تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول
آدرس ايميلتان را وارد کنيد تا خبر هاي ادبي برايتان پست شود

نشاني ما

iranpoetry(at).gmail.com

 



 


August 18, 2005 11:21 PM

چهارشنبه 27 مرداد 84/18 خبر

آرش نقيبيان:
در شعر كلاسيك زن في نفسه مايه لذت و طرب مردان بوده است
" فروغ " و " سيمين بهبهاني " حضور زن را در فرهنگ ما ثبت كرده اند

تهران- خبرگزاري كار ايران


گفتگو از مريم آموسا
در شعر معاصر ايران با تحولات عمده اي كه پس از عصر "نيما" در شعر ما رخ داد، رويكرد غالب شاعران معاصر نسبت به زن تغيير كرد و حضور دو شاعر زن پر توان، "فروغ" و "سيمين بهبهاني"، لحن خاصي را از حضور زن در فرهنگ شعري ما ثبت كرد.


- زن در شعر كلاسيك از چه جايگاهي برخوردار است؟
در رابطه با اين سوال بايد به يك تفكيك دست بزنيم، يعني اينكه نقش زن در شعر كلاسيك ايران را جدا كنيم، از نقشي كه زن در شعر معاصر ايران ايفا كرده است .در شعر كلاسيك ايران زن في نفسه و عموما اسباب لذت و طرب و سرگرمي مردان بوده است و اگر حرف و حديثي از او بوده، صرفا در نقش وسيله اي براي ارضاي نيازهاي جسمي و روحي مردان است و هيچ گاه كاراكتر مستقلي از زن ارائه نمي شود. ولي در شعر معاصر ايران و تحولات عمده اي كه پس از عصر "نيما" در شعر ما رخ داد، رويكرد غالب شاعران معاصر نسبت به زن تغيير كرد. خصوصا حضور دو شاعر زن پر توان يعني "فروغ" و "سيمين بهبهاني" لحن خاصي را از حضور زن در فرهنگ شعري ما تثبيت كرد.
- معشوق هايي كه شاعران كلاسيك در شعرشان از آنها دم زده‌‏اند, زن بوده اند يا مرد؟
تعبير ظريف "دكتر سيروس شميسا" در كتاب "شاهد بازي در ادب فارسي " خط مرز بسيار شكننده اي كه در بيشتر موارد تفكيك آنها از هم دشوار است، بين مرد و زن در شعر شاعران كلاسيك ما وجود دارد كه اين موضوع پاسخ دادن قطعي به سوال شما را مشكل مي كند.
- چرا شخصيت تمام زن‌‏هايي كه شاعران در شعرشان وصف كرده اند ،كلي و يكسان است و ويژگي منحصر به فردي ندارند؟
در ارتباط با اين سوال كه چرا شخصيت تمامي زنان در شعر معاصر ايران يكسان است و اينكه چرا هميشه در حد تيپ باقي مي مانند، بايد گفته شود كه اصولا در علل و تبيين هر گونه رويدادي اعم از فرهنگي, سياسي و ... بررسي نقش جامعه شناسانه آن پديده مفيد فايده خواهد بود. جوامع بشري به تعبير ظرفيت "لويي دومون"، انسان شناس برجسته فرانسوي بر دو دسته استوار است:جوامع هوليستي (كل باور ) و جوامع انديويد و‌‏آلستي (فرد باور). در جوامع نوع اول كه جامعه ايران هم از آن دسته محسوب مي شود، فرديت و انديويدو آليته هيچ گاه مجالي براي شكل گرفتن نداشته است و فرد انساني در كليت خود در جامعه مستحيل مي شود و در مفهوم كلي تمامي انسان ها (اعم از زن و مرد ) در حد همان تيپي كه شما اشاره كرديد، باقي مي مانند. اما درباره زنان متاسفانه قضيه پيچيده تر است و چون در يك فرهنگ مردسالار و تحت سلطه نظامي كه به تعبير "كارل و تيفوگل" استبداد شرقي ناميده مي شود، ظلم فراواني به زنان مي شود‌‏, زنان كشور ما در طول تاريخ تراژيك خود هيچ گاه نتوانسته اند حضوري مستحكم در عرصه هاي مختلف اجتماعي و فرهنگي داشته باشند و از اين رو هيچ گاه هويت مستقلي پيدا نكرده اند.
- زن در شعر معاصر از چه جايگاهي برخوردار است؟
در شعر معاصر ايران خصوصا با حضور پرتوان شاعر بزرگي چون "احمد شاملو" و نگاه متفاوت و متعالي اين شاعر به زن و معشوق قضيه از اساس متفاوت مي شود . زن در شعر"شاملو" هويت و شخصيت متفاوتي پيدا مي كند و ديگر بر خلاف شاعران گذشته ابزار و اسبابي در خدمت تمايلات و اميال مرد نيست. بلكه زن و مرد همديگر را تعالي مي بخشند.در شعر شاعران بزرگ زن معاصر چون "فروغ" و "سيمين بهبهاني" نيز اين حادثه رخ مي نمايد. در شعر دوران معاصر يعني دهه هفتاد و هشتاد خورشيدي حضور استثنايي يك شاعر در ميان ديگر شاعران زن جلوه گر مي شود ("گراناز موسوي") كه در دو كتاب شعر خود يعني " آموزه هاي زن بي اجازه‌‏" و " پابرهنه تا صبح "، تصويري جسورانه و مستقل و تحسين بر انگيز از چهره زن آگاه و مستقل امروز ترسيم كرده است.
- زني كه شاعران معاصر در شعرشان به تصوير كشيده اند، باز نمود ذهني است و يا مي تواند بازنمود خارجي هم داشته باشد؟
در تبيين و شناخت هر اثر هنري تمييز و تفكيك ميان ذهنيت و عينيت و سوژه و ابژه امري بسيار پيچيده و دشوار است، اثر ناب هنري كه شعر نيز در صورتي كه واقعا شعر باشد، جزو آن محسوب مي شود، هم محصول ذهنيات و روياها و تصورات شاعر است و هم محصول و بر آيند تحولات اجتماعي و سياسي آن عصر, زناني كه در شعر كلاسيك ما به تصوير كشيده مي شوند نيز هم محصول تاريخ و فرهنگ آن دوره بوده اند و هم بر ساخته ذهنيت عقب مانده شاعران آن دوران‌‏. در دوران معاصر نيز اوضاع به همين منوال است و نكته مثبت قضيه آنجاست كه در دوران معاصر كه همين مقدار پيشرفت هم در جامعه فرهنگي به صلبي فرهنگ ايران جاي اميدواري دارد.
-چرا از ميان تمام زن هايي كه شاعران در شعرشان از آنها نامي به ميان آورده اند، تنها نام "آيدا" و در پاره اي موارد نام "ري را" به گوش مي رسد؟
پرسوناژ "آيدا" و تقديس و ستايشي كه "شاملو" از اين شخصيت در شعر خودش و بالطبع در شعر معاصر انجام داده است ، به قدري نيرومند است كه ديگر شاعران معاصر حتي نتوانسته اند به مرزهاي اين خلاقيت و توانمندي نزديك شوند. درباره تاثير نيرومند "آيدا" در زندگي و شعر "احمد شاملو" سخن را كوتاه مي كنم و شما خوانندگان را ارجاع مي دهم به كتاب بسيار ارزشمند " نشان زن در زندگي احمد شاملو‌‏" نوشته تحقيقي ارزشمند "پوران فرخزاد" كه نمونه بارزي از يك تحقيق آكادميك و قابل استناد است.
پايان پيام
هر فصل يك جشنواره شعر و داستان برگزار مي شود
تهران- خبرگزاري كار ايران


حوزه هنري كرج, هر سه ماه يكبار، جشنواره شعر و داستان برگزار مي كند.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا ،"ناظري"، مسوول اطلاع رساني حوزه هنري اين شهرستان ضمن تاييد اين مطلب گفت‌‏: در جشنواره هاي شعر و داستان‌‏, جوانان 16 تا 24 ساله شركت خواهند كرد.
وي افزود‌‏: برگزيدگان اين جشنواره كه به صورت مجزا در دو حوزه شعر و داستان حائز امتياز شده اند‌‏, به جشنواره استاني , منطقه اي و در پايان به جشنواره سراسري راه مي يابند.
گفتني است، جشنواره شعر و داستان ‌‏, در ساير استان هاي كشور نيز برگزار مي شود.
پايان پيام
اولين ترجمه " هري پاتر و شاهزاده نيمه اصيل " منتشر شد
تهران- خبرگزاري كار ايران


با تحرير و انتشار جلد ششم "هري پاتر" با عنوان "هري پاتر و شاهزاده نيمه اصيل" ‌‏نوشته "جي . كي رولينگ"، رقابت ميان مترجمان آغاز شد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و انديشه ايلنا, نخستين ترجمه جديدترين رمان مجموعه "هري پاتر" توسط انتشارات "بهنام" روانه بازار كتاب شد.
اين ترجمه كه در دو جلد و 813 صفحه با ترجمه "محمد نوراللهي" در 5 هزار نسخه در اختيار پيگيران مجموعه "هري پاتر" قرار گرفت.
گفتني است ،مجموعه "هري پاتر" كه تا كنون 6 جلد آن نوشته شده است، در تمام نقاط دنيا با استقبال عجيبي رو برو بوده است و در كشور ما نيز به دليل عدم عضويت در WTO ترجمه هاي متعددي از آنها ارائه شده است. اين رمان ها به دليل جذابيت فراوان به فيلم سينمايي نيز تبديل شده اند.
پايان پيام


ترجمه به روز کتاب های موزه بریتانیا و دانشگاه تگزاس
 


مجموعه کتاب های پژوهشگران مشترک دانشگاه آستین ایالت تگزاس و موزه بریتانیا، همزمان با انتشار در آن کشورها، در ایران نیز ترجمه و منتشر می شوند.   
تهران _ میراث خبر
سایت کتاب_ گروه خبر: مجموعه کتاب های پژوهشگران مشترک دانشگاه آستین ایالت تگزاس و موزه بریتانیا، همزمان با انتشار در آن کشورها در ایران نیز ترجمه و منتشر می شود.
عباس مخبر تا به امروز 9 جلد از این آثار را که به اساطیر ملل مختلف می پردازند، ترجمه کرده که برخی از آن ها منتشر و تعدادی دیگر در آستانه انتشار هستند.
به گفته مخبر انتشارات دانشگاه آستین و موزه بریتانیا تاکنون از این مجموعه تحقیقی 12 جلد منتشر کرده اند که همزمان در ایران نیز با ترجمه فارسی منتشر خواهند شد.
این مترجم گفت:" اسطوره های هند، اینکا و روس از این مجموعه در دست ترجمه هستند."
اسطوره های اسکاندیناوی، یونانی،ایرانی و... از جمله کتاب های این مجموعه در حال تحقیق هستند که توسط انتشارات مرکز به بازار کتاب پیوسته اند.
مخبر همچنین کتاب در حوزه گردشگری با نام «سرور دانای آسمان» (اسطوره ایرانی) را نیز برای ماهنامه سفر ترجمه کرده که به زودی منتشر خواهد شد.
«سرور دانای آسمان» توسط گروه پژوهشگران انتشارات موسسه «تایم لایف» تالیف شده و به جذابیت های توریستی کشور ایران مربوط است.
مخبر گفت: این کتاب در قطع سلطانی و با تصاویر رنگی از مکان های گردشی ایران همراه است.
 
  
 
در يك رقابت اينترنتي


كودكان و نوجوانان ابيات شاعران ايراني را در مدح مولود كعبه كامل مي‌كنند


خبرگزاري فارس: سيزده بيت از اشعار شاعران كهن و معاصر پارسي‌گوي در مدح مولاي متقين حضرت علي (ع) براي كودكان و نوجوانان در رقابتي اينترنتي به مسابقه گذاشته شده است.
 
 
به گزارش خبرگزار فارس به نقل از روابط عمومي كانون پرورش فكر كودكان و نوجوانان، در اين رقابت اينترنتي كاربران سايت كانون در مسابقه‌اي به نام «مولد كعبه» شركت مي‌كنند و جاي خالي يك كلمه از هر يك از اين 13 بيت را با استفاده از جواب‌هاي چهار گزينه‌اي كامل مي‌كنند.
شعرهايي از مولوي، فردوسي، اوحدي مراغه‌اي، ناصر خسرو و قبادياني، فروغي بسطامي، جامي، عطار نيشابوري و دو شاعر معاصر شهريار و احمد عزيزي در مدح امام علي (ع) در اين بخش آورده شده است.
كاربران اينترنتي سايت كانون به نشاني www.Kanoonparvaresh از روز 26 مرداد ماه به مناسبت ولادت حضرت علي (ع) تا 29 دي ماه امسال همزمان با روز عيد سعيد غدير خم فرصت دارند به بخش مسابقه اين سايت مراجعه و در رقابت مولود كعبه شركت كنند.
گفتني است: فعاليت بخش مسابقه سايت اينترنتي كانون نزديك به 2 سال پيش آغاز و با اجراي حدود 20 مسابقه با استقبال گسترده كاربران كودك و نوجوانان اينترنت رو برو شده است.
در حال حاضر سه مسابقه ديگر در اين بخش شامل «آزادي خرمشهر»، «ايستگاه دوستي» و «هواي پاك» نيز امكان شركت كاربران را در اين رقابت مهيا مي‌كند.


 
سالمرگ " فدريكو گارسيا لوركا " ؛ شاعر و نمايشنامه نويس اسپانيايي
تهران- خبرگزاري كار ايران


جمعه 19 اوت (28 مرداد) سالروز درگذشت "فدريكوگارسيا لوركا"، شاعر و نمايشنامه نويس اسپانيايي است.
به گزارش گروه فرهنگ و انديشه ايلنا، "لوركا" سال 1898 در فوتنه واكه روس در چند كيلومتري شمال شرقي گرانادا به دنيا آمد،پدرش روستا زاده مرفهي بود و مادرش زني درس خوانده و تا چهار سالگي از ضعف و بيماري رنج مي برد و به بازي هاي كودكانه رغبت نداشت. اما در شنيدن افسانه ها و قصه هايي كه روستاييان مي گفتند، شوق عجيبي از خود نشان مي داد. نخستين آموزگار "لوركا" مادرش بود كه به او خواندن و نوشتن آموخت و با موسيقي آشنايش كرد."لوركا" سال هاي فراواني را در دانشگاه گرانادا و مادريد به تحصيل پرداخت. اما رشته خاصي را در هيچ يك از اين دو به پايان نبرد.به جاي تحصيل رسمي، شب و روزش در حلقه هاي فرهنگي در كنار كساني چون "مانوئل دو فاياي"، موسيقيدان، "خيمه نز" ، "ماچادو"، "آلخاندرو" و "ساليناس"، شاعر مي گذشت.
او از دادائيسم و فوتوريسم اثري نگرفت. اما انس او با سالوادو دالي سبب گرايشش به مكتب سورئاليسم و خلق اشعاري با حال و هواي سورئاليستي منجر شد.
او زماني كه رژيم جمهوري مطلوب "لوركا" در اسپانيا مستقر شد، به تاسيس گروه نمايشي لاباركا اقدام كرد،"لوركا" پنج سال آخر عمر خويش را كمتر به سرودن شعر پرداخت. اما مهمترين شعر پيش از مرگش مرثيه غريبي است كه در مرگ فجيع دوست گاو بازش "ايكناسيوسانچز مخياس" سرود.
برخي از نمايش نامه هاي "لوركا" عبارتند از:" عروسي خون"،"يرها" ،"خانه برنارد آلبا".
برخي اشعار وي نيز عبارتند از: "جبرئيل قديس"( سه ويل)، "ترانه شرقي"، "ترانه كوچك سه رود بار"،" غزل بازار صبح گاهي"،" قصيده كبوتران تاريك"،" خودكشي" و "وراي جهان".
گفتني است، "لوركا" نقاش ، آهنگساز و پيانيست نيز بود.
"لوركا" سال 1936 در سن 38 سالگي در آغاز جنگ داخلي اسپانيا توسط پارتيزان هاي ناسيوناليست به قتل رسيد.
پايان پيام


907 سال پيش درچنين روزي


«ابن تعاويزي» شاعر شيعي‌ متولد شد


خبرگزاري فارس: «ابوالفتح محمّدبن عبيدالله» مشهور به «سبط ابن تعاويزي» شاعر بزرگ عالم تشيع دهم رجب سال 519 هجري قمري در بغداد چشم به جهان گشود.
 
 
به گزارش خبرگزاري فارس «ابن تعاويزي» به هنگام وزارت عضدالدين ازخاندان بني‌مظفر به مقام كاتبي ديوان اقطاع بغداد دست يافت.
او در سال 579 هجري قمري به دليل از دست دادن بينايي خود از كار ديواني كناره گرفت و از آن پس بيشتر وقت خود را به سرودن شعر اختصاص داد. وي اشعاري را كه بعد از نابينايي سروده؛ زيادات ناميده است.
نويسندگان شيعي او را پيرو مذهب تشيع دانسته‌اند كه قصيده بسيار مفصل او درمدح و رثاي امام حسين (ع) ترديدي دراين موضوع باقي نمي‌گذارد.
«ابن تعاويزي» هم چنين يكي از شاعران نوپرداز به شمار مي‌آيد زيرا او سبك شاعران پيشين رارها كرد و با سبكي نسبتا نو معاني تازه و متناسب با زمان را جايگزين آنها كرد
 



مهرداد فلاح:
ما شاعران دهه‌ي 70، منفعل، برج عاج‌نشين و نخبه‌گرا نيستيم
مستحيل شدن معنا در شعر اين دهه كاملا بارز است سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



مهرداد فلاح گفت: ما شاعران دهه‌ي 70، منفعل، برج عاج‌نشين و نخبه‌گرا نيستيم.


اين شاعر در گفت‌وگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي پرداختن شاعران امروز به مضاميني مثل شهيد، مبارز و قشر فرودست جامعه، عنوان كرد: اصولا شعري كه دنبال موضوع مي‌گردد، اصلا با ماهيت كار خلاقه جور نيست و بيشتر اين نوع كارها توليدات مصرفي هستند.


او افزود: از قديم در سنت شعر فارسي به علت وابستگي شاعران به دربار، شعر، سفارشي بوده و عموما با موضوعات خاصي در مدح و تاييد حكام سروده شده يا به مناسبت‌هاي ديني و مذهبي حول اين موضوعات گشته و به ندرت از دل اين توليدات، شعر خلاق بيرون آمده است. درواقع شعرهاي موفق كلاسيك يا معاصر كه به مسائل مورد اشاره پرداخته و موفق بوده، محصول سفارش بيروني نبوده، بلكه محصول تجربيات دروني شاعر بوده است.


او گفت: شعر چيزي است جزو زندگي و همه‌ي چيزهايي كه انسان تجربه مي‌كند، مي‌تواند جزو مواد سازنده‌ي شعر باشد؛ اما زبان، همه‌ي جنبه‌هاي انساني زندگي را در بر مي‌گيرد و شعر هم از زبان و با زبان ساخته مي‌شود و عرصه‌ي تجلي زبان است. شعر خلاقه هم همين رابطه را با زبان دارد، ولي چيزي دور از زندگي نيست. اما در ايران حتا الان هم قدرت حاكم خواهان اين است كه از هنر و شعر استفاده‌ي ابزاري كند كه هميشه بخشي از شعر كه به آن شعر مي‌گويم، به اين مساله تن مي‌دهد و شعر خلاق كه خارج از اين حيطه شكل مي‌گيرد و اين رويكردها را نقد مي‌كند، بدون ناشر مي‌ماند.


فلاح درباره شعر جنگ و شهادت و اينكه تحت سيطره قرار گرفتن آن، چه قدر واپس زدن آن را از طرف بخش‌هايي از شاعران موجب شده است، گفت: قطعا اين موضوع تاثير زيادي داشته است. وقتي تعريف‌هاي مشخص و مسلطي از پديده‌اي مثل جنگ ما و عراق مي‌شود و اين تعريفها آن قدر رايج و مسلط هستند، ديگر امكان نقد وجود ندارد و هنرمنداني بوده‌اند كه آن قدر مشغول اين موضوع بوده‌اند كه آن را بازتاب دهند، ولي ممكن است جلوي خود را گرفته باشند و نمونه‌هاي بسيار كمي خارج از ديدگاه كلي ارايه شده، مثل شعر «جنگ، جنگ تا پيروزي» عبدالرضايي كه بخشي از نمادها و نشانه‌هاي جنگ در آن شعر عمل مي‌كند.


او در ادامه يادآور شد: در شعر پيشرو فارسي امروز، شعري كه درباره اين چيز يا آن چيز سروده شده باشد، موضوعيت خود را از دست داده و موضوع آن قدر خرد مي‌شود كه در زبان و ديگر عناصر شعر استحاله مي‌شود و شايد بتوان گفت بازيافتني نيست. در دهه‌ي گذشته، شاعران پيشرو متوجه شدند زبان همه چيز را در خود دارد و كافي است به جلوه‌گري در شعر شروع كند، در نتيجه همه‌ي موضوعات عيني زندگي و پديده‌هاي اجتماعي در درون اين دستگاه زيبايي‌شناسي مستحيل مي‌شود، بنابراين شعر موضوعي از موضوعيت افتاد و در شعر دهه گذشته و در شعر خود من هم اين موضوع كاملا بارز است.


اما فلاح سپس درباره‌ي اينكه اين توجه به زبان چقدر شاعران اين دهه را از هر گونه دغدغه‌ي اجتماعي مثل فاصله‌ي طبقاتي مردم دوره كرده است، گفت:‌ اتفاقا آن قدر كه زندگي اجتماعي يك انسان ايراني در شعر پيشروري دهه‌ي گذشته بروز كرده، در هيچ دوره‌اي اين طور نبوده است. شعر كلاسيك ما عموما كلي و ذهني و كمتر از درون زندگي اجتماعي مردم بود، شعر سياسي دهه‌هاي 40 و 50 هم خيلي كلي و نمادگرا بود و به جاي موارد خاصي از زندگي اجتماعي و تجربه‌ سياسي انسانها، نمادها را مي‌بينيم. اما در شعر دوره‌ي ما كارهاي درخشاني وجود دارد كه نه تنها در شعر بازآفريني شده، بلكه شعر را ساخته است و نوع زبان و لحن‌هايي كه در اين زبان وجود دارد، بدون وجود چنين تجربه‌هاي اجتماعي به دست نمي‌آيد.


او تاكيد كرد: شاعران دهه‌ي هفتاد عموما از طبقه متوسط و پايين برخاستند و تافته‌ي جدا بافته نيستند، منتها چون آشنايي‌زدايي كردند و بسيار منتقدانه كار كردند، در وهله‌ي اول اين جنبه‌ها ممكن است كمتر در كارشان ديده شود،‌ مثلا ابوالفضل پاشا در مجموعه «راه‌هاي در راه” شعري دارد كه دقيقا بر اساس حس عميق فاصله‌ي طبقاتي گسترش يابند در جامعه سروده شده است.


فلاح در پايان گفت‌وگويش با ايسنا، شعر «او را بزنيد» خود را خواند:


اين سر براي شكستن درد مي‌كند... بزنيد!


من هم براي زدن حرف‌هايي دارم


*


سنگي كه اين دست‌ها را بلند كرده اين‌طور كجا به زمين مي‌زند،


توي كدام دهان؟


*


تقصر كه نداري ... داري؟


همان قدر كه ميدان اجازه مي‌دهد دور بر مي‌داريم


*


دارد دور بر مي‌دارد


او را بزنيد


زود!


انتهاي پيام


اسرافيلي «نگاهي به شعر دهه 70» و «فرهنگ قافيه‌» را منتشر مي‌كند


خبرگزاري فارس: حسين اسرافيلي گفت: دو كتاب به نام‌هاي «نگاهي به شعر دهه 70» و تحقيقي به نام «فرهنگ قافيه‌» را در دست گردآوري و تدوين دارم.
  
 
اسرافيلي، شاعر درباره آثار جديد خود به خبرگزاري فارس گفت: با توجه به اين كه شاعران جوان فرصت مطالعه زياد در اشعار گذشته و آرايه‌هاي شعري و موضعات شعري را ندارند، بنابراين در آينده با كمبود واژاگان و اطلاعات روبرو خواهند ‌شد، بنابراين كتاب «فرهنگ قافيه‌» مي‌تواند به آنها كمك كند.
وي با بيان اين مطلب كه در حال حاضر با مشفق كاشاني كتابي را با عنوان «تدكره شاعران معاصر» گردآوري مي‌كنيم، ادامه داد: تاكنون تذكره‌هاي زيادي در ارتباط با شاعران و نويسندگان نوشته شده، اما اين تذكره متفاوت با ديگر تذكره‌ها است. چون در اين تذكره زندگينامه‌هاي شاعران را به سبك و سياق و قلم خودشان جمع‌آوري كرده‌ايم.
اسرافيلي با اشاره به اين كه به برخي از شاعران دسترسي نداريم، يادآور شد: براي اين كه اين تذكره بدون كمترين كاستي به مخاطبان عرضه شود، سعي مي‌كنيم تا به هر طريق سند و دست‌خطي را از شاعران بيابيم.
وي در مورد چگونگي آغاز طرح گفت: اين كار را مشفق كاشاني شروع كرد و من نيز در ميانه كار به وي پيوستم، در اين كار عده‌اي از دانشجويان هم به ما كمك مي‌كنند
 
/در راسته‌ي ادبيات كهن/
منوچهر تشكري:
آزادوارگي از ويژگي‌هاي ممتاز شعر كسايي مروزي است
كسايي به تصويرگري و عنصر رنگ در شعر توجه داشته است سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



دكتر منوچهر تشكري گفت: از ويژگي‌هاي ممتاز برجسته‌ي‌ شعر كسايي، آزادوارگي و توجه به توصيفات دقيق در كنار استفاده از رنگ است.


دانشيار دانشگاه شهيد چمران (جندي‌شاپور) اهواز در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران‏ (ايسنا)، با اشاره به جايگاه والاي كسايي در باب موعظه و پند و اندرز، افزود: او در ميان شاعران عصر خود شخصيتي متفاوت است؛ زيرا جنبه‌هاي عقلاني و استدلالي در شعر او جلوه بيشتري داشته است.


وي تاكيد كرد: تعقل و منطق و پند و اندرز جايگاهي خاص در شعر كسايي دارد و نشان مي‌دهد شاعر، دريافت احساسي و عاطفي را با جنبه‌ي عقلي و استدلالي پيوند زده است.


تشكري مرثيه‌هاي كسايي را يكي از مضمونهاي شعري خاص اين شاعر ذكر كرد و از مدح و هزل و سروده‌هاي تغزلي و مضامين خمري و تعليمي به عنوان ديگر مايه‌هاي شعري او نام برد.


وي افزود: مرثيه‌هاي كسايي به دو گونه‌ي درباري و مذهبي تقسيم مي‌شوند و با توجه به ظهور مرثيه‌سرايي در قرن چهارم، كسايي مروزي صاحب كهن‌ترين مرثيه‌ي مذهبي در شعر فارسي است.


مدرس دانشگاه چمران با اشاره به اين كه كسايي شيعه بوده است، گفت: مذهب وي در سرودن مرثيه‌هاي مذهبي تاثيري به‌سزا داشته است.


تشكري افزود: به گفته‌ي دكتر محمدامين رياحي، قصيده‌ي مسمط او كهن‌ترين سوگنامه‌ي كربلا است.


او تاكيد كرد: تشييع كسايي ريشه‌ي موروثي نداشته؛ بلكه در فكر و انديشه‌ي او ريشه داشته و متاثر از اوضاع اجتماعي و سياسي مرو بوده است.


وي درباره سبك شعري كسايي گفت: وي دردوراني زندگي مي‌كرده است كه در شعر فارسي ويژگي برون‌گرايي بارز بوده و در شعر كسايي نيز توصيف طبيعت و جنبه‌هاي عاطفي و عاشقانه‌ي شعر بيشتر است.


اين مدرس دانشگاه كسايي را شاعري دانست كه در نقاشي و تصويرگري نيز مهارت داشته و رنگ را در اشعارش به كار برده است.


وي كسايي را شاعر بزرگي دانست كه شاعران پس از او نظير ناصرخسرو چندين بار نامش را در اشعارشان آورده و خود را با او مقايسه كرده‌اند و ديگر بزرگان مانند فرخي،‏ مسعود سعد،‏ سعدي و انوري به سبك و مضامين شعري او توجه داشته‌اند.


منوچهر تشكري سروده‌هاي تغزلي كسايي را نشانه‌اي از ابداع و نوآوري در شعر عنوان كرد و گفت: اين شاعر مي‌تواند با فرخي سيستاني مقايسه گردد.


وي در پايان به جنبه‌ي تعليمي و اخلاقي شعر كسايي اشاره كرد كه مي‌تواند حاصل زمان پيري و ميانسالي او باشد و افزود: در اغلب اين اشعار اشاراتي به بي‌نيازي و بريدن حرص و طمع مي‌كند.


او افزود: جنبه پند و اندرز در شعر كسايي برجسته وقوي است و بسيار مورد استقبال شاعران پارسي زبان قرار گرفته است.


انتهاي پيام


 محمد حقوقي پس از دو سال بيماري چاپ كتاب‌ها‌يش را از سر مي‌گيرد
«شعرهاي ساحلي»، «تا نظم هندسي واژه‌ها»، «شعر زمان ما» و ... سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب



محمد حقوقي كه حدود دو سال است به علت بيماري و ضعف جسماني از چاپ كتابهايش بازمانده، اين روزها مشغول سر و سامان دادن به كارهاي آماده‌ي چاپش است و ازانتشار نزديك دو كتاب خبر داد.


به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين دو كتاب «تا نظم هندسي واژه‌ها» و «شعرهاي ساحلي» نام دارند كه نشر قطره به زودي آنها را منتشر مي‌كند. «تا نظم هندسي واژه‌ها» (شعرهاي ساختمند) تفسير بهترين شعرهاي معاصر ايران از نظر حقوقي است كه احتمالا دو يا سه جلد خواهد شد.


«شعرهاي ساحلي» نيز سروده‌هاي او از سال 72 تا 78 است كه در سواحل خزر و خليج‌فارس سروده شده‌ و همه به دريا و ساحل مربوطند.


حقوقي با اشاره به وجود عشق به طبيعت، زندگي و اميداوارانه بودن اين شعرها، آنها را بر خلاف بعضي شعرهاي ديگرش شاد و شورانگيز دانست.


اما «سطح‌هاي شعر در سطرهاي نثر» و «لاك‌پشت‌ها» (مجموعه‌ي شعرهاي 75 تا 81)، دو كتاب ديگر اين شاعر و منتقد است كه پاك‌نويس آنها تمام شده و بايد به ناشر سپرده شود. «سطح‌هاي شعر در سطرهاي نثر» نوعي شعر منثور است كه با يك خط داستاني شاعرانه نوشته شده است و حقوقي آن را شكل و تجربه‌ي تازه‌اي مي‌داند.


«ترانه‌هاي بابا» (گزينه‌اي شعرهاي باباطاهر با مقدمه) نيز توسط انتشارات يوشيج به چاپ خواهد رسيد. حقوقي از اين كتاب با عنوان كتاب بدشانسي ياد كرد كه از سال 64 دست ناشر است و گويا انتشار آن به خاطر گم شدن مقدمه با اين وقفه‌ي 20 ساله مواجه شده است.


جلد ششم كتاب‌هاي «شعر زمان ما» درباره‌ي «سيمين بهبهاني» نيز كتابي است كه هنوز به مرحله‌ي پاك‌نويس نرسيده است.


از اين مجموعه كه توسط انتشارات نگاه به چاپ مي‌رسد، پيش از اين احمد شاملو، مهدي اخوان‌ثالث، نيما يوشيج، فروغ فرخزاد و سهراب سپهري به قلم حقوقي منتشر شده است.


«مثنوي شهرزاد» (مجموعه‌اي با فرم مثنوي كلاسيك) نيز ديگر كتاب اوست كه فعلا به منظور بازنگري قصد چاپ آن را ندارد.


اين منتقد و شاعر اصفهاني كه «اندوه‌يادها» (مجموعه‌ي مرثيه) و «حد همين است» (مجموعه‌ي مقالات)، آخرين كتاب‌هاي منتشر شده‌ي او هستند، دو مجموعه‌ي شعر تازه هم دارد كه هنوز نامي براي آنها در نظر نگرفته و تا چاپ نشدن ديگر كتابهايش، براي انتشار آنها قصد ندارد.


انتهاي پيام


 
 بهزاد خواجات:
امروز با تعمق بيشتري به تجربه‌ي عظيم شهادت و جنگ مي‌توان پرداخت
در شعر دهه‌ي 70 ديگر با ابرمرد شعر دهه‌هاي 30 و 40 مواجه نيستيم سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



هنوز هم شعر گفتن براي جنگ و شهيدان دير نيست و با تعمق بيشتري به اين تجربه‌ي عظيم مي‌توان پرداخت.


بهزاد خواجات در گفت و گويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي شعر گفتن با موضوع شهيد، مبارز و قشر فرودست جامعه متذكر شد: همه‌ي شاعران رويكردهاي انساني دارند و در پي ساختن جهاني نوتر هستند، لذا موضوع شعر مي‌تواند شهادت و ديگر ارزش‌هاي انساني باشد، اما به قول نيما،‌ اين به شرطي است كه شعر برادري خود را به اثبات برساند و اين پيش فرض است.


او افزود: يعني در وهله‌ي اول، شعر و شاخصه‌هاي هنري آن اهميت دارد و بعد وارد كاركردها و مفهوم گرايي شعر مي‌شويم.


او همچنين يادآور شد: اصولا در زمان هر جنگ و انقلابي، شعر خوب خلق نشده و شعرهايي كه در اين زمان‌ها شكل مي‌گيرد تامين كننده‌ي نياز آن زماني هستند، منتها دور شدن از مساله و عمق بخشيدن از پس ماجرا قابل جست‌وجو و پيگيري است.


خواجات همچنين خاطرنشان كرد: تا انقلاب، شعر به مقدار زيادي به قشر روشنفكر مربوط بود، اما با انقلاب و با مسائلي كه يجاد شد، برخلاف قبل ، ساده ‌زيستي در جامعه و ارتباط گيري موثر با جامعه و مردم مطرح شد كه اين حركت شعر به‌سوي سادگي را موجب شد؛ بعد از انقلاب به ويژه در غزل و شعر سنتي، نوعي سادگي در شعر پديد آمد كه اين موجب مي‌شد شعر ديگر يك هنر تزئيني يا صرفا مختص قشر روشنفكر نباشد.


او ادامه داد: از قضا طبقه‌ي روشنفكر، به خاطر فعل و انفعالات سياسي - اجتماعي، خود را از بعضي جريانات اجتماعي جدا كرد و اين باعث شد خيلي از مفاهيمي كه در رفتار تاريخي مردم داشت ايجاد مي‌شد، وارد شعر اين طيف نشود كه بدون شك يك مساله‌ جنگ و شهادت بود.


خواجات با تاكيد بر عوض شدن مكانيزم‌ها بعد از دهه‌ي70 گفت: تا پيش از انقلاب در هر شعر انقلابي با قهرمان پروري مواجه بوديم و غالبا يك فرد به عنوان ابرمرد مطرح مي‌شد و اين تفكر باعث مي‌شد هر شعر براي ياران، ستايش‌آميز و براي نقطه مقابل كه باطل بود با بي‌مهري توام باشد. بعد از انقلاب و به ويژه بعد از دهه‌ي 70 به خاطر تكثرها و به وجود آمدن احزاب، اين چرخه مقداري تغيير كرد و ديگر فرد در شعر امروز ايران، به ويژه از دهه‌ي 70 به بعد، آن ابرمرد دهه‌هاي 30 و 40 نيست؛ اين موضوع جاي خود را به مسائل روزمره‌اي داد كه در پشت آن‌ها بايد دنبال تحليل‌هاي بزرگتري درباره‌ي هستي بود.


شاعر شعرهاي جمهور در عين حال يادآور شد: البته در شعر عرفاني كه داريم، همواره مراد به عنوان فرد برتر مطرح است، يا در شعر مذهبي ائمه‌ي معصومين (ع) افراد برتر هستند و هميشه جايگاه خود را حفظ كرده‌اند و حتي‌ الان هم با مطرح شدن پست مدرنيزم، به واسطه‌ي جاودانگي دين،‌ اين گونه شعرها هميشه محملي دارند.


او همچنين درباره‌ي توجه به مضاميني مثل شهيد و قشر فرودست در شعر پست مدرن گفت: در شعر دهه‌ي70 با تكثرگرايي شديدي روبرو شديم كه در پي كشف و شكستن روايت و ساختار بود و توجه به فرم در اين شعر نتيجه‌ي نوعي سرخوردگي از مفهوم‌گرايي در شعرهاي دهه‌هاي قبل است، چنان‌كه شعر دهه‌هاي 30 و 40 متراكم از مفهوم و انديشه بود.


خواجات سپس درباره‌ي توجه به فقر و فاصله‌ي طبقاتي در شعر گفت: مي‌گويند غير مردمي‌ترين شعر، شعر مردمي است؛ شعر بايد از مردم باشد نه براي مردم. شاعر دغدغه‌ي مردم را به واسطه‌ي پيوند با ارتباط جمعي شعر مي‌كند، منتها در تعبير "شعر براي مردم" بايد تجديد نظر كرد. در كشوري كه دو درصد از مردم مطالعه مي‌كنند، در خوش بينانه‌ترين شكل، يك درصد شعر و نيم درصد شعر نو مي‌خوانند كه در اين شرايط چه طور مي‌توانيم از "شعر براي مردم حرف" بزنيم.


او همچنين گفت: جهان به تمامي از آن شاعران است و در اين جهان خيلي چيزها مي‌تواند درخشش پيدا كند. اما اصولا يك شاعر بنا بر طبقه‌اي كه به آن متعلق است، دغدغه اش شكل گرفته و طبيعي است هم‌زباني با طبقه‌ي خود را پي مي‌گيرد، يا ممكن است پرداختن به موضوعي مثل فقر جزو سلايقش باشد يا نباشد.


او در عين حال يادآور شد: البته به شكل كلاسيك، طبقه‌ي مرفه و محروم نداريم. در ادبيات قرن 18 اروپا و دهه‌هاي 30 و 40 ايران با دو قطب داراها و ندارها مواجهيم و در اين بين، يك طبقه‌ي متوسط است كه اتفاقا مي‌گويند هنر نو مال آن هاست و توسط آن‌ها شكل مي‌گيرد، اما امروزه در ساختار اقتصادي جامعه تغييراتي شكل گرفته كه نمي‌شود آن را به طبقه‌ي محروم و مرفه تقسيم كرد.


خواجات افزود: در دهه‌هاي 30 و 40 كساني كه آمدند مشكل فقر را حل كنند يا با موضوعي شعر بگويند كه حق مطلبي را به انسان ادا كنند، غالبا فقط در زمان خود درخشش داشتند، منتها از قضا شعرهاي خوبي در اين زمينه داريم كه از تعداد انگشتان دست تجاوز نمي‌كند. اين مسائل براي ورود به شعر في نفسه مشكلي ندارد، به شرطي كه شاعرانگي را به نفع مفهوم گرايي كنار نگذاريم و اين دو دوشادوش هم حركت كنند.



بهزاد خواجات در پايان گفت و گويش با ايسنا، شعر ”‌هزار سال دير” خود را خواند:



هزار سال دير به فكر افتادم


كه به چهل و پنج دقيقه‌ي قبل فكر كنم


چهل و پنج دقيقه‌ي قبل كه آمدي


به عكس ببر ماضي بر سينه‌ام نگاه كني


و بروي به سمت بارش باران


بر جنازه‌هاي غير رسمي.


كج راه رفتن تو معنا داشت


و اينكه مي‌گفتي: "نعل‌ها هم نمي‌توانند


فاجعه‌ي رسيدن را علاج كنند"


مرا اندام كتك خورده‌ي يك فكر مي‌كرد


گاندي كه نقطه‌ي نامش را پخت


و به كودكي هندي داد


هيچ وقت گمان نمي‌كند


كه سوراخ روحش را كاملا پوشانده است


او تنها مي‌تواند رو به خورشيد حدس بزند


كه هزار سال دير به فكر افتاده است


چهل و پنج دقيقه‌ي ديگر


هزار سال كم مي‌آوري


و كج راه رفتن كودك


چيزي را به ياد ما خواهد آورد


انتهاي پيام


 
 
شماره جديد ماهنامه "كتاب ماه ادبيات و فلسفه" منتشر شد


تهران، خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۸۴/۰۵/۲۵‬
داخلي. فرهنگي. كتاب ماه. ادبيات و فلسفه
ماهنامه تخصصي اطلاع‌رساني و نقد و بررسي كتاب "كتاب ماه ادبيات‌و فلسفه"، با مدير مسوولي "احمد مسجدجامعي" منتشر شد.


اين شماره‌پنج بخش شامل"گفت وگو"، "مقاله"، نقد و بررسي كتاب"، "گزارش و خبر" و "خبر" را شامل مي‌شود.


نخستين گفتگو با عنوان "شيون مهتاب در آب" حاصل نشست نقد و بررسي شعر "نوذر پرنگ" با حضور "منوچهر آتشي"، "سيدعلي موسوي گرمارودي" و "كاميار عابدي" است.


"زير و بم‌هاي داستان نويسي در افغانستان" عنوان دومين گفتگو با "رهنورد زرياب" از فعالان چهره ادبيات داستان معاصر افغانستان است.


سومين گفتگو "ميراث ماشادود آسيس" حاصل نشست نقد و بررسي "خاطرات پس از مرگ اين شاعر، نويسنده، بينانگذارو رييس دائمي فرهنگستان برزيل است كه با حضور"عبدالله كوثري" مترجم‌آثار آسيس و "فتح‌الله بي‌نياز" منتقد برگزار شد.


"ماندارن‌ها و پرسش‌هاي بي‌پاسخ" گفتگوي ميان "ژاله كهنمويي‌پور" عضو گروه زبان وادبيات فرانسه دانشگاه تهران و "پرويز شهدي" مترجم "ماندارن"ها است كه "سيمون دوبووار" دراين اثر به بررسي وضعيت روشنفكران بعد از جنگ جهاني دوم مي‌پردازد.


اولين مقاله اين شماره ماهنامه باعنوان "ماتيو آرنولد و ترجمه سهراب و رستم" اثر "حسن جوادي" است.


"ابوالقاسم اسماعيل‌پور" در مقاله "ين‌لي، شاعردو نگارگر معاصر چين" جنبش فرهنگي نوين چين و از جمله "قيام باكسترها" يا "مشت زنان" عليه مبلغان مسيحي را مورد تجزيه و تحليل قرار مي‌دهد.


"سايه روشن‌هاي ادب فارسي در متون انگليسي" برگردان مقاله‌اي است كه حاصل تجربه آموزشي "بهروز عزبدفتري" در دانشگاه تبريز است.


"محمدعلي خالديان" با "دمي باصفا با مصفا"، "محمدعلي انوري" با "رازهاي پيامبري انوري" و ""يوسف عالي عباس‌آباد" با "ذوالنون ابوالفيض ثوبان بن ابراهيم المصري"، از ديگر صاحبان مقاله اين شماره كتاب ماه ادبيات‌و فلسفه هستند.


بخش نقد و بررسي، مطالبي چون "ترجمه و شرح عربي حديقه سنايي"، "بررسي ديوان فصيحي هروي"،"نرمه نسيمي در آن سوي باد"، "سطرسطر يك اسطوره"، "راهنماي تحليل‌گفتمان" را در بر مي‌گيرند.


اين شماره از ماهنامه، گزارش‌هايي چون"وين سخن حق است و برهانش تويي"، "سمپوزيوم ادبيات ترك درتهران"، روزها باسوزها، روزها بااشك‌ها"، دغدغه‌هاي فلسفي در مهر هفتم" و "منشا، الطاف و انوار حيات به ترتيب از "حسنيه شالبافيان"، "آيسو اردن"، "حسين مسرت"، "ضياء موحد"و "رضا كرمي"را نيز در بر مي‌گيرد.



عباس جهانگيريان:
اقتباس سينمايي از آثار ادبي در حال تبديل شدن به يك رسم است سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
 

 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



يكي از اعضاي دفتر اقتباس سينما از آثار ادبيات كودك، از رشد اين جريان طي ماه‌هاي اخير خبر داد.


عباس جهانگيريان در گفت‌وگو با ايسنا با بيان اين مطلب گفت: طي ماه‌هاي اخير علاوه بر بنياد فارابي، فرهنگستان هنر، مؤسسه فيلم سازي شهيد آويني و يك واحد راديو نيز در زمينه اقتباس سينمايي از آثار ادبي فعال شده‌اند كه با توجه به اينكه بخش عمده‌ي اين اقتباس‌ها در حوزه نوجوانان است، اين موضوع را بايد به فال نيك گرفت.


وي با تاكيد بر اينكه طي ماه‌هاي اخير مطبوعات و مراكز سينمايي نسبت به ادبيات اقبال خوبي نشان داده‌اند، گفت: البته اين اتفاقي است كه سال‌ها پيش در جهان رخ داده است و بيش از 70 تا 80 درصد كارهايي كه در آلمان، فرانسه و كانادا، منتشر مي‌شود، به فيلم و نمايشنامه تبديل مي‌شود و به نوعي به سينما و تئاتر راه پيدا كرده است.


جهانگيريان افزود: در بسياري از كشورها استفاده از متن‌هاي ادبي براي خلق و نمايش آثار هنري به يك رسم بدل شده است؛ ولي ما در اين زمينه گام‌هاي نخستين را پشت سر مي‌گذاريم. با اين وجود، با توجه به تحولاتي كه اخيرا در اين زمينه انجام شده است،‌ نبايد نسبت به آينده نااميد بود.


انتهاي پيام


 
 
بين‌الملل/
گفت‌وگو آبزرور با يكي از نويسندگان انتخابي براي جايزه ادبي بوكر سرويس: فرهنگ و ادب
 
 
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب



دن ژاكوبسن كه هفته‌ي گذشته به‌عنوان نامزد جايزه ادبي بوكر معرفي شد، در گفت‌وگو با روزنامه‌ي آبزرور از آفريقاي جنوبي تعريف مي‌كند كه چگونه عدم وجود كتاب در آن، سبب شد وي در ابتدا به سوي دنياي رئاليسم كشيده شود و آنگاه از آن دست بكشد.


به گزارش ايسنا وي گفته است: كتاب‌هايي كه من در دوران كودكي‌ام در آفريقاي جنوبي دوست داشتم متعلق به كشورهاي خيالي‌ام بودند. هر چه ميزان خيالي بودن اين رمان‌ها بيشتر بود‏، شهرها، پادشاه‌ها، مناظر جغرافيايي و عادت‌هاي مردم بيشتر نشان داده مي‌شدند و من بيشتر آنها را دوست داشتم.


سفرهاي گاليور كه من اولين بار نسخه‌ي خلاصه شده‌اش را خواندم نمونه‌اي از اين كتاب ها بود. رابينسن كروزوئه هم از اين دسته كتاب‌ها بود، به خصوص كه اين رمان تنها يك پادشاه و يك موضوع داشت.


خانواده سويسي رابينسون، ماشين زمان، زنداني زندا و 20 هزار فرسخ زير دريا نيز داراي يك چنين خصيصه‌يي بودند.


خوشبختانه براي علاقه‌مند شدن به داستان‌هاي زاهدمابانه‌ي يكنواخت "تالكين" خيلي زود به دنيا آمده بودم، اما اگر اين كتاب‌ها مربوط به دوران كودكيم بود، احتمالا مجذوب آنها شده بودم. آنچه سبب مي‌شد من مجذوب اين كتاب‌ها شوم دنياي كاملا خيالي آن‌ها، با مردم - قهرمان‌ها، ضد قهرمان‌ها و قربانيان - بود كه نيازهايي كاملا شبيه به نيازهاي ما دارند.


اين رمان‌ها آرزوها، ترس‌هاي تجربه شده و سرگرداني‌هايي را نشان مي‌دهند كه من با آنها آشنا بودم. اين موضوع درباره‌ي رمان آليس در سرزمين عجايب نيز صدق مي‌كرد.


اين كتاب‌ها يك جذابيت پنهاني داشتند كه من در دوران كودكي هرگز جرات نمي‌كردم آن را بيان كنم.


تمام اين جهان‌ها توليدات يك ذهن پرقدرت بودند، نه توليد خدا. اين كتاب‌ها بيانگر قدرت رويايي بشر است، قدرتي كه هر كس آنها را بخواند به آن واقف مي‌شود. اگر من به عنوان يك خواننده وارد شدن به اين دنيا را يك امتياز بدانم، آنگاه از امتيازي كه خالق اين آثار در درك اين جهان دارد، شگفت‌زده مي‌شوم. به راستي پيدا كردن لغاتي براي خلق اين دنيا و در دسترس ديگران قرار دادنش شگفتي انسان را برمي‌انگيزد.


امروزه مشكوكم كه شايد عكس‌العمل هيجان‌انگيز من نسبت به اين كتاب‌ها به دليل "بي‌كتابي" آن دوران آفريقاي جنوبي بود. منظور از بي‌كتابي اين نيست كه آفريقاي جنوبي در آن زمان خالي از وجود هر كتابي بود، بلكه تمام كتاب‌ها و فيلم‌هايي كه وجود داشتم درباره‌ي كشورهاي ديگر بود. اين كتاب‌ها انگليس، اروپا، آمريكا و ساير سرزمين‌ها با آب و هواهاي متفاوت و مردم متفاوت را روايت مي‌كرد.


ما معتقد بوديم اين مردم با كشورهاي خاص‌شان از قوه‌ي خلاقه‌ي بيشتري براي نگارش برخوردارند، اگر چه مي‌دانستيم كه هر اتفاقي كه در اين كشورها روي مي‌دهد (جنگ‌ها، اختراعات، روي كار آمدن ديكتاتورها و ستاره‌هاي فيلم‌ها) بر روي جهان تاثير زيادي مي‌گذارد.


به هر حال زماني كه كار نوشتن را آغاز كردم به هيچ چيز غير از سبك رئال و طبيعي فكر نكردم. بنابراين درباره‌ي جايي به جز آفريقاي جنوبي مناظر، وضعيت‌ها و مردمش ننوشتم. زماني كه به انگليس آمدم به يكباره به دنيايي روي آوردم كه عشق دوران كودكيم بود، اما اين بار در نقش يك نويسنده.


در مقاله‌ها، خاطرات و سفرنامه‌ها هيچ گزيده‌يي به جز سبك رئال نداشتم، اما دنيايي كه در رمان‌هاي The rape of tamar و "اقرارهاي جوزف سارمدا" خلق كردم، دنيايي متفاوت بود چرا كه تنها من از آن آگاهي داشتم.


در حال حاضر كتاب «همه چيز براي عشق» در ليست بلند جايزه‌ي بوكر قرار گرفته است. اين كتاب درباره‌ي دربار فرانتس جوزف، آخرين امپراطور اتريش - مجارستان است كه 90 سال پيش درگذشت.


انتهاي پيام


 
 
نصرالله امامي:
استفاده از خرق عادت به خلاقيت بالا نياز دارد
شاعران ما از همه‌ي ظرفيت‌هاي اين صنعت ادبي استفاده نكرده‌اند سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
 

 
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات



دكتر نصرالله امامي معتقد است: خرق عادت ادبي يا اصطاحا هنجارگريزي و آشنايي‌زدايي در محورهاي مختلفي قابل طرح است كه از جمله آن‌ها هنجارگريزي زباني، هنجارگريزي تصويري و هنجارگريزي بياني است.


استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شهيد چمران اهواز به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) خوزستان گفت: در هنجارگريزي زباني، شاعر در حوزه جوازات زبان دست به ساخت بعضي از تركيبات مي‌زند يا ساخت‌هاي جمله را دگرگون مي‌كند؛ تا زبان را از شكل مكانيكي و روزمره خود خارج كند و آن را به‌صورت خوش‌آيندتر و مطلوب‌تر و در عين حال مؤثرتر درآورد و با اين كار جاذبه اثر ادبي يا شعر را افزايش دهد.


وي افزود: در هنجارگريزي‌ بياني، شاعر مي‌كوشد كه مطلب را به گونه‌اي مطرح كند كه خواننده به تامل و در نهايت به نوعي كشف در درك مطالب نايل شود؛ زيرا هنگامي‌كه خواننده يا هنرپذير به كشف نكته‌اي در اثر نايل شود، درحقيقت به‌نوعي با شاعر يا آ‏فريننده اثر سهيم مي‌شود و گويي در خلق اثر مشاركت داشته است. در اين زمينه مي‌توانيم به انواع ابهام‌ها، ايهام‌ها و پارادوكس‌ها در آثار ادبي كه مي‌تواند به عنوان هنجارگريزي‌هاي بياني مطرح مي‌شود، اشاره كنيم.


امامي هم‌چنين خاطرنشان كرد: در هنجارگريزي‌هاي مضموني، شاعر دست به خلق مضاميني مي‌زند كه در مقايسه با نمونه‌هاي ديگر تازگي دارد؛ نظير نازك‌خيالي‌ها و مضامين باريكي كه شاعران سبك هندي در آثار خودشان داخل كردند و يا مضاميني كه بعضي شاعران معاصر نظير سهراب سپهري و ديگران از طريق تلفيق اساطير مختلفي كه در فرهنگ‌هاي گوناگون وجود دارد در شعرشان آورده‌اند.


 

 

IranPoetry.com/Hadi Mohammadzadeh/©2004-2010 • All Rights Reserved
بازنشر اينترنتي مطالب اين سايت با ذکر
آدرس دقيق بلامانع است