشنواره جزييات برگزاري جشنواره را اعلام كرد.
حاجي محمدي با اشاره به اينكه جشنواره امسال در دو بخش فارسي و كردي برگزار مي‌شود، گفت: كل آثار ارسالي به دبيرخانه جشنواره 392 اثر بوده كه از اين تعداد 285 داستان فارسي، 58استان كردي، 43 داستان كودك و 6 مقاله مي‌باشند.
وي افزود: دبيرخانه جشنواره بعد از بازخواني آثار ارسالي، 24 اثر فارسي و كردي را براي شركت در بخش مسابقه و براي حضور در بخش جنبي 13 اثر فارسي و 13 اثر كردي را انتخاب و معرفي كرد.
وي ترويج و اعتلاي داستان‌نويسي و تبديل شدن آن را به بخشي از نيازمنديهاي جامعه امروز از جمله اهداف جشنواره هفتم دانست و افزود: اين جشنواره ضمن فراهم كردن موقعيتي مناسب براي آشنايي، تبادل نظر و بيان انديشه‌هاي نويسندگان با يكديگر و استادان و نخبگان داستان‌نويس، بستر مناسبي را براي معرفي داستانهاي به چاپ نرسيده از نويسندگان منطقه غرب كشور ايجاد مي‌كند.
حاجي‌محمدي در ادامه به رشد قابل ملاحظه سطح كيفي آثار نسبت به سالهاي گذشته اشاره كرد و گفت: از نظر كمي با اضافه كردن بخش جنبي كودكان جشنواره وسعت خود را در حوزه استان افزايش داده است و در حوزه جغرافيايي نيز به تعداد بيشتري از استانها فراخوان جشنواره ارسال شده است، به طوري كه امسال داستان‌نويساني از 17 استان كشور در اين جشنواره شركت خواهند كرد.
وي تصريح كرد: در بخش جنبي، آثار نوشته شده با زبانها و گويش‌هاي غرب كشور در جشنواره پذيرفته شده‌اند و از 25 اثر راه يافته به بخش مسابقه و جنبي، چهار اثر از استانهاي فوق موفق به راهيابي در جشنواره شده است.
دبير هفتمين جشنواره داستان‌نويسان غرب كشور به احتمال حضور برخي از ميهمانان خارجي همچون سالهاي گذشته اشاره كرد و گفت: نشستهاي تخصصي جشنواره با حضور داستان‌نويسان برجسته ازجمله ابوتراب خسروي، ناهيد توسلي، فتح‌الله بي‌نياز و فرخنده آقايي برگزار خواهد شد و هر روز جلسات نقد و بررسي داستانهاي برتر برقرار خواهد بود.
حاجي محمدي اضافه كرد: در حين جشنواره از بين آثار راه يافته به بخش مسابقه اثرهاي برتر انتخاب و جوايز و تنديس جشنواره به آنها اهدا خواهد شد.
در اين جشنواره كه از 25 تا 27 آبان‌ماه در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي بانه برگزار مي‌شود، داستان‌نويساني از استانهاي آذربايجان شرقي و غربي، اردبيل، ايلام، اصفهان، تهران، زنجان، چهارمجال و بختياري، خوزستان، كردستان، كرمانشاه، گيلان، فارس، قزوين، لرستان، مركزي و همدان حضور خواهند داشت.
منتقدان بخش فارسي جشنواره هلن اوليايي‌نيا، مهسا محبعلي و رهبر محمودزاده بوده و عبدالخالق يعقوبي، مراد اعظمي و محمد صالح سورني منتقدان بخش كردي هستند.


 


عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور مشهد:
جدا كردن شعر از موسيقي و نزديك ساختن آن به نثر، هدف عمده‌ي نيما در شعر فارسي بود

 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور مشهد گفت: نيما در آغاز راه احساس مي‌كند كه ساختن شعر استوار و منسجم از قماش كهنه و پوسيده ديگران كار او نيست و سرودن ديوان شعر از اين نوع فضيلتي و مزيتي براي او تدارك نخواهد كرد.
دكتر سيدمهدي علايي حسيني در گفت‌وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: مقصود نيما تكميل كردن شكل و قالب شعر فارسي است. در واقع مي‌خواهد زبان شعر را به زبان معاصر خود نزديك سازد و به شعر فارسي وزن و قافيه خاص خود را بدهد.
وي افزود: نخستين اشعار نيما به سبك معمول قديم و بخصوص در سبك خراساني است، اما آشنايي با زبان فرانسه و ادبيات آن راه تازه‌اي را پيش چشم او مي‌گشايد.
او در 25 سالگي نخستين اثر منظوم خود "قصه رنگ پريده" را مي‌سرايد، خود او مي‌گويد "من پيش از آن شعري در دست ندارم" منظومه قصه رنگ پريده كه قريب به 500 بيت به وزن مثنوي جلال الدين رومي است در واقع سند اتمامي است كه شاعر به جامعه‌اي كه در آن مي‌زيسته ارايه مي‌دهد.
وي گفت: جلال آل احمد از اين منظومه با عنوان "قطعات سنگين و جا افتاده" ياد مي‌كند كه از حيث شكل و قالب مضمون و طرز بيان هيچ گونه فرق اساسي با آثار نويسندگان قديم ندارد و در واقع نيما در اين مجموعه مشق شاعري مي‌كند.
اين مدرس دانشگاه افزود: نيما با سرودن قطعات "اي شب" و "افسانه" نخستين اشعار دوره جواني خود را كه ارزشياب شخصيت هنري وي هستند به وجود مي‌آورد. قطعه "اي شب" كه از يك سال پيش به قول خود نيما "دست به دست خوانده و رانده شده بود" در پاييز سال 1301 شمسي در روزنامه هفتگي «نوبهار» انتشار مي‌يابد و در باب آن بحث و جدل در مي‌گيرد شاعر در مقدمه «خانواده سرباز» به اين بحث و جدل چنين اشاره مي‌كند:
« ادبا گفتند انحطاطي در ادبيات آبرومند قديم رخ داده است. مدتها در تجدد ادبي بحث كردند شاعر گارد مي‌بست، جرات نداشتند صريحا به او حمله كنند، كنايه مي‌زدند ولي صداها به قدري ضعيف بود كه به گوش شاعر نرسيد و بلا جواب ماند. در ظرف اين مدت آن قطعه با بعضي شعرهاي ديگر كه در اطراف خوانده شده بود، در ذوق و سليقه چند نفر نفوذ پيدا كرد. آن اشخاص ديدند، استقبال كردند و تير به نشانه رسيده بود. »
علايي ادامه داد: در اسفند ماه 1305 شاعر دفترچه ديگري از اشعار خود را كه منظومه «خانواده سرباز» و سه قطعه كوتاه «شير»، «انگاسي» و «بعد از غروب» در آن است، منتشر مي‌كند اما كار او بر خلاف كار رفقاي ديگرش عجولانه و سنجيده نيست.او نمي‌خواهد مخالفان خود را در همان قدم اول يكسره و يكباره از خود روگردان كند، مي‌داند كه هموطنان وي به شكل و قالب شعر و الفاظي كه در آن به كار مي‌رود، بيشتر دلبستگي دارند تا به مضمون آنها، بنابراين كارشاعر جوان هنوز شكستن و فرو ريختن نيست.
وي يادآور شد: او از اصول جاري شعر فارسي منصرف نمي‌شود و نخستين شعرهاي خود را در همان قالب‌هاي معمول و معهود مي‌ريزد. وزن و قافيه را به جاي خود مي‌گذارد و قافيه‌ها را براي آنكه پشت سر هم بي‌پايان تكرار نشود با يك مصراع فاصله مي‌دهد تا از تاثير يكنواخت و نامطلوب قافيه‌هاي مسلسل وار بكاهد و بدين ترتيب غزل يا تغزل نويني با مفردات خوب و تركيب درست پديد مي‌آورد كه دردها و غم‌هاي شاعر يا به عبارت بهتر دردهاي جامعه ‌را ترنم مي‌كند.
وي با اشاره به تصاوير عاطفي در اشعار نيما گفت: نيما براي سرودن از عواطف انساني متوجه مي‌شود كه مطالب قديمي شعر فارسي، گنجايش كافي براي مقصود او را ندارند. پس دست به نوآوري مي‌زند و در حدود سال‌هاي 1318 شعر «غراب» خود را در مجله موسيقي منتشر مي‌كند كه در حقيقت نخستين نمونه برجسته شعر آزاد نيمايي در تاريخ ادبيات ايران است.
وي خاطر نشان كرد: به نظر نيما «شعر بي وزن و قافيه شعر قديمي‌هاست»، و بعد اين نظريه ظاهرا خلاف را چنين توجيه مي‌كند»:
«به نظر من شعر در يك مصراع يا يك بيت ناقص است از حيث وزن، زيرا يك مصراع يا يك بيت نمي‌تواند، وزن طبيعت كلام را توليد كند. وزن كه طنين و آهنگ يك مطلب معين است در بين مطالب يك موضوع - فقط توسط هارموني به دست مي‌ايد، اين است كه بايد مصراع‌ها و ادبيات دسته جمعي به طور مشترك وزن را توليد كنند. من واضع اين هارموني هستم. و باز تاكيد مي‌كند، يك مصراع يا يك بيت نمي‌تواند وزن را ايجاد كند. وزن مطلوبي كه من مي‌خواهم به طور مشترك از اتحاد چند مصرع و چند بيت پيدا مي‌شود».
عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور مشهد در مقايسه تحليلي و تطبيقي ميان نيما و شعراي جهاني گفت: ميان شاعران و سخن پردازان جهاني شعر و انديشه «والت ويتمن» امريكايي بيشتر از ديگر شاعران به مفاهيم و مضامين شعري نيما يوشيج نزديك است به خصوص كه ويتمن چون نيما، شاعري سنت شكن و و نوآور است و قالب تازه‌اي را كه بعدها نام شعر آزاد به خود مي‌گيرد، در شاعري بنيان نهاده است.
وي افزود: والت ويتمن در سن 35 سالگي، دچار يك تحول فكري تازه در كار سرودن شعر مي‌شود. نخستين مجموعه شعر خود را كه در قالب شعر آزاد و به دور از سنت‌هاي شعر سنتي سروده است، با عنوان «برگهاي علف» در سال 1855 منتشر مي‌كند. اين مجموعه عبارت است از تعدادي پاره‌هاي موزون نامساوي كه در آن ديگر وحدت اصلي و حساب شده‌اي براي قالب شعري در ميان نيست، بلكه وحدت شعر از روي وحدت انديشه و تصويري كه در آن هست، تعيين مي‌شود. انتشار اين مجموعه شعر، توفاني در قاره آمريكا بر پا مي‌كند. منتقدان برآشفته و حيرت زده و غضبناك در برابر شاعري كه سنت‌هاي اجتماعي و ادبي و اخلاقي را درهم ريخته است، قد علم مي‌كنند.
وي ادامه داد: به اين ترتيب سال‌هاي بسيار تلخي بر ويتمن مي‌گذرد تا بتواند به نام «شاعر زمانه» قبول عام يابد و از اين درياي توفاني به سلامت بگذرد و به رفيع‌ترين بلندي‌هاي ادبيات آمريكا جاي گيرد. نيما در خصوص والت ويتمن آمريكايي مي‌گويد: «والت ويتمن، تحت تاثير زندگي در آمريكا، ‌قواعد اوزان و قوافي اروپايي را كه يادگار دوره‌هاي ابتدايي و سادگي بودند تقليد نكرد، بلكه متكي به اسلوب تازه‌اي در اشعار خود شد به علاوه اشعار وي نبايد اوضاع اجتماعي و كارخانجاتي آمريكا، احساسات زندگاني پر از حركت و جست و خيز دنياي كار و ماشين را شامل مي‌شود.
دكتر علايي افزود: در اينكه نيما با شعر ويتمن آشنايي داشته و بدعت او را در شكستن قالب‌هاي كهن شعر انگليسي تاييد مي‌كند، ترديدي نيست اما اگر گمان كنيم كه نيما اصول كار خود را بي كم و كاست از والت ويتمن گرفته و شعر آزاد نيمايي رونوشتي از شعر آزاد ويتمن است به راه خطا رفته‌ايم.
وي خاطر نشان كرد:‌ والت ويتمن شاعري آزاده و انقلابي است، وي را شاعر دموكراسي دانسته‌اند و به راستي كه وي جنب و جوش شباب دموكراسي آمريكا را با هنرمندي تمام احساس كرده و با چيره‌دستي مجسم ساخته است. وي در شعري با عنوان به يك انقلابي پايمال شده اروپايي چنين مي‌سرايد:
«برادرم يا خواهرم، همچنان بي باك باش
از پا منشين
به رغم حادثات
آزادي را بايد نگاهبان بود».
نيما نيز كه با استبداد و خفقان ميانه‌اي ندارد در شعرش صداي آزادي را سر مي‌دهد، اينگونه مي‌سرايد:‌
«اي ستمديده مرد
شو بيدار
رفت نحسي قرن‌ها بر باد
نحسيي نيست، اين زمان بشكست».


 


حسين اسرافيلي و پيشنهادش براي روز ملي شعر و ادب؛
چرا هميشه پشت چهره‌هاي ادبيات كهن جبهه بگيريم؟

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


حسين اسرافيلي معتقد است: روز ملي شعر و ادب حتما لازم نيست به نام شاعر خاصي باشد و در غير اين صورت، بهترين گزينه همان شهريار است.
اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ‌پس از طرح بررسي مجدد انتخاب روز ملي شعر و ادب كه قبلا هم زمان با سالروز درگذشت شهريار اعلام شده بود، عنوان كرد: اي كاش قبل از اعلام اين روز، نظرخاهي مي‌شد، چون خود تغيير هم باز مساله‌ ايجاد مي‌كند.
او در ادامه ياد‌آور شد: اين روز مي‌تواند به نام شاعر خاصي نباشد، چراكه ما در ادبياتمان، چهره‌هاي بسيار بزرگي داريم كه پي‌افكنان ادب فارسي هستند و هر كدام به نوعي خدمت كرده‌اند و انتخاب از بين آنها دشوار است.
او همچنين متذكر شد: اي كاش اين روز مختص شعر و ادبيات مطرح مي‌شد، اما اگر بنا بود اسمي مطرح شود، قطعا شهريار از شاعران روزگار ما اولاتر است. مثلا شاملو با جسارت‌هايي كه به ادبيات گذشته و شاعر بزرگ ما - فردوسي - كرد، آن اعتبار لازم را ندارد، يا اخوان و فروغ ديدگاه‌هاي خاصي داشتند. اما از همه اولا‌تر شهريار بود كه از همه هم شناخته‌تر بود و نه تنها در داخل، بلكه در آن سوي مرزها هم مطرح است.
اسرافيلي با بيان اينكه ديگران در حد شهريار نيستند، اين پرسش را مطرح كرد كه چه كسي هست كه با “علي‌ اي هماي رحمت” او انس و الفت نداشته باشد.
او همچنين بعضي مخالفت‌ها را با نامگذاري روز ملي شعر و ادب به نام شهريار، از روي عناد يا مسائل ناسيوناليستي دانست و افزود: بعضي‌ها هم اصلا با شعر كلاسيك ميانه‌اي ندارند و مي‌خواهند امثال شاملو را مطرح كنند. اينها از روي لجبازي با شعر كلاسيك با شهريار مشكل دارند. در صورتي كه شهريار از علاقه‌مندان نيما بود و شعر نو هم كار كرد.
اسرافيلي سپس درباره‌ي انتخاب از ميان چهره‌هاي كلاسيك شعر فارسي گفت: قطعا انتخاب اين روز به نام حافظ يا سعدي بحث كمتري را موجب مي‌شود. اين چهره‌ها جايگاه خود را در جهان دارند و مي‌توانند پشتوانه روز ملي شعر و ادب باشند. ولي مگر ما چهره‌هامان فقط آنها هستند؟ چرا چهره‌هاي ديگر را كه ارزش هاي جهاني شدن دارند مطرح نكنيم و هميشه پشت چهره‌هاي ادبيات كهن جبهه بگيريم؟
اسرافيلي سپس پيشنهاد مطرح شده مبني بر حذف روزهاي بزرگداشت شاعران بزرگ و گنجاندن آنها را در يك روز به عنوان روز ملي شعر و ادب، يك نوع خيانت فرهنگي دانست و گفت: ما وقتي در تقويم مان روزهاي خاصي را داريم كه به همه‌ي صنف‌ها و همه افراد اختصاص دارد، چرا بايد روزهاي مربوط به ادبيات را حذف كنيم، در صورتي كه بيشتر بايد در جهت شناسايي چهره‌هاي ادبي تلاش كنيم.


 


 


غلامرضا فنايي:
رسالت شعر فردوسي بر هيچ كس پوشيده نيست
روز شعر و ادب فارسي، مختص بزرگداشت فردوسي بايد باشد

 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


اگر قرار است روزي به عنوان روز شعر و ادب فارسي انتخاب شود، اين روز مختص به بزرگداشت فردوسي است.
غلامرضا فنايي _ از شاعران قصيده‌سراي مشهدي _ در گفت‌و گو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب گفت: ما در حوزه زبان فارسي ايران، هند، پاكستان، افغانستان و تاجيكستان، هزار شاعر برجسته داريم كه در گلستان ادب، گل محسوب مي‌شوند اما در اين ميان اهميت، رسالت شعر فردوسي بر هيچ كس پوشيده نيست چرا كه وي زبان فارسي را زنده نگه داشت و به همت كار والاي او، شعراي ديگر توانستند زير لواي زبان فارسي شعر بسرايند.
وي ادامه داد: شهرت جهاني فردوسي در حدي است كه شاهنامه وي به 57 زبان دنيا ترجمه شد.
در ادامه غلامرضا شكوهي ـ شاعر مشهدي ـ نيز با بيان اينكه مي‌بايد با تفكر و نظر سنجي، گزينه مناسبي را براي روز شعر و ادب فارسي انتخاب كرد، گفت: هر روزي زير بنايش يك خاصيت ديني، علمي و... دارد. به عنوان مثال ولادت حضرت زهرا (س)‌ كه روز مادر نام گرفته است. به نظر من اگر اين گزينه منشاء يك ايدئولوژي ادبي باشد، بي خاصيت نمي‌شود. زيرا بدون آن ممكن است در اذهان نيز اين روز فراموش شود و هم اينكه اين سوال ايجاد شود كه چرا يك روز معمولي، روز شعر و ادب فارسي است.
مصطفي هاشميان _ ديگر شاعران پيشكسوت _ نيز گفت: روز ملي شعر و ادب بهتر است خاص يك شاعر باشد، اما شاعري كه از مقام بالايي نزد ادب‌مداران برخوردار باشد.


 
 

محمودرضا اكرامي‌فر:
در انتخاب روز ملي شعر و ادب به مولفه‌هاي عقلاني و منطقي نيازمنديم" نه صرفا احساسي يا براساس قوم‌مداري و حتا نگرش‌هاي سياسي

 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


شاعر «يا علي گفتيم و عشق آغاز شد» معتقد است: ‌بهترين گزينه براي روز شعر و ادب فارسي كسي است كه گفت: «بسي رنج بردم در اين سال سي / عجم زنده كردم بدين پارسي».
دكتر محمودرضا اكرامي‌فر در گفت‌وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با تاكيد بر اينكه در انتخاب اين روز نيازمند پارامترها و مولفه‌هاي عقلاني و منطقي هستيم نه صرفاً احساسي و براساس قوم‌مداري يا گويش‌هاي زباني و حتا نگرش‌هاي سياسي، گفت:‌ اگر قرار است سالروز تولد يا فوت يكي از شاعران، سالروز شعر و ادب ايران باشد،‌ مي‌بايستي آن شاعر كسي باشد كه در شعرش، تاريخ ايران،‌ اسطوره‌هاي ايران،‌ باورهاي مردم ايران، فرهنگ عاميانه ايران و ... همه با هم جمع شده باشد.
وي با بيان اينكه اگر در انتخاب شاعر اين روز به پاكيزگي زبان هم بها داده ‌شود،‌ باز هم فردوسي از ديگران، ارجح‌تر است، ‌گفت: بزرگترين مؤلفه فردوسي كه در واقع يكي از نادر شاعراني است كه بر فارسي سره و پاكيزه تاكيد داشته‌است، پرهيز از بكارگيري كلمات عرب و غيرعرب در شعرش است.
دكتر اكرامي‌فر با بيان اينكه در اين ميان حافظ هم چون فردوسي از چهره‌اي جهاني برخودار است،‌ گفت: به اعتقاد من حافظ يك عارف اجتماعي است كه مباحث اجتماعي را با عرفان در‌آميخته است.
وي افزود: درواقع مولفه‌هاي اجتماعي و جامعه شناسي در شعر حافظ زياد است اما اثري از پيشينه و تاريخ ايران يا اسطوره‌هاي ايراني در شعرش ديده نمي‌شود.
او با تاكيد بر اينكه فردوسي، گزينه‌اي است كه فاكتورها و مولفه‌هايي كه بيانگر جامعيت يك شاعر باشد از جمله خردورزي و تكيه بر دانايي را داراست، گفت: بهتر است اين بزرگترين مولفه (دانش و خردورزي) كه در جهان امروز نيز از آن به عنوان بزرگترين سلاح و مهمترين ابزار تسلط بر جهان استفاده مي‌كنند، ‌ناديده گرفته نشود.
اكرامي‌فر با اعتقاد بر اينكه زماني مي‌توان اين روز را گرامي داشت كه ادب و ادب‌مداران گرامي داشته شوند، ‌گفت: متاسفانه در جامعه ما ارزش انسان‌ها به مكنت و مقام و پست است يعني دقيقاً خلاف فرمايش فردوسي كه مي‌گويد:
ز دانا بپرسيد پس دادگر
كه فرهنگ بهتر بود يا گهر
بدو داد پاسخ چنين رهنمون
كه فرهنگ باشد ز گوهر فزون
كه فرهنگ آرايش جان بود
ز گوهر سخن گفتن آسان بود
وي در پايان با تاكيد بر اينكه اول شرط حرمت گذاشتن به شاعران، استفاده ابزاري نكردن از آنان و هنرشان مي‌باشد، گفت: شاعر بيش از آنكه به پول احتياج داشته‌باشد به آزادي احتياج دارد، آزادي معقول و مشروع.


 
 
قباد آذرآيين:
نسان بي‌قصه مي‌توان زندگي كند؛ اما بي‌نياز از داستان نمي‌تواند باشد

سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


قباد آذرآيين معتقد است: قصه بر داستان حق پدري دارد؛ اما در فرهنگ ما جدي گرفته نمي‌شود.
اين داستان‌نويس در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان خاطرنشان كرد: قصه و قصه‌گويي بسيار ديرينه‌تر و كهن‌سال‌تر از داستان است و بر داستان حق پدري، بزرگي و ريش سفيدي دارد. عمر قصه به ديرينه‌گي عمر انسان است و به قولي از آن زمان شروع مي‌شود كه او به پناه‌گاهي به نام غار پناه برد.
وي با بيان اين‌كه كهن‌ترين قصه‌ها به كهن‌ترين غارنوشته‌ها و غارنگاره‌ها پهلو مي‌زند، تاكيد كرد: انسان پناه برده به غار بي‌شك شرط شكار و تكاپوي روزانه خود را براي ديگران تعريف مي‌كرده و چه بسا خود نيز شاخ و برگ‌هايي بدان مي‌افزوده و براي فرزندان خود حكايت مي‌كرده است.
آذرآيين يادآوري كرد: شايد اطلاق نام قصه در روزگاران بعدتر بر هر نوع نوشته‌ داستاني به حرمت همين پيري و ريش سفيدي قصه باشد، اما داستان قصه نيست؛ دست‌كم با معيار و متر و ميزان امروزين ما.
اين داستان‌نويس با تاكيد بر اين‌كه قصه با مفهوم متعارف‌اش در فرهنگ ما به جد گرفته نمي‌شد و ما هنوز هم در فرهنگ‌مان ‌اين بها ندادن به قصه را در محاوره‌ها و برخوردهاي‌مان شاهديم، خاطرنشان كرد: مثلا مي‌گوييم ” برايم قصه نباف. برو سر اصل مطلب “ و يا ” برايش قصه گفتم تا خوابش برد “.
نويسنده ” حضور “ با بيان اين‌كه داستان از اين بابت در جهت مقابل قصه است، هم‌چنين گفت: قصه مي‌خواباند؛ حتي اگر قصه گويش شهرزاد آدمي باشد. داستان، اما، بيدار مي‌كند. قصه تلنگر مي‌زند، داستان كشيده. قصه سرانجام به دروغ بودن خودش اعتراف مي‌كند؛ ” پايين اومديم دوغ بود قصه ما دروغ بود “، اما داستان دروغ را برملا مي‌كند. قصه مهربان است و دل رحم. داستان، اما، بي‌رحم و سنگ‌دل و سرانجام؛ انسان مي‌تواند بي‌قصه هم زندگي كند، بخوابد و سرگرم شود، اما بي‌نياز از داستان نمي‌تواند باشد... انسان را مي‌گويم؛ در بعد انساني‌اش.


 


شاپور جوركش و اظهار نظر درباره‌ي روز ملي شعر و ادب؛
انتخاب فردوسي، حافظ، شاملو يا سپهري، ارتباط توده‌ي مردم را موجب مي‌شود سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


به اعتقاد شاپور جوركش اگر بخواهيم نامي را براي روز ملي شعر و ادب برگزينيم كه توده مردم با آن ارتباط قرار كنند، بدون شك از كلاسيك‌ها فردوسي يا حافظ و از معاصران، احمد شاملو يا سهراب سپهري را بايد انتخاب كنيم.
اين شاعر در ادامه گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره پيشنهادش براي روز ملي شعر و ادب، پس از طرح مجدد اين موضوع عنوان كرد: با اين انتخاب‌ها درواقع بزرگاني چون مولانا، خيام، سعدي و اخوان ثالث را كنار گذاشته‌ايم و به دامن افتخارات گذشته پناه گرفته‌ايم.
او در عين حال خاطرنشان كرد: اگر بخواهيم با انتخاب نيما يوشيج يا صادق هدايت بر تفكر مدرن تاكيد كنيم و انتظار داشته باشيم روز شعر و ادب، مردم را به ياد انديشه هاي آنان بياندازد، شايد به رشد مفاهيم نو مثل مدارا و واقع‌نگري كمك كرده‌ باشيم.
جوركش گفت: انتخاب نام فردوسي مي‌تواند يادآور مفاهيم سنتي ميهن پرستي و مبارزات ناسيوناليستي باشد كه ظاهراً دوران آن سر آمده و چشم‌انداز‌هاي وسيع‌تري پيش رو هستند. انتخاب نام احمد شاملو مي‌تواند مبارزه‌هاي انسان دوستانه و عشق و ستيز در زندگي را تجسم بخشد و گزينش نام حافظ، انتخاب همه‌پسند، حرمت برانگيز با سويه‌هاي اميد به آينده است.
اين مترجم و پژوهشگر سپس متذكر شد: اگر گزينه‌هاي بالا به نظر مي‌رسد، انتخاب نيما و هدايت كه هنوز افكار ناشناخته‌شان مي‌تواند به رشد جامه امروز كمك كند، نشانه جست‌وجو گري و نوخواهي است. انتخاب هر يك از اين نام‌ها به خودي خود نشانه آن هم هست كه جامعه ما بين سنت و مدرنيته چه جايگاهي دارد؛ آيا با انتخاب نامي آشنا به گذشته‌هاي مانوس دل خوش مي‌كند، يا با گزينش نامي كمتر آشنا چالش‌هاي كشف نو را خطر مي‌كند.
او همچنين درباره پيشنهاد مطرح شده مبني بر حذف روز‌هاي بزرگداشت شاعران بزرگ ثبت شده در تقويم و گنجاندن آنها در يك روز به عنوان روز ملي شعر و ادب گفت: وجود اين روز‌ها چيز خاصي را عوض نمي‌كند، ولي بودنشان خيلي بهتر از نبودنشان است. به علاوه اينها چيز هايي است كه در دل مردم است و آدم‌ها بر اساس تقويم كسي را دوست ندارند و حرمت نمي‌گذارند. اما حذف اين روز‌ها بي حرمتي به خواسته‌هاي مردم است، چنان كه در شيراز فلكه‌اي به نام فلكه مصدق است كه بارها تلاش شده نام آن را عوض كنند، ولي مردم آن را همچنان به اين نام مي‌شناسند.
جوركش همچنين درباره اينكه آيا براي نامگذاري اين روز به او مشورتي شده است يا نه، گفت: خير ، به هيچ وجه!‌


 



حسين رزمجو:
انتخاب روز ملي شعر و ادب با دقت نظر انجام نگرفته است
فردوسي از قابليت لازم براي انتخاب روز ملي شعر و ادب برخوردار است


سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


در انتخاب روز ملي شعر و ادب اولويت ادبي و جهاني لحاظ نشده است.
دكتر حسين رزمجو - عضو هيات علمي دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد - در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، با بيان اين مطلب گفت: پيشنهاد تاريخ روز ملي شعر و ادب كه مصادف با 27 شهريور سالروز درگذشت استاد شهريار است، تنها به پيشنهاد نماينده مردم تبريز (شعردوست) انجام گرفته و در پذيرفتن اين پيشنهاد هيچگونه اصول و قواعدي رعايت نشده است.
وي افزود: شهريار كه اهل معنا و عرفان است و اشعار بسيار دلنشيني دارد، اما در قياس بزرگاني چون فردوسي، سعدي و مولانا قطعاُ از شهرت جهاني كمتري برخوردار است.
وي با اشاره به شهرت جهاني فردوسي گفت: عظمت شاهنامه فردوسي را در بيش از 3هزار ماخذ به زبان‌هاي انگليسي، فرانسه و آلماني مي‌توان مشاهده كرد و با اين توصيف وي از قابليت لازم براي انتخاب روز ملي شعر و ادب برخوردار است.
رزمجو ادامه داد: برگزاري كنگره بزرگداشت 800 سال تولد سعدي در سال 63 دليل موجه ديگري براي گزينش سعدي بدين منظور است؛ چراكه پيشنهاد يونسكو براي برگزاري اين كنگره به واسطه ترجمه آثار سعدي به اكثر زبان‌هاي دنياست.
وي خاطر نشان كرد: موج فراگيري كه اشعار مولانا در اروپا و آمريكا ايجاد كرده است نيز مي‌تواند اذهان را در انتخاب روز ملي شعر و ادب متوجه خود كند.
اما منيژه پلنگ‌پوش معتقد است: تغيير روز شعر و ادب در كشور ما ايران كه نماد فرهنگ و تمدن است، توهيني به شاعر مرتبط با اين روز (استاد شهريار) است.
اين شاعر معاصر خراساني در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، با بيان اين مطلب گفت: اگر قرار باشد چيزي را كه مردم به آن خو گرفته‌اند، تغيير بدهيم مردم، دچار سردرگمي مي‌شوند و آن چيز اصالت خود را از دست مي‌دهد.
وي افزود: به نظرم، اين كار مقبول نيست و بايد براي اين روز تصميم گيري درستي انجام شود.
او افزود: چنين تغييراتي باعث ايجاد تنزل و اثر منفي در شاعر و نويسنده مي‌شود و اين احساس را به وجود مي‌آورد كه هيچ‌چيز ثابت نيست.
پلنگ‌پوش در عين حال نام‌گذاري روز شعر و ادب را به نام فردوسي مناسب دانست و گفت: چنين روزي بايد به نام شاعر يا نويسنده‌اي باشد كه خدمات بيشتري را براي فرهنگ ما انجام داده است و به نظر من فردوسي شاعري است كه تاريخ ادبيات ايران را زنده نگه داشته است.
وي قرار دادن اين روز را همزمان با روز در گذشت شاعر و يا نويسنده نامطلوب دانست و افزود: وفات به معني تنزل و از بين رفتن است و اين روز بايد با تولد كه شكوفايي و تولدي دوباره است، همزمان باشد.


 
 
فرهاد كشوري:
داستان براساس عليت است و قصه، اغلب تصادفي
قصه‌ها پشتوانه‌ي ادبي ادبيات داستاني امروز و داستان‌سرايي ما هستند

 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


فرهاد كشوري معتقد است: آن‌چه در داستان اتفاق مي‌افتد، بر اساس عليت است؛ اما آن‌چه در قصه اتفاق مي‌افتد،‌ اغلب تصادفي است.
اين داستان‌نويس در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان با اشاره به اين‌ كه داستان روايتي متاخر و مربوط به چند قرن اخير است كه در اروپا به وجود آمده است،‌ خاطرنشان كرد: داستان بر اساس عليت است و ضوابط آن علت و معلولي است و اگر اتفاقي در آن مي‌افتد، بايد حتما يك علتي داشته باشد و نمي‌تواند مثل قصه خلق‌الساعه باشد.
او ادامه داد: در قصه مي‌بينيم كه شخصيت اصلي دم اسبي را آتش زده و اسب ظاهر مي‌شود. در اين ميان هيچ رابطه علت و معلولي وجود ندارد و نمي‌توان براي آن توضيحي آورد.
كشوري در ادامه افزود: در داستان معمولا مكان و زمان خاصي داريم، در صورتي كه در بسياري قصه‌ها چنين نيست. در داستان، مكان و زمان جزيي است و مثلا ماجرا در يك اتاق، يك كوچه يا يك شهر اتفاق مي‌افتد، ولي در قصه اين مكان مشخص و جزيي نيست.
وي با اشاره به اين‌كه شخصيت‌پردازي در داستان كوتاه با جزيي‌نگري بيش‌تري پرداخت مي‌شود، خاطرنشان كرد: در قصه، شخصيت خيلي كلي است و جزيياتي كه در داستان كوتاه مطرح مي‌شود در آن وجود ندارد.
اين داستان‌نويس گفت: در داستان كوتاه با زمان مشخص نيز روبه‌رو هستيم؛ شب، روز ... ولي در قصه ممكن است اين زمان مشخص نباشد يا شخصيتي در قصه وجود داشته باشد كه عمرش خيلي طولاني‌تر از عمري است كه هر انساني مي‌تواند داشته باشد.
كشوري تصريح كرد: قصه به اعصار و قرون گذشته برمي‌گردد؛ يعني زماني كه قصه‌گويي آغاز شد، اما داستان كوتاه مربوط به دنياي صنعتي و مدرن است و بينشي كه پشت داستان كوتاه هست فلسفه و انديشه‌اي است كه مربوط به دوران جديد و انساني است كه جامعه صنعتي را ايجاد مي‌كند.
او خاطرنشان كرد: قصه‌ها پشتوانه ادبي ادبيات داستاني امروز و داستان‌سرايي ما هستند و ما آن‌ها را مي‌خوانيم، استفاده مي‌كنيم و لذت مي‌بريم، اما عصر، عصر داستان‌نويسي است و آن نگاه نمي‌تواند پاسخ‌گوي داستان‌نويسي باشد، مثل اين است كه انسان به جاي استفاده از اتومبيل بخواهد از اسب استفاده كند. الان زمان قصه‌سرايي نيست، البته قصه‌ها ارزش و جايگاه خودشان را دارند و هنوز خواندن آن‌ها جاذب و جالب است.



 


گزارش نشست شاعران شهرستان در كيش
 سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


برنامه ديگري از سري نشست‌هاي شاعران شهرستان در كيش برگزار شد.
اين برنامه در راستاي نشست و گفتگو با شاعران كشور كه در نقاط مختلف ايران به صورت جدي در چند سال اخير فعاليت داشته‌اند برگزار مي‌شود كه نشست دوم، با حضور شاعران خوزستان - هرمز علي‌پور، بهزاد خواجات، فرامرز سه‌أهي و داريوش معمار - برگزار شد و در آن، درباره مهمترين نظريات و جريانهاي شعري، بحث و تبادل نظر صورت گرفت.
بكتاش آبتين ـ دبير انجمن شاعران كيش ـ در اين‌باره به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: در اين برنامه، درباره شرايط فعلي شعر خوزستان و كشور بحث شد و هرمز علي‌پور در اين جلسه درباره تاثير شاعران خوزستان بر شكل گرفتن جريانهاي مختلف ادبي در كشور سخنراني و تصريح كرد: برگزاري چنين نشست‌هايي مي‌تواند با ايجاد شرايط مناسب براي گفت‌وگو و تبادل نظر ميان شاعران هر شهرستان، موجب شكل گرفتن حركت‌هاي جدي ادبي در ايران شود.
وي افزود: در ادامه بهزاد خواجات شاخصه‌هاي شعر را در دهه گذشته برشمرد و درباره شكل گرفتن شعر نو، براي حاضران و ضرورت‌هاي آن سخن گفت و يادآوري كرد: شاعران در اين زمينه روند حرفه‌يي را طي كرده‌اند كه فعاليت شاعران خوزستان در شعر ايران در اين ميان بسيار درخور توجه است.
آبيتن ادامه داد: فرامرز سه‌دهي نيز در اين جلسه به بررسي تاثيرات نگاه حرفه‌يي بر روند چاپ و پخش آثار شاعران كشور و خوزستان اشاره كرد و گفت: حضور شاعران مطرح كشور در جلساتي اين‌چنين در كنار هم و بحث و گفت‌وگوي آنها مي‌تواند موجب تسهيل اين روند شود. سپس داريوش معمار با تاكيد بر جدي گرفتن اين نشست‌ها متذكر شد: ما اكنون مشغول انجام رايزني‌هايي براي ايجاد حركتي فراگير براي حل مشكل چاپ و پخش مجموعه شعرهاي شاعران مطرح و مستعد در سطح ايران هستيم.
دبير انجمن شاعران كيش با اشاره به روند رو به جلوي شعر خوزستان ادامه داد: چهره‌هايي چون هرمز علي پور، علي قنبري، بهزاد خواجات و فرامرز سه‌دهي باعث ايجاد تنوع در جريانات شعري وابسته به اين افراد در خوزستان و ايران هستند كه تاثير موثر و قابل توجهي داشته‌اند.
در پايان اين گردهمايي سه روزه برنامه‌هاي جدي براي تداوم اين حركت در خوزستان و كشور ازسوي شركت‌كنندگان مطرح شد كه تحت كتابها و نشست‌هاي ديگري با حمايت سازمان منطقه آزاد كيش مورد پيگيري و حمايت قرار خواهد گرفت.


 


شاعر ارمني كتاب «بال‌هايش را كنار شعرم جا گذاشت و رفت» را به زبان فارسي سرود
خبرگزاري فارس: واهه آرمن، شاعر ارمني براي اولين بار كتاب «بال‌هايش را كنار شعرم جا گذاشت و رفت» به زبان فارسي سروده كه توسط نشر مشكي وارد بازار كتاب شد.
 
به گزارش خبرگزاري فارس، واهه آرمن نويسنده‌اي ارمني است كه به تازگي كتاب «بال‌هايش را كنار شعرم جا گذاشت و رفت» را توسط نشر مشكي منتشر كرده است.
وي در فعاليت‌هاي خود اشعار شاعران ايراني را به زبان ارمني ترجمه كرده و براي بار اول اشعار خود را به زبان فارسي سروده و منتشر كرده است. اين كتاب از سه بخش «مشتم خالي است»، «دزدي از باغ خدا» و «سكوت فرشتگان» تشكيل شده است.
وي در تقسيم‌بندي دفتر شعرش مي‌گويد: ساختار هر شعرم را بر حسب ضرورتي كه آن شعر ايجاب مي‌كند و ترتيب قرار گرفتن اشعار و بخش‌هاي مختلف كتاب را نيز بر حسب ضرورتي كه مجموعه شعرم ايجاد مي‌كند، تعيين كرده‌ام.
اين كتاب در شمارگان دو هزار نسخه، توسط نشر مشكي منتشر شده است.
"رودي كه از تابلوهاي نقاشي مي‌گذشت" عنوان كتابي است كه آرمن آن را از رسول يونان به زبان ارمني ترجمه كرده است. اين كتاب ترجمه‌اي از گزيده دو كتاب يونان به نام‌هاي «روز به خير محبوب من» و «كنسرت در جهنم» بود. وي همچنين گزيده‌اي از دو كتاب اول شعر وي با عنوان «ديوار زخمي» به زبان ارمني ترجمه ترجمه كرده است.


 


برگزاري ميزگرد شعر كودك و نوجوان در جشنواره مطبوعات
خبرگزاري فارس: ميزگرد تخصصي شعر كودك و نوجوان در جشنواره مطبوعات دوشنبه 23 آبان ماه در مركز آفرينش‌هاي فرهنگي -هنري كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، سالن كنفرانس‌ با حضور شاعران خانه شعر برگزار مي‌شود.
 
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي كانون، در اين ميزگرد تخصصي شاعران شكوه‌ قاسم‌نيا، مصطفي رحماندوست، جعفر ابراهيمي(شاهد)، بيوك ملكي، اسدالله شعباني، افسانه شعبان‌نژاد، بابك نيك‌طلب و جمعي ديگر از شاعران و دانشجويان علاقمند به اين حوزه حضور دارند و مسايل موجود از قبيل نقاط قوت و ضعف شعر كودكان و نوجوانان را مورد بررسي قرار مي‌دهند.
گفتني است، هفتمين جشنواره مطبوعات كودك و نوجوان تا روز 27 آبان ماه هر روز از ساعت 9 تا 12 و بعدازظهرها از ساعت 14 تا 18 براي بازديد عموم علاقمندان داير است و اجراي نمايش و پخش فيلم براي كودكان و نوجوانان از جمله بخش‌هاي متنوع اين جشنواره است.


 


 


مرگ دلخراش ناديا انجمن شاعره افغان
بی‌بی‌سی‌ / سعيد حقيقی


ناديا انجمن، شاعره افغان در شهر هرات در غرب افغانستان، شب شنبه، ۵ نوامبر در منزلش در اين شهر به "قتل" رسيد.
مقامات امنيتی در هرات می گويند که خانم انجمن پس از آنکه از سوی همسرش مورد "لت و کوب شدید" قرار گرفت، در اثر جراحاتی که برداشته بود جان داد.
نثار احمد پيکار، يک مقام پليس هرات گفت که بر روی جسد خانم انجمن "نشانه‌های" درشت ناشی از "ضرب و جرح" به چشم می خورد.
مقامات امنيتی در هرات همسر خانم انجمن را به اتهام اين قتل بازداشت کرده و می گويند که او در بازجويی های مقدماتی به لت و کوب همسرش "اعتراف" کرده است.
ناديا انجمن که ۲۵ سال داشت، به باور بسياری از شاعران و نويسندگان افغان در غرب افغانستان، در غزلسرايی دست بالايی داشته است.
از او در سال جاری خورشيدی، يک مجموعه شعر نیز به نام "گل دودی" منتشر شد.
ناديا انجمن در سال ۱۳۵۹ خورشيدی در شهر هرات زاده شد و از ۱۵ سالگی به سرايش شعر روی آورد.
فريدون آژند، شاعر و عضو انجمن ادبی هرات، خانم ناديا را از جمله شاعرانی می داند که زبان و پرداخت نو در اشعارش قابل لمس بود.
او می گويد: "ناديا می توانست برای شعر آينده افغانستان يک استثنا باشد."
بسياری از نويسندگان افغان در هرات، مرگ اين شاعر را "فاجعه ادبی" برای افغانستان خوانده اند.
فرياد بی آوا - شعری از ناديا انجمن
صدای گام‌های سبز باران است
اينجا می‌رسند از راه، اينک
تشنه جانی چند دامن از کوير آورده، گرد آلود
نفس‌هاشان سراب آغشته، سوزان
کام‌ها خشک و غبار اندود
اينجا می‌رسند از راه، اينک
دخترانی درد پرور، پيکر آزرده
نشاط از چهره‌هاشان رخت بسته
قلب‌ها پير و ترک‌خورده
نه در قاموس لب‌هاشان تبسم نقش می‌بندد
نه حتی قطره اشکی می‌زند از خشک‌رود چشم‌شان بيرون
خداوندا!
ندانم می‌رسد فرياد بی‌آوای‌شان تا ابر
تا گرودن؟
صدای گام‌های سبز باران است!


 


حافظ، سعدي و فردوسي بهترين گزينه ها براي انتخاب روز ملي شعر و ادب


حميد سبزواري انتخاب از بين فردوسي ، سعدي و حافظ را براي روز ملي شعر و ادب پيشنهاد داد.
اين شاعر به ايسنا گفت : اگر مي خواهيم به عدل قضاوت کنيم ، بايد به سراغ فردوسي ، حافظ و سعدي برويم که فردوسي بزرگترين حماسه را براي ايران ساخته و اين ارزش را دارد که هميشه

 

IranPoetry.com//©2004-2008 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است