تماس با  ماگفتگو  و  مصاحبهمقالاتنقد ادبیداستان ایرانداستان  ترجمهشعر  ترجمهمعرفی شاعرشعر  معاصراخبار ادبیصفحه اول

هر روز خبرهاي ادبي تمام خبرگزاريها را در اين سايت بخوانيد هر روز خبرهاي ادبي تمام خبرگزاريها را در اين سايت بخوانيد  هر روز خبرهاي ادبي تمام خبرگزاريها را در اين سايت بخوانيد

 

July 18, 2004 12:31 PM

ابوالفضل نظري

 

دوست من ابوالفضل نظري شاعر نوجويي است كه زبان غزل‌هايش مثال زدني است و با کتاب گريه هاي امپراتور ثابت کرده است که آينده ي روشني در انتظار اوست.


به نسيمي همة راه به هم مي‌ريزد


كي دل سنگ تو را آه، به هم مي‌ريزد


سنگ در بركه مي‌اندازم و مي‌پندارم


كه به اين سنگ‌زدن، ماه به هم مي‌ريزد


 عشق سنگي است كه بر سنگ دگر مي‌چينند


گاه مي‌ماند و ناگاه به هم مي‌ريزد


آنچه را عقل به يك عمر به دست آورده است


عشق يك لحظة كوتاه به هم مي‌ريزد


آه يك روز همين آه، تو را مي‌گيرد


گاه يك كوه به يك كاه، به هم مي‌ريزد.


 


با هر بهانه و هوسي عاشقت شده است


فرقي نمي‌كند چه كسي عاشقت شده است


چيزي ز ماه بودن تو كم نمي‌شود


گيرم كه بركه‌اي نفسي عاشقت شده است


اي سيب سرخِ غلت زنان، در مسير  رود


يك شهر تا به من برسي، عاشقت شده است


پر مي‌كني و واي به حال پرنده‌اي


از پشت ميلة قفسي، عاشقت شده است


آئينه‌اي و آه كه هرگز براي تو


فرقي نمي كند چه كسي عاشقت شده است


 

 

آدرس ايميلتان را وارد کنید تا خبر های ادبی برايتان پست شود

سايت ادبستان منتظر دريافت شعر، داستان، نقد، مقاله، ترجمه و ديگر آثار قلمي شماست

نشاني ما

[email protected]

يک قطعه عکس و در صورت امکان شرح حال کوتاهي هم ضميمه شود